لیست نکته های احمد يوسفي
از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
  سوره توبة آیه 41 - حضور در جبهه نبرد
در جمله انْفِرُوا خِفافاً وَ ثِقالاً منظور از خِفافاً در آیه کسی است که برای رفتن به جبهه جنگ موانعی از قبیل اولاد و قرض ندارد و سبک بال است مانند مجرد بودن و جوان بودن و منظور از ثِقالاً کسی است که برای رفتن به جبهه موانعی از قبیل اولاد ، زیادی مشغله و گرفتاری دارد و رفتن آن به جنگ دشوار و سنگین بار است مانند افراد متاهل و پیر .
قالب : لغوی گوینده : احمد یوسفی
منبع : مهدی محمودی موضوع اصلی : جهاد
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
  سوره اعراف آیه 149 - ضرب المثل
جمله "سُقِطَ فی‏ أَیْدیهِمْ"در مورد فرد یا گروهی بکار می رود که به اشتباه خود پی برده و پشیمان شده اند . این جمله ضرب المثلی است برای شخص نادم و پشیمان که به خود آمده باشد .
قالب : لغوی گوینده : احمد یوسفی
منبع : مهدی محمودیان موضوع اصلی : داستان حضرت موسی (علیه‌السلام)
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
  سوره انبیاء آیه 47 - خردل
خردل نام علفی است که تخمهای بسیار ریز و سیاه دارد و به قولی نام همان تخم های ریز است که در قرآن برای نشان دادن کوچکی عمل به کار رفته است .
قالب : لغوی گوینده : احمد یوسفی
منبع : مهدی محمودیان موضوع اصلی : گیاه
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
1) : خوب بود برادر
  سوره اعراف آیه 46 - اعراف
«وعلی الاعراف رجال» مراد از «اعراف » در اینجا ، مکان بلند و تلی است بین بهشت و جهنم که پیامبران و جانشینان آنان در آنجا قرار می گیرند و هر پیامبر ویا وصی پیامبری به همراه گناهکاران از امت زمان خود بر روی ان تل قرار گرفته و خطاب به امت گناهکار زمان خود می گوید: نگاه کنید به برادران خود در بهشت که در مسابقه از شما جلو افتادندو به بهشت راه یافتند.
قالب : لغوی گوینده : احمد یوسفی
منبع : مهدی محمودیان موضوع اصلی : انسان در قیامت
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
1) ابراهیمی (داور) : منبع را ذکر کنید.
  سوره اعراف آیه 40 - ضرب المثل
این آیه ضرب الامثلی را بیاد ما می آورد که مفهومش در مواردی است که این کار به هیچ عنوان انجام نمی پذیرد .
"هر وقت شتر از ته سوزن رد شد (فلان) کار هم انجام خواهد گرفت ".
قالب : تفسیری گوینده : احمد یوسفی
منبع : احمد یوسفی موضوع اصلی : کافر و کافران
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
  سوره انعام آیه 38 - رستاخیز حیوانات
نکته ها

در اینجا به چند موضوع باید دقت کرد
1 - آیا رستاخیز براى حیوانات هم وجود دارد؟
شک نیست که نخستین شرط حساب و جزا مسئله عقل و شعور و بدنبال آن تکلیف و مسئولیت است ، طرفداران این عقیده مى گویند مدارکى در دست است که نشان مى دهد حیوانات نیز به اندازه خود داراى درک و فهمند، از جمله :
زندگى بسیارى از حیوانات آمیخته با نظام جالب و شگفت انگیزى است که روشنگر سطح عالى فهم و شعور آنها است کیست که درباره مورچگان و زنبور عسل و تمدن عجیب آنها و نظام شگفت انگیز لانه و کندو، سخنانى نشنیده باشد، و بر درک و شعور تحسین آمیز آنها آفرین نگفته باشد؟ گرچه بعضى میل دارند همه اینها را یک نوع الهام غریزى بدانند، اما هیچ دلیلى بر این موضوع در دست نیست که اعمال آنها به صورت ناآگاه (غریزه بدون عقل ) انجام مى شود.
چه مانعى دارد که این اعمال همانطور که ظواهرشان نشان مى دهد ناشى از عقل و درک باشد؟ بسیار مى شود که حیوانات بدون تجربه قبلى در برابر حوادث پیش بینى نشده دست به ابتکار میزنند، مثلا گوسفندى که در عمرش گرگ را ندیده براى نخستین بار که آن را مى بیند به خوبى خطرناک بودن این دشمن را تشخیص داده و به هر وسیله که بتواند براى دفاع از خود و نجات از خطر متوسل مى شود.
علاقه اى که بسیارى از حیوانات تدریجا به صاحب خود پیدا مى کنند شاهد دیگرى براى این موضوع است ، بسیارى از سگ هاى درنده و خطرناک نسبت به صاحبان خود و حتى فرزندان کوچک آنان مانند یک خدمتگزار مهربان رفتار میکنند.
داستانهاى زیادى از وفاى حیوانات و اینکه آنها چگونه خدمات انسانى را
جبران مى کنند در کتابها و در میان مردم شایع است که همه آنها را نمى توان افسانه دانست .
و مسلم است آنها را به آسانى نمى توان ناشى از غریزه دانست ، زیرا غریزه معمولا سرچشمه کارهاى یکنواخت و مستمر است ، اما اعمالى که در شرائط خاصى که قابل پیش بینى نبوده بعنوان عکس العمل انجام میگردد به فهم و شعور شبیه تر است تا به غریزه .
هم امروز بسیارى از حیوانات را براى مقاصد قابل توجهى تربیت مى کنند، سگهاى پلیس براى گرفتن جنایتکاران ، کبوترها براى رساندن نامه ها، و بعضى از حیوانات براى خرید جنس از مغازه ها، و حیوانات شکارى براى شکار کردن ، آموزش مى بینند و وظائف سنگین خود را با دقت عجیبى انجام میدهند، (امروز حتى براى بعضى از حیوانات رسما مدرسه افتتاح کرده اند!)
از همه اینها گذشته ، در آیات متعددى از قرآن ، مطالبى دیده مى شود که دلیل قابل ملاحظه اى براى فهم و شعور بعضى از حیوانات محسوب مى شود، داستان فرار کردن مورچگان از برابر لشگر سلیمان ، و داستان آمدن هدهد به منطقه سبا و یمن و آوردن خبرهاى هیجان انگیز براى سلیمان شاهد این مدعا است .
در روایات اسلامى نیز احادیث متعددى در زمینه رستاخیز حیوانات دیده میشود، از جمله :
از ابوذر نقل شده که مى گوید: ما خدمت پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) بودیم که در پیش روى ما دو بز به یکدیگر شاخ زدند، پیغمبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) فرمود، میدانید چرا اینها به یکدیگر شاخ زدند؟ حاضران عرض کردند: نه ، پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) فرمود ولى خدا میداند چرا؟ و به زودى در میان آنها داورى خواهد کرد.
و در روایتى از طرق اهل تسنن از پیامبر نقل شده که در تفسیر این آیه فرمود ان الله یحشر هذه الامم یوم القیامة و یقتص من بعضها لبعض حتى یقتص للجماء من القرناء: خداوند تمام این جنبندگان را روز قیامت برمى انگیزاند و قصاص بعضى را از بعضى مى گیرد، حتى قصاص حیوانى که شاخ نداشته و دیگرى بى جهت باو شاخ زده است از او خواهد گرفت .
در آیه 5 سوره تکویر نیز مى خوانیم و اذا الوحوش حشرت هنگامیکه وحوش محشور مى شوند اگر معنى این آیه را حشر در قیامت بگیریم (نه حشر و جمع بهنگام پایان این دنیا) یکى دیگر از دلائل نقلى بحث فوق خواهد بود.
2 - اگر آنها رستاخیز دارند تکلیف هم دارند
سئوال مهمى که در اینجا پیش مى آید و تا آن حل نشود تفسیر آیه فوق روشن نخواهد شد این است که آیا مى توانیم قبول کنیم که حیوانات تکالیفى دارند با اینکه یکى از شرائط مسلم تکلیف عقل است و به همین جهت کودک و یا شخص دیوانه از دایره تکلیف بیرون است ؟ آیا حیوانات داراى چنان عقلى هستند که مورد تکلیف واقع شوند؟ و آیا میتوان باور کرد که یک حیوان بیش از یک کودک نابالغ و حتى بیش از دیوانگان درک داشته باشد؟ و اگر قبول کنیم که آنها چنان عقل و درکى ندارند چگونه ممکن است تکلیف متوجه آنها شود.
در پاسخ این سئوال باید گفت که تکلیف مراحلى دارد و هر مرحله ادراک و عقلى متناسب خود میخواهد، تکالیف فراوانى که در قوانین اسلامى براى یک انسان وجود دارد بقدرى است که بدون داشتن یک سطح عالى از عقل و درک انجام آنها ممکن نیست و ما هرگز نمیتوانیم چنان تکالیفى را براى حیوانات بپذیریم ، زیرا شرط آن ، در آنها حاصل نیست ، اما مرحله ساده و پائین ترى از
تکلیف تصور مى شود که مختصر فهم و شعور براى آن کافى است ، ما نمى توانیم چنان فهم و شعور و چنان تکالیفى را بطور کلى درباره حیوانات انکار کنیم .
حتى در باره کودکان و دیوانگانى که پاره اى از مسائل را میفهمند انکار همه تکالیف مشکل است مثلا اگر نوجوانان 14 ساله که به حد بلوغ نرسیده ولى کاملا مطالب را خوانده و فهمیده اند در نظر بگیریم ، اگر آنها عمدا مرتکب قتل نفس شوند در حالى که تمام زیانهاى این عمل را میدانند آیا میتوان گفت هیچ گناهى از آنها سرنزده است ؟! قوانین کیفرى دنیا نیز افراد غیر بالغ را در برابر پاره اى از گناهان مجازات میکند، اگر چه مجازاتهاى آنها مسلما خفیفتر است .
بنابراین بلوغ و عقل کامل شرط تکلیف در مرحله عالى و کامل است ، در مراحل پائین تر یعنى در مورد پارهاى از گناهانى که قبح و زشتى آن براى افراد پائینتر نیز کاملا قابل درک است بلوغ و عقل کامل را نمیتوان شرط دانست .
با توجه به تفاوت مراتب تکلیف ، و تفاوت مراتب عقل اشکال بالا در مورد حیوانات نیز حل مى شود.
3 - آیا این آیه دلیل بر تناسخ است
عجیب اینکه بعضى از طرفداران عقیده خرافى تناسخ به این آیه براى مسلک خود استدلال کرده اند و گفته اند آیه میگوید حیوانات امت هائى همانند شما هستند، در حالیکه میدانیم آنها ذاتا، همانند ما نیستند، بنابراین باید بگوئیم ممکن است روح انسانها پس از جدا شدن از بدن در کالبد حیوانات قرار بگیرند باین وسیله کیفر بعضى از اعمال سوء خود را ببینند!
ولى علاوه بر اینکه عقیده به تناسخ بر خلاف قانون تکامل ، و بر خلاف منطق عقل میباشد، و لازمه آن انکار معاد است (چنانکه مشروحا در جاى خود گفته ایم ) آیه بالا به هیچ وجه دلالتى بر این مسلک ندارد، زیرا همانطور که گفتیم مجتمعات
حیوانى از جهاتى ، همانند مجتمعات انسانى هستند، و این شباهت جنبه فعلى دارد، نه بالقوه ، زیرا آنها نیز سهمى از درک و شعور دارند، و سهمى از مسئولیت ، و سهمى از رستاخیز، و از این جهات شباهتى به انسانها دارند.
اشتباه نشود تکلیف و مسئولیت انواع جانداران در یک مرحله خاص مفهومش این نیست که آنها داراى رهبر و پیشوائى براى خود هستند و شریعت و مذهبى دارند آنچنان که از بعضى صوفیه نقل شده است ، بلکه رهبر آنها در اینگونه موارد تنها درک و شعور باطنى آنها است ، یعنى مسائل معینى را درک میکنند و باندازه شعور خود در برابر آن مسئول هستند.
قالب : تفسیری گوینده : احمد یوسفی
منبع : تفسیر نمونه موضوع اصلی : معاد
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
  سوره انعام آیه 40 - توحید فطری
نکته ها
در اینجا به چند نکته باید توجه کرد.
1 - استدلالى که در دو آیه فوق دیده مى شود همان استدلال به توحید فطرى است که در دو بحث میتوان از آن استفاده کرد یکى در اصل اثبات وجود خدا، و دیگر در اثبات یگانگى او، لذا در روایات اسلامى ، و همچنین در سخنان دانشمندان ، هم در برابر منکران خدا و هم در برابر مشرکان با آن استدلال شده است .
2 - قابل توجه اینکه در استدلال بالا سخن از قیام ساعة (روز رستاخیز) به میان آمده ، در حالى که ممکن است گفته شود، آنها چنان روزى را اصلا قبول نداشتند، بنابراین چگونه ممکن است در برابر آنها چنین استدلالى شود؟
ولى باید توجه داشت که اولا همه آنها منکر قیامت نبودند بلکه جمعى از آنها به نوعى از رستاخیز اعتقاد داشتند ثانیا ممکن است منظور از ساعة همان ساعت مرگ یا ساعت حوادث وحشتناکى باشد که انسان را در آستانه مرگ قرار میدهد ثالثا ممکن است این تعبیر کنایه از حوادث هولناک بوده باشد زیرا آیات قرآن مکرر میگوید که شروع رستاخیز با یک سلسله حوادث فوق العاده هولناک همراه است : و زلزله ها، طوفانها، صاعقه ها و مانند آن در آن هنگام به وقوع مى پیوندند.
3 - با اینکه مى دانیم روز رستاخیز و حوادث قبل از آن مسائل حتمى است و به هیچ وجه قابل تغییر نیست ، چگونه در آیه فوق مى گوید: اگر خدا بخواهد آن را بر طرف خواهد ساخت ؟ آیا فقط منظور بیان قدرت پروردگار است ؟ و یا معنى دیگرى منظور بوده است ؟
در پاسخ این سؤ ال باید گفت : منظور این نیست که خداوند اصل قیام ساعت و روز رستاخیز را با دعا از بین ببرد بلکه منظور این است مشرکان - و حتى غیر مشرکان - هنگامى که در آستانه قیامت قرار گیرند از حوادث و مشکلات آن و کیفرهاى سختى که در پیش دارند وحشت میکنند و از خدا مى خواهند این وضع را بر آنان آسان گرداند و آنها را از خطرات برهاند، در حقیقت دعا براى نجات خویش از حوادث دردناک است نه دعا براى از بین رفتن رستاخیز.
قالب : تفسیری گوینده : احمد یوسفی
منبع : تفسیر نمونه موضوع اصلی : توحید
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
  سوره مائدة آیه 112 - منظور از تقاضاى مائده چه بود؟
منظور از تقاضاى مائده چه بود؟ شک نیست که حواریون در این تقاضا نظر سوئىنداشتند و هدفشان لجاجت در برابر مسیح (علیه السلام ) نبود، بلکه در جستجوى آرامشبیشتر و زدودن باقیمانده تردیدها و وسوسه هاى اعماق قلبشان بوده است زیرا بسیارمى شود که انسان با استدلال و حتى گاهى با تجربه ، مطلبى را اثبات مى کند اما چونمساله ، مساله مهمى است بقایائى از وسوسه و شک در زوایاى قلب او مى ماند، لذامیل دارد با تجربه و آزمایش مکرر، و یا باتبدیل کردن استدلالات علمى به مشاهدات عینى آنها را نیز از اعماق قلب خود ریشه کنسازد، لذا مى بینیم حتى ابراهیم (علیه السلام ) با آن مقام والاى ایمان و یقینش از خداوندتقاضا مى کند که مساله معاد را با چشم خود ببیند تا ایمان علمیش به عین الیقین و شهود، تبدیل شود.
ولى از آنجا که تعبیر تقاضاى حواریون ظاهرا زننده بود، حضرت مسیح (علیه السلام ) آن را حمل بر بهانه جوئى کرد و به آنها اعتراض نمود اما هنگامى که با توضیح بیشتر مقصد خود را روشن ساختند، عیسى (علیه السلام ) در برابر آنها تسلیم شد
قالب : تفسیری گوینده : احمد یوسفی
منبع : تفسیر نمونه موضوع اصلی : مسیحی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
  سوره مائدة آیه 80 - دوستی عذاب آور
( دوستی آنها آمیخته با انواع گناه و تشویق آنان به اعمال و افکار غلط است پس ) چه اعمال بدی از پیش ، برای معاد خود فرستادند ، اعمالی که نتیجه آن خشم و غضب الهی بود و در عذاب الهی جاودانه خواهند ماند .
قالب : تفسیری گوینده : احمد یوسفی
منبع : مهدی محمودیان موضوع اصلی : یهودی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
  سوره مائدة آیه 85 - سه عامل ورود به بهشت
سه عامل ورود به بهشت با عنایت به این آیه شریفه عبارتند از
1- محبت اهل ایمان
2-تسلیم بودن در برابر آیات الهی
3- اضهار ایمان خود با صراحت
قالب : تفسیری گوینده : احمد یوسفی
منبع : قرآن در خانه مهدی محمودیان موضوع اصلی : بندگی- عبودیت
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
1) ابراهیمی (داور) : این نکته مربوط به آیه 83 است.

  • <<
  • <
  • تعداد صفحات : 2
  • >
  • >>