کلمهى «خیر» در مورد اموال دنیا نیز به کار مىرود که در اینجا مراد از آن، اسبان هستند.
ترکیبِ «حُبَّ الْخَیْرِ» به معناى دوست داشتن چیزى است که به انسان خیر مىرساند.
چنانکه در جاى دیگر مىفرماید: «وَ إِنَّهُ لِحُبِّ الْخَیْرِ لَشَدِیدٌ» (عادیات/8)
یک توضیح و بررسى
در مورد این آیات، دو تفسیر کاملًا متفاوت بیان شده است که مطابق آنچه ما گفتیم:
روزى حضرت سلیمان به هنگام عصر از اسبان تیزرو که براى جهاد آماده کرده بود سان مىدید، نظیر سان دیدنى که در آیه 17 سورهى نمل مىخوانیم: «وَ حُشِرَ لِسُلَیْمانَ جُنُودُهُ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ» علاقهى سلیمان به اسبان، جهت اهداف رزمى و براى خدا بود و لذا فرمود:
سرچشمهى علاقه من یاد خداست. «أَحْبَبْتُ حُبَّ الْخَیْرِ عَنْ ذِکْرِ رَبِّی» نگاه سلیمان هم چنان ادامه داشت تا اسبها از دیدگان سلیمان پنهان شدند. او دستور داد بار دیگر اسبان را برگردانید و رژه را تکرار کنید. در سان دوّم، سلیمان دستى بر گردن و ساق اسبان کشید و بدین وسیله از مربیان نیز قدردانى کرد.
این تفسیر، هم با ظاهر آیه سازگار است و هم فخر رازى و سید مرتضى آن را نقل کردهاند و از بیان مرحوم علامه مجلسى در جلد 14 بحار، ص 104 نیز استفاده مىشود. بر اساس این تفسیر مراد از جمله «تَوارَتْ بِالْحِجابِ» دور شدن اسبان از محل سان و دیدگان حضرت سلیمان و مراد از جملهى «رُدُّوها عَلَیَّ» تقاضاى تکرار سان است.
امّا در بعضى تفاسیر مىخوانیم: سلیمان آن چنان در تماشاى اسبان غرق شد که خورشید غروب کرد و نماز عصرش از دست رفت. لذا ناراحت شد و دستور داد خورشید برگردد و مشغول وضو شد و سر و گردن و پاهایش را مسح کرد.
در این معنا اشکالاتى است، از جمله:
1. نامى از خورشید در آیه نیست تا مراد از «تَوارَتْ بِالْحِجابِ» غروب آن و مراد از «رُدُّوها عَلَیَّ» بازگشت آن باشد.
2. پیامبرى که خداوند او را در آیهى قبل با جملهى «نِعْمَ الْعَبْدُ» و «أَوَّابٌ» ستایش مىکند، چگونه در آیهى بعد فردى غافل از نماز معرّفى مىنماید!؟
3. دستور برگشتن خورشید با لحنى آمرانه «رُدُّوها عَلَیَّ» چه توجیهى دارد؟ اگر نمازى که ترک شده واجب بوده که با شأن پیامبر سازگار نیست و اگر نماز نافله و مستحبى بوده، برگشت خورشید براى نماز نافله چه توجیهى دارد؟
این تفسیر در برخى روایات نیز آمده است، امّا روایات یاد شده سند صحیحى ندارند و با اصول عقلى که مىگوید: باید انبیا معصوم باشند سازگار نیست، لذا بهتر است فهم این روایات را به اهلش واگذاریم.
[ نظرات / امتیازها ]