تاریخ نگارش : چهارم آبان 1389
چرا خداوند بواسطه سجده نکردن ابلیس او را لعن کرد در صورتی که سالها بندگی او را کرده بود مگر ابلیس کار اشتباهی کرده بود که در برابر هیچ موجودی جز خدا سجده نکرد؟
ریحانه فرحمند
در پاسخ به این پرسش به صورت خلاصه به چند نکته اشاره می شود:
اولا، گرچه ابلیس در جرگه ملائکه به عبادت می پرداخت لکن از جنس فرشتگان نبود قرآن کریم در این باره می فرماید: انه کان من الجن ففسق عن امر ربه
ثانیا، دستور خداوند مبنی بر سجده بر انسان هیچ منافاتی با عدالت خداوند ندارد. زیرا این فرمان آزمایش و آزمونی بود برای محک زدن عبودیت و بندگی آنها. سجده در برابر آدم(ع) در واقع سجده و کرنش در برابر امر الهی بود نه حضرت آدم. فرشتگان در برابر این آزمون پیروز بیرون آمدند ولی ابلیس دچار استکبار و غرور شد و به خود جرأت داد در مقابل امر خداوند نافرمانی کند.
ثالثا، خداوند در قبال سالیان زیادی که ابلیس عبادت کرده بود، درخواست او مبنی بر مهلت برای اغوای بنی آدم تا روز قیامت را پذیرفت. بنا بر این خداوند عبادت های ابلیس را بی پاداش نگذاشت.
کلید واژه : سجده نکردن ابلیس
چرا خداوند بواسطه سجده نکردن ابلیس او را لعن کرد در صورتی که سالها بندگی او را کرده بود مگر ابلیس کار اشتباهی کرده بود که در برابر هیچ موجودی جز خدا سجده نکرد؟
در پاسخ به این پرسش به صورت خلاصه به چند نکته اشاره می شود:
اولا، گرچه ابلیس در جرگه ملائکه به عبادت می پرداخت لکن از جنس فرشتگان نبود قرآن کریم در این باره می فرماید: انه کان من الجن ففسق عن امر ربه
ثانیا، دستور خداوند مبنی بر سجده بر انسان هیچ منافاتی با عدالت خداوند ندارد. زیرا این فرمان آزمایش و آزمونی بود برای محک زدن عبودیت و بندگی آنها. سجده در برابر آدم(ع) در واقع سجده و کرنش در برابر امر الهی بود نه حضرت آدم. فرشتگان در برابر این آزمون پیروز بیرون آمدند ولی ابلیس دچار استکبار و غرور شد و به خود جرأت داد در مقابل امر خداوند نافرمانی کند.
ثالثا، خداوند در قبال سالیان زیادی که ابلیس عبادت کرده بود، درخواست او مبنی بر مهلت برای اغوای بنی آدم تا روز قیامت را پذیرفت. بنا بر این خداوند عبادت های ابلیس را بی پاداش نگذاشت.
برای آگاهی بیشتر توجهتان را به مطالب زیر جلب می نماییم:
هر چند عفو و رحمت خداوند زیاد است و هر مخلوقی هر چند گناهش سنگین باشد می تواند ببخشد، لکن عفو و رحمت برخی هم چون شیطان و دیگر ایادی و سرکردگان کفر و شقاوت با عدالت خداوند منافات دارد، نمی شود خداوند با کسانی که از روی تعمد بد کردند همانند کسانی برخورد کند که عمل صالح کرده اند، به همین جهت در آیه ای در قرآن کریم آمده است که آیا ما کسانی را که عمل صالح کرده اند به مانند مفسدین در روی زمین قرار می دهیم؟! و آیا متقین را به مانند فاجران قرار می دهیم؟! بنابراین از آنجا که عفو شیطان با عدالت خداوند منافات دارد چنین چیزی محقق نخواهد شد.
خداوند متعال در قرآن می فرماید: ((و اذ قلنا للملائکه اسجدوا لادم فسجدوا الا ابلیس ابی واستکبر و کان من الکافرین ; و چون فرشتگان را فرمان دادیم که بر آدم سجده کنند همه سجده کردند مگر شیطان که ابا و تکبر ورزید و از فرقه کافران بود)), (بقره , آیه 34).
از صدر این آیه به دست می آید که ابلیس نیز که از نوع جن است ولی به خاطر عبادت های فراوان در کنار ملائکه قرار داشته و لذا وقتی خدا به ملائکه امر به سجده می کند ابلیس را نیز در برگرفته است.
حضرت امام علی (ع ) نیز می فرمایند: ((فاعتبروا بما کان من فعل الله بابلیس اذا حبط عمله الطویل و جهده الجهید و کان قد عبدالله سته آلاف ...; پند و عبرت گیرید به آنچه خداوند با ابلیس رفتار کرد, در آن هنگام که اعمال و عبادات طولانی و تلاش و کوشش های او را که شش هزار سال بندگی خدا کرده بود... به ساعتی تکبر ورزیدن بر باد داد...)), (نهج البلاغه , خطبه 192 (قاصعه ) صبحی صالح ).
اولا, ابلیس با تمرد و عصیان خود نشان داد که عبودیت ندارد و اگر عبودیت داشت در برابر امر خدا خضوع می کرد و اطاعت و انقیاد خود را نشان می داد. ثانیا, هر چند که شیطان زیاد عبادت داشت ]شش هزار سال [ اما امتناع شیطان از سجده کردن برای آدم (ع ) یک امتناع معمولی و ساده نبود و یک گناه عادی محسوب نمی شد, بلکه سرکشی و تمرد آمیخته به اعتراض و انکار مقام پروردگار بود به این جهت مخالفت او سر از کفر و انکار علم و حکمت خدا درآورد و به همین جهت می بایست تمام مقام ها و موقعیت های خویش را از درگاه الهی از دست بدهد, (گزیده تفسیرنمونه , ج 1 و 2, آیت الله مکارم شیرازی ).
دیگر این که, کفر موجب حبط عمل است, تکبری که موجب کفر شیطان شد همانند جرقه ای بود که انبار باروت را به خاکستر تبدیل کند, لذا عبادت طولانی ابلیس را تکبر و عصیان و عدم تسلیم یک جا از بین برد. به همین جهت خدای سبحان در قرآن مجید می فرماید: ((و اذ قلنا للملائکه اسجدوا لآدم فسجدوا الا ابلیس ابی و استکبر و کان من الکافرین )), (بقره , آیه 34). ابلیس در اثر استکبار و نافرمانی از کافران شد. ابلیس طبق صریح آیات قرآن از جنس فرشتگان نبود بلکه در صف آنها قرار داشت و او از طایفه جن بود که مخلوق جسمانی است. انگیزه او در این مخالفت کبر و غرور و تعصب خاصی بود که بر او چیره شد. او چنین پنداشت که از آدم برتر است و علت کفر او نیز همین بود که فرمان حکیمانه پروردگار را نادرست شمرد, (برگزیده تفسیر نمونه , ج 1, ص 62 و 63, آیت الله مکارم شیرازی ).
در ضمن علامه طباطبایی در المیزان این احتمال را داده که ابلیس قبل از قضیه امتناع از سجده بر آدم , کافر بوده و امتناع از سجده مرتبط با آن کفر در ضمیرش بوده است . البته منظور از این کفر بی اعتقادی به خدا نبوده است , بلکه همان رذیله خودخواهی و خودپرستی است که به صورت خفی و ناآشکار در درون نفس او بوده و سبب طغیان و سرکشی او در برابر پروردگار شده است , المیزان , ج 1, ص 119, علامه طباطبایی ).
از آیات مربوط به داستان آدم و ابلیس استفاده مى شود که اگر ابلیس عصیان ورزید و مستحق طرد شد بخاطر تکبرش بود و جمله (( انا خیر منه (( یکى از شواهد این معنا است، گر چه از ظاهر گفتار ابلیس بر مى آید که مى خواسته بر آدم تکبر بورزد، لیکن از اینکه ابلیس با سابقه اى که از داستان خلافت آدم داشته و تعبیرى که از خداوند درباره خلقت آدم و اینکه «من او را به دو دست خود آفریده ام» شنیده بود و مع ذلک زیر بار نرفت بر مى آید که وى در مقام استکبار بر خداوند بوده نه استکبار بر آدم.
شاهد دیگرش این است که اگر وى در مقام تکبر بر آدم بود روا بود خداى تعالى در آیه «50» سوره «کهف» بفرماید: «کان من الجن فاستنکف عن الخضوع لادم - چون از طایفه جن بود از خضوع در برابر آدم استنکاف کرد» و حال آنکه فرموده : «ففسق عن امر ربه - از امر پروردگارش سرپیچى کرد».
V}(ترجمه تفسیر المیزان جلد 8 صفحه : 30){V
1)
: That really catupres the spirit of it. Thanks for posting.
2)
: خداوندهیچگاه امربسجده به آدم نکردکه شرک ایجادشودبلکه امرفرمودبرای آدم سجده کنیدچراکه خلقت آدم یک شکوه وعظمتی بود
3)
: دوستان عزیزخداوندحکیم علی الطلاقست وازحکیم قبیح است که دو مورد نقیض حکم کندیعنی یکجا بگویدشرک رانمیبخشدودرجای دیگرفرمان بشرک دهدخداوندپس از خلقت آدم فتبارک الله بخودگفت وامرفرمودبرای این عظمت سجده کنیدواگرموردسجده رامشخص نکردچون همه کس درقامت حقیقت میداندکه چه چیزیرابایدسجده کند
شاه آبادی (داور) : این جملع چه معنایی دارد؟
چون همه کس درقامت حقیقت میداندکه چه چیزیرابایدسجده کند
سجده تنها برای خدا است ولی جهت سجده می تواند هر یک از موجوداتی باشد که خدا امر کرده باشد نه هر کسی که خودمان دلمان بخواهد. مثلاً ما به سوی کعبه سجده میکنیم برای خدا و فرشتگان به سوی آدم سجده کردند برای خدا و به امر خدا.
4)
: درقامت حقیقت بودن یعنی اعمالی برپایه فطرت داشتن وچون اعمال ظاهره ماست نتیجتا ظاهری برگرفته از خمیرمایه الهی داشتن
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.