ديباچه
ميتوان حدس زد انبوه جمعيتي را كه در يك موزه جمع ميشوند، اگر بدانند كه در آن موزه عصاي موسي به نمايش در آمده است؛
ميتوان تخمين زد تعداد مردماني را كه به يك شهر دورافتاده هجوم ميبرند، اگر بفهمند كه كوچكترين بقايايي از استخوانهاي شتر صالح در آن جا كشف شده است؛
ميتوان پيشبيني كرد استقبال كمنظير رسانههايي را كه تصاوير پارههاي چوبي را منعكس ميكنند، اگر بدانند كه اين پارهها بقاياي كشتي نوح نبي هستند؛
و ميتوان هزاران حدس و گمان و تخمين ديگر را كنار هم چيد و در نهايت به اين سوال بزرگ رسيد كه چرا معجزهي پيامبر خاتم، كه برتر از همهي آيات و نشانههاي انبياي گذشته است، حتي اگر در دسترسترين و بهترين مكانها و زمانها قرار بگيرد، باز هم مهجور خواهد ماند.
و آن گاه است كه همهي ما حق ميدهيم به اين شكايت پيامبر اعظم، وقتي كه در محكمهي عدل الهي بانگ بر ميآورد: يا رب ان قومي اتخذوا هذا القرآن مهجورا.
و حال آن كه عصاي موسي همان چوب چوپاني بود كه به اذن خدا فرعون و فرعونيان را به خاك مذلت كشيد؛
و شتر صالح نشانهاي بود براي اتمام حجت با كافران؛
و كشتي نوح، ابزار نجاتي بود براي مومنان؛
اما اين قرآن كه از هر چوب و سنگ و استخواني برتر، و كتب عيسي و موسي و داوود را مهيمن و مصدق است، هنوز ناشناخته مانده است...
جامعه مجازي تدبر در قرآن كريم، گامي است كوچك در راستاي هدفي بزرگ، هدفي بزرگ و ارزشمند كه در لايههاي رويين شرايط دوري از مهجور ماندن قرآْن را فراهم ميآورد و در سطوح عميقتر موجب باز شدن ابواب حكمت و معرفت ميگردد تا در عليترين سطح، رضايت خدا و رسولش را به ارمغان ميآورد.
به اميد آن كه همهي ما از اين الطاف الهي بهرهمند گرديم و در اين مسير- با انگيزه و قدرتي بيش از پيش- قدم نهيم.
فهرست راهنما