و ( به یاد آر ) داود و ( فرزندش ) سلیمان را آن گاه که درباره آن مزرعه ( یا تاکستان ) که گوسفندان آن گروه ، شبانه ( و بی شبان ) در آن پراکنده شده ( و همه خوشه ها و برگ ها را خورده ) بودند داوری می کردند ( تبادل نظر در کیفیت داوری داشتند و آیین قدیم این بود که ملکیت گوسفندان عوض خسارت باغ از آن صاحب باغ باشد ) و ما در قضاوت های آنان ( همه انبیاء گذشته ) حاضر و بر حکمشان گواه بودیم. [ نظرات / امتیازها ]

و داوود و سلیمان را ( به خاطر بیاور ) هنگامی که درباره کشتزاری که گوسفندان بی شبان قوم ، شبانگاه در آن چریده ( و آن را تباه کرده ) بودند ، داوری می کردند و ما بر حکم آنان شاهد بودیم. [ نظرات / امتیازها ]

و داوود و سلیمان را به یاد آر آن لحظه که در کار زراعتی که گوسفندان قوم شبانه در آن چریدند داوری می کردند و ما گواه داوری کردنشان بودیم . [ نظرات / امتیازها ]

و ( یاد کن احوال ) داود و سلیمان را وقتی که درباره گوسفندان بی شبانی که در مزرعی چریدند ( و آن را تباه کردند ) قضاوت می نمودند ( که از شیرشان صاحب زرع به قدر زراعتش استفاده کند ) و ما بر حکم آنها گواه بودیم. [ نظرات / امتیازها ]

و داوود و سلیمان را [ یاد کن ] هنگامی که در باره آن کشتزار- که گوسفندان مردم شب هنگام در آن چریده بودند- داوری می کردند ، و [ ما ] شاهد داوری آنان بودیم. [ نظرات / امتیازها ]

و داود و سلیمان را یاد کن ، آن گاه که درباره حکم کشتزاری که شبانه گوسفندانِ مردم در آن چریده و تباهش کرده بودند ، به مشورت پرداختند ، و ما همواره بر داوری پیامبران گواه بوده ایم . [ نظرات / امتیازها ]

و داود و سلیمان را [ یاد کن ] زمانی که درباره آن کشتزار که شبانه گوسفندان قوم در آن چریده بودند ، داوری می کردند ، و ما گواه داوری آنان بودیم. [ نظرات / امتیازها ]

و داوود و سلیمان را یاد کن که درباره کشتزارى که گوسفند کسانى شبانه در آن چریده بود، داورى کردند و ما شاهد داوریشان بودیم [ نظرات / امتیازها ]

و داوود و سلیمان را [یاد کن‌] آنگاه که در باره کشتزارى داورى مى‌کردند که شبانه گوسفندان آن قوم در آن چریده بودند و ما داورى کردن آنها را حاضر و گواه بودیم. [ نظرات / امتیازها ]

و داود و سلیمان هنگامی که حکومت می‌کردند در کشتزارگاهی که پراکنده شدند در آن گوسفندان قوم و بودیم حکومت آنان را گواهان‌ [ نظرات / امتیازها ]

و داود و سلیمان (را یاد کن) آن هنگام که درباره کشتزارى که گوسفندان قوم، شبانگاه در آن چریده (و آن را تباه ساخته بودند) داورى مى‏کردند و ما شاهد داورى آنان بودیم.
[ نظرات / امتیازها ]

and david and solomon, when they gave judgment concerning the field, when people's sheep had strayed and browsed therein by night; and we were witnesses to their judgment. [ نظرات / امتیازها ]

و داوود و سلیمان را یاد کن که درباره کشتزارى که گوسفند کسانى شبانه در آن چریده بود، داورى کردند و ما شاهد داوریشان بودیم‏ [ نظرات / امتیازها ]

و داوود و سلیمان را (به یاد آور) هنگامى که درباره آن کشتزار که گوسفندان مردم شبانه در آن پراکنده شدند (و چریدند) داورى مى‏کردند و ما بر داورى آنان گواه بودیم [ نظرات / امتیازها ]

و داود و سلیمان را یاد کن آنگاه که درباره کشتزارى داورى کردند که گوسفندان آن قوم، شبانه در آنجا مى‌چریدند. و ما شاهد داورى آنها بودیم. [ نظرات / امتیازها ]

و داوود و سلیمان را [یاد کن] آن گاه که درباره آن کشتزار ـ که گوسفندان مردم شبانه در آن چریده بودند ـ قضاوت مى کردند و ما شاهد قضاوتشان بودیم. [ نظرات / امتیازها ]

و نیز (ای رسول گرامی یاد کن از) داود و سلیمان آن وقتی را که آنها دربارۀ گوسفندان بی شبان مردم که زراعت مزرعه ای را تباه کرده مردمی بودند داوری میکردند و ما گواه قصاوت و داوری آنها بودیم, [ نظرات / امتیازها ]

و داود و سلیمان را [یاد کن] که درباره ى کشتزارى که گوسفند کسانى شبانه در آن چریده بود، داورى کردند و ما شاهد داوریشان بودیم [ نظرات / امتیازها ]

" و «داوود» و «سلیمان» را هنگامی که در [بارهِ] کِشتزار ، حُکم [و داوَری] می نمودند هنگامی که گوسفندانِ قُوم ، در آن پَخش شدند [و چَرا نمودند]! ؛ و ما برایِ حُکم [و داوَریِ] آنها شاهد [و آگاه] بودیم! ". [ نظرات / امتیازها ]