● عبدالله عبداللهي -
اثنی عشری
آتُونِی زُبَرَ الْحَدِیدِ حَتَّى إِذا ساوى بَیْنَ الصَّدَفَیْنِ قالَ انْفُخُوا حَتَّى إِذا جَعَلَهُ ناراً قالَ آتُونِی أُفْرِغْ عَلَیْهِ قِطْراً (96)
پس پائین آمده گفت:
آتُونِی زُبَرَ الْحَدِیدِ: بیارید قطعههاى آهن، یعنى پارههاى بزرگ آهن و مزد کار کردن از من بگیرید. منقول است که امر نمود تا خشتهاى آهنین بساختند و میان آن دو کوه را که چهار هزار قدم طول و شصت و پنج گز عرض، کندند تا به آب رسید. پس در زیر سنگهاى خار، و روى آن خشتهاى آهنین فرش کردند «1». حَتَّى إِذا ساوى بَیْنَ الصَّدَفَیْنِ: تا چون مساوى شد میان هر دو طرف کوه، یعنى فرش تمام شد، حکم نمود تا هیمه بسیار بالاى آن ریختند و دمها بر اطراف آن نصب نمودند. قالَ انْفُخُوا حَتَّى إِذا جَعَلَهُ ناراً: گفت عملهها را که بدمید در آن آهنها تا آنکه گردانید آن خشتهاى آهنین را مانند آتش.
فخر رازى گوید: این چنین سد بستن ذو القرنین خارق عادتى باشد، زیرا قطعات کثیره آهن وقتى که همه آتش شوند، هیچ حیوانى اقتدار و تمکین ندارد که نزدیک آن رود و آتش بر آن روشن کردن ممکن نیست مگر نزدیک آن رفتن، پس کأنه حق تعالى به قدرت کامله منصرف فرموده است تأثیر این حرارت عظیمه را از ابدان این دمندگان.
صاحب تفسیر لباب گفته «قیل انّ السّدّ کالبرد المحبر طریقة سوداء و طریقة حمراء» قالَ آتُونِی أُفْرِغْ عَلَیْهِ قِطْراً: گفت بیاورید تا بریزم بر بالاى آهنهاى گرمشده روى گداخته شده، و بر این گونه دیوارى صد و پنجاه گز ارتفاع برآمد مانند کوهى یکپارچه و هموار و متساوى.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» اطیب البیان
آتُونِی زُبَرَ الحَدِیدِ حَتّی إِذا ساوی بَینَ الصَّدَفَینِ قالَ انفُخُوا حَتّی إِذا جَعَلَهُ ناراً قالَ آتُونِی أُفرِغ عَلَیهِ قِطراً (96)
بیاورید نزد من پارچه و قطعات آهن را تا وقتی که رویهم گذارده شود بین دو طرف دو کوه گفت بدمید بتوسط آتش تا آنکه سرخ شود مثل آتش پس از آن مس آب کرده بر آن قطعات بریزید که خلل و فرج آن گرفته شود و یک پارچه شود آتُونِی زُبَرَ الحَدِیدِ چون یأجوج مأجوج از دو شکافی که بین اینکه دو کوه بود بر اینها حمله میکردند و اذیت مینمودند قطعات آهن را رویهم گذاشتند که تمام دهنه کوه گرفته شد در واقع اینکه قطعات بمنزله آجر است که در عمارت بنا میشود.
حَتّی إِذا ساوی بَینَ الصَّدَفَینِ صدف طرف کوه است و صدفین دو طرف کوه است که مثل دیوار صاف بالا رود که نتواند بر شما وارد شود.
قالَ انفُخُوا حَتّی إِذا جَعَلَهُ ناراً بتوسط نفخ آتش تا تمام اینکه قطعات یک پارچه شود مثل آتش سرخ شود.
قالَ آتُونِی أُفرِغ عَلَیهِ قِطراً قطر مس آب شده که بمنزله گچ و طین که خلل و فرج قطعات آهن گرفته شود و مانع از ورود آنها شود.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 96)- سپس چنین دستور داد: «قطعات بزرگ آهن برای من بیاورید» (آتُونِی زُبَرَ الْحَدِیدِ).
هنگامی که قطعات آهن آماده شد، دستور چیدن آنها را بر روی یکدیگر صادر کرد «تا کاملا میان دو کوه را پوشاند» (حَتَّی إِذا ساوی بَیْنَ الصَّدَفَیْنِ).
سومین دستور ذو القرنین این بود که به آنها «گفت: (مواد آتشزا هیزم و مانند آن بیاورید و آن را در دو طرف این سدّ قرار دهید، و با وسائلی که در اختیار دارید) در آن آتش بدمید تا قطعات آهن را، سرخ و گداخته کرد» (قالَ انْفُخُوا حَتَّی إِذا جَعَلَهُ ناراً).
در حقیقت او میخواست، از این طریق قطعات آهن را به یکدیگر پیوند دهد و سدّ یکپارچهای بسازد، و با این طرح عجیب، همان کاری را که امروز به وسیله جوشکاری انجام میدهند انجام داد.
ج3، ص67
سر انجام آخرین دستور را چنین صادر کرد: «گفت: مس ذوب شده برای من بیاورید تا بر روی این سدّ بریزم» (قالَ آتُونِی أُفْرِغْ عَلَیْهِ قِطْراً).
و به این ترتیب مجموعه آن سدّ آهنین را با لایهای از مس پوشانید و آن را از نفوذ هوا و پوسیدن حفظ کرد!
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر احسن الحدیث
آتُونِی زُبَرَ اَلْحَدِیدِ حَتّٰى إِذٰا سٰاوىٰ بَیْنَ اَلصَّدَفَیْنِ قٰالَ اُنْفُخُوا حَتّٰى إِذٰا جَعَلَهُ نٰاراً قٰالَ آتُونِی أُفْرِغْ عَلَیْهِ قِطْراً ادامه سخن ذو القرنین است که گفت: قطعه هاى آهن بیاورید، به دستور او به آن گذرگاه قطعه هاى آهن چیدند تا شکاف پر شد و با دو ناحیه کوه برابر گردید آن وقت فرمود در آن آتش بدهید وقتى که گداخته شد گفت: مس مذاب بیاورید تا بر آن بریزم و با ریختن مس مذاب قطعات آهن به هم چسبید و همه اش یک پارچه شد
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر مخزن العرفان در علوم قرآن
و بیاورید پاره هاى آهن و بعد مس گداخته و بقدرى بین آن دو کوه بریزید تا بین آن دو کوه پر گردد و مساوى با آن دو کوه بشود و در آن آتش بریزید و نفخه بدمید تا آنکه آهن مثل آتش گردد اسکندر آهن را ذوب نمود پس از آن امر کرد مس بیاورید روى آهن بریزم و آهن و مس را داخل هم ذوب کرد و به این طور دیوار را محکم گردانید و چون آن دیوار بسیار بلند و صاف و املس بود دیگر یأجوج و مأجوج نتوانستند بالا آیند یا آن را سوراخ گردانند
[ نظرات / امتیازها ]
1)
نعیمی : لطفا با ایجاد مصادیق دم دستی (مثل نام بردن از اسکندر و ...)محتوای عمیق ایه رو تقلیل ندیم. هر فردی با کنار هم قرار دادن آیه های قبلی بعدی و تامل بیشتر متوجه این خبط سهوی میشه...
قطعا مفهوم اصلی عمیقتر از این برداشت سطحی با علم ناقص کنونی ماست.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر کاشف
آتُونِی زُبَرَ اَلْحَدِیدِ حَتّٰى إِذٰا سٰاوىٰ بَیْنَ اَلصَّدَفَیْنِ مراد از صدفین، دو طرف کوه است، زیرا این دو با یکدیگر تلاقى مى کنند از جمله چیزى حذف شده و در تقدیر چنین است: فأتوه بالحدید ؛ یعنى براى او پاره هاى آهن آوردند و او هم برخى از آنها را روى برخى قرار داد، تا اینکه میان آن دو کوه را تا بالاى آنها بست آن گاه آنان هیزم آوردند و آتش برافروختند و دم هاى آهنگرى را گذاشتند قٰالَ اُنْفُخُوا حَتّٰى إِذٰا جَعَلَهُ نٰاراً آنان آن قدر دمیدند که سدّ همچون آتش برافروخته گردید در این هنگام اسکندر به آنان چنین مى گوید: قٰالَ آتُونِی أُفْرِغْ عَلَیْهِ قِطْراً قطر، یعنى مس گداخته آنان هم آن را آوردند و او آن را بر روى آهن داغ ریخت و برخى به برخى دیگر چسبید و به صورت کوهى از آهن درآمد
[ نظرات / امتیازها ]
1)
: قطر یا قطران همان آلیاژ برنز است که بر پایه مس با عنصر آلیاژی قلع ساخته می شود. در زبان فارسی به آن مفرغ گوییم که دومین از اعصاب و قرون تمدن بشری به نام آن نامیده شده است.
فرآیندی را که ذوالقرنین که محتمل کوروش کبیر است انجام داد امروزه به فرآیند زرد جوش یا BrazeWelding شناخته می شود.
این فرآیند یکی از انواع فرآیندهای اتصال دهی است که در آن فلز پر کننده با نقطه دوبی پایین تر از فلز پایه ذوب شده و درد درون فلز پایه ریخته می شود و با ایجاد یکپیوند سطحی نازک سبب اتصال مواد با نقطه ذوب بالا نی شود
آهن حدود ۱۵۳۵ و برنز یا همان قطران در حدود ۹۵۰ درجه سانتیگراد نقطه ذوب دارد.
از این رو استناد می شود که شاید مبدع فرآیند جوشکاری ذوالقرنین بوده است
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.