نويسنده : رضا رضائی
کلید واژه :
مطابق آموزههای قرآنی شهید یک مرده یا متوفای عادی نیست. عزاداری برای او با دیگران فرق دارد. مرگ او یک مرگ خاص است و حیات برزخی او حیات طیبهای است که خاص اولیاء و شهداست.
نويسنده : رضا رضائی
کلید واژه :
انفاق یکی از واژههای قرآنی و اسلامی است و از مهمترین مباحث اقتصادی اسلام است. تعدد آیاتی که در بحث انفاق مطرح شده است علاوه بر نشان دادن اهمیت انفاق به تأثیرگذاری آن در اقتصاد اسلامی و وضع زندگی دنیوی مردم جامعه دینی نیز اشاره دارد.
نويسنده : رضا رضائی
کلید واژه :
آیت الله مجتبی تهرانی در ششمین جلسه درس اخلاق خود در ماه مبارک رمضان با موضوع دعا به بررسی دعا برای رابطین وجودی و معنوی پرداخت و دعای انبیا برای امتشان را از نوع دعا برا ی رابطین معنوی عنوان کرد. آنچه می خوانید متن کامل سخنان ایشان است.
نويسنده : رضا رضائی
کلید واژه :
تنها گروهی که از رحمت خدا ناامیدند!
آنچه در ادامه میآید چهاردهمین قسمت از درسهای معرفتی قرآن کریم است که به صورت جزء جزء همگام با ایام مبارک ماه رمضان تهیه و به میهمانان این ماه خدا تقدیم میشود. در این بخش آیاتی از جزء چهارهم قرآن کریم را مطرح و به بیان گوشههایی از معارف آن میپردازیم.
نويسنده : رضا رضائی
کلید واژه :
ما دلمان می خواهد گناه بکنیم، روزه نگیریم، با نماز هم به تسامح برخورد کنیم و بهشت هم برویم چون دلمان پاک است.
نويسنده : حسن سلطانی
کلید واژه : علی(ع) قران ناطق
از من، هر آنچه از آیات الهی میخواهید بپرسید، چرا که میدانم در کجا و کی نازل شده است، در بلندی و یا پستی، در روز یا شب.
بسیاری از مفسران از همان روزگاران نخست، امیر مؤمنان حضرت علی(ع) را مصداق بارزی برای جمله (( من عنده علم الکتاب )) میشناختند و پیامبر نیز به عنوان معلم قرآن، که شان روشنگری و تبیین آیات مخصوص او بود، بر این نکته تاکید ورزیده بود. گواه و شاهد بودن امیرمؤمنان، بر رسالت پیامبر مقامی ممتاز برای او است که خداوند در این آیه ذکر کرده است و برتر از این شان الهی اوست که خدا در این آیه او و خودش را با هم ذکر کرده است و در مقام گواهی بر رسالت پیامبر جز علی احدی را هم شان خود معرفی نکرده است.
نويسنده : مرتضی قاطعی
کلید واژه :
حضرت امام سجاد علیه السلام، در این باره، میفرمایند:
همانا سال به سال در شب قدر تفسیر و بیان کارها، بر ولی امر (امام زمان) فرود میآید.
و نیز آن حضرت فرمودهاند:
ای گروه شیعه، با سوره «انا انزلناه فی لیلة القدر» با مخالفین امامت ائمه معصومین علیهم السلام مخاصمه و مباحثه (و اتمام حجت) کنید تا کامیاب و پیروز شوید، به خدا که آن سوره، پس از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله حجت خدای تبارک و تعالی است بر مردم، و آن سوره آقای دین شماست و نهایت دانش و آگاهی ماست. ای گروه شیعه، با «حم و الکتاب المبین؛ انا انزلناه فی لیلة مبارکة انا کنا منذرین» مخاصمه و مناظره کنید، زیرا این آیات مخصوص والیان امر امامت بعد از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله است.
همچنین از رسول اکرم صلی الله علیه و آله نقل شده است، که به اصحابشان فرمودهاند:
به شب قدر ایمان بیاورید، زیرا آن شب برای علی بن ابیطالب علیه السلام و یازده نفر از فرزندان او پس از من خواهد بود.
از آنچه که نگارش یافت، استفاده میشود که شب قدر تا قیامت باقی است و در هر شب قدر هم ولی امر و صاحب امری هست که آن امر را دریافت دارد، که در زمان ما صاحب آن امر صاحب بزرگوار ما حضرت حجة بن الحسن المهدی، ارواحنا فداه است و برای آن که بهتر بدانیم که لیلةالقدر بیانگر مقام شامخ ولایت اهل بیت علیهم السلام و امامت آنان تا روز رستاخیز میباشد؛ حدیثی را هم که در بخش فضیلتهای حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام است، ملاحظه میکنیم که در آن به طور کنایه از آن بانوی عظیم القدر تعبیر به لیلةالقدر شده است و آن در تفسیر فرات بن ابراهیم از حضرت صادق علیه السلام نقل شده که فرمودهاند:
«ما قرآن را در شب قدر فرو فرستادیم»، «شب قدر» فاطمه و «قدر» خداست، پس کسی که فاطمه(علیهاالسلام) را آنگونه که باید، بشناسد، شب قدر را درک کرده است.
و این اشاره به مقام ولایت آن بانوی معصوم نیز دارد.
و از طرفی، همانگونه که در شب قدر امر حق بر امام به حق فرود میآید، نزولگاه نور پاک امامان معصوم نیز وجود مقدس فاطمه زهرا علیهاالسلام است؛ که حقیقتاً هر کس آن بانو را شناخت و به عظمت مقام فرزندان معصومش و همسر مظلوم و معصومش پی برد، شب قدر را درک کرده است.
نويسنده : مرتضی قاطعی
کلید واژه :
بیانات ایشان در خطبههای نماز جمعه تهران 23/8/1382
یک جمله کوتاه در باب اهمیت لیلةالقدر عرض کنم؛ علاوه بر این که از جمله قرآنی «لیلةالقدر خیر من الف شهر» میشود فهمید که از نظر ارزشیابی و تقویم الهی، یک شب برابر هزار ماه است. در دعایی که این روزها میخوانیم، برای ماه رمضان چهار خصوصیت ذکر میکند: یکی تفضیل و تعظیم روزها و شبهای این ماه است بر روزها و شبهای ماههای دیگر، یکی وجوب روزه در این ماه است، یکی نزول قرآن در این ماه است و یکی هم وجود لیلةالقدر در این ماه است. یعنی در این دعای ماثور، لیلةالقدر را عدل نزول قرآن در ارزش دادن به ماه رمضان مشاهده میکنیم. بنابراین قدر لیلةالقدر را باید دانست، ساعات آن را باید مغتنم شمرد و کاری کرد که انشاءالله قلم تقدیر الهی در شبهای قدر برای کشور عزیز و آحاد ملت ما تقدیری آن چنان که شایسته مردم مومن و عزیز ماست، رقم بزند.
نويسنده : مرتضی قاطعی
کلید واژه :
علامه طباطبائى در علایم شب قدر مىگوید: روایات در معنى و خصایص و فضایل شب قدر بسیار است، در بعضى از آن روایات علامتهایى براى شب قدر ذکر کرده از قبیل اینکه شب قدر، صبح آن شب آفتاب بدون شعاع طلوع مىکند و هواى آن روز معتدل است. (المیزان، ج 40، ص 332)
قال ابو عبد الله علیه السلام:
لیلة القدر فى کل سنة و یومها مثل لیلتها. (2)
ترجمه: شب قدر در هر سال است و روز آن مثل شب آن مىباشد.
قال النبى (صلى الله علیه و آله):
ان انا ادرکت لیلة القدر فما اسال ربى؟ قال (ص): «العافیة». (3)
ترجمه: به پیامبر(ص) گفته شد: اگر شب قدر را دریابم از خدا چه چیزى را مسئلت کنم؟ فرمود: «عافیت را».
قال موسى (علیه السلام):
الهى ارید قربک، قال: قربى لمن استیقظ لیلة القدر، قال:
الهى ارید رحمتک، قال: رحمتى لمن رحم المساکین لیلة القدر، قال:
الهى ارید الجواز على الصراط، قال: ذلک لمن تصدق بصدقة فى لیلة القدر، قال:
الهى ارید من اشجار الجنة و ثمارها، قال: ذلک لمن سبح تسبیحه فى لیلة القدر، قال:
الهى ارید النجاة من النار، قال: ذلک لمن استغفر فى لیلة القدر، قال:
الهى ارید رضاک، قال: رضاى لمن صلى رکعتین فى لیة القدر. (4)
ترجمه:
خداوندا! مىخواهم به تو نزدیک شوم، فرمود: قرب من از آن کسى است که شب قدر بیدار شود، گفت: خداوندا! رحمتت را مىخواهم، فرمود: رحمتم از آن کسى است که در شب قدر به مسکینان رحمت کند: گفت: خداوندا! جواز گذشتن از صراط را از تو مىخواهم فرمود: آن، از آن کسى است که در شب قدر صدقهاى بدهد. گفتخداوندا! از درختان بهشت و از میوههایش مىخواهم، فرمود: آنها از آن کسى است که در شب قدر تسبیحش را انجام دهد گفت: خداوندا! رهایى از جهنم را مىخواهم، فرمود: آن، از آن کسى است که در شب قدر استغفار کند: گفتخداوندا خشنودى تو را مىخواهم، فرمود: خشنودى من از آن کسى است که در شب قدر دو رکعت نماز بگذارد.
نويسنده : حسن سلطانی
کلید واژه : فزت و رب الکعبه
نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت
متحیرم جه نامم شه ملک لا فتی را
زمانی که خرد سال بودم پیامبر مرا در اغوش می گرفت وبه سینه می فشردومرا در بستر خود می خوابانید .او غذا در دهان من می گذارد .ومن چون بچه ای که به دنبال مادرش می رود همه جا همراه او بودم .هر روز یکی از فضایل اخلاقی خود رابه من تعلیم میکرد ودستور می داد که از ان پیروی کنم .