دریافت نسخه PDF مقاله - 558KB
تاریخ نگارش : يازدهم دي 1390
نیازهای انسان از دید نگاه قرآن
ندا سلیمانی فر
همه ی ما می دانیم که انسان زندگی فردی و اجتماعی دارد پس گریزی نیست که دراین نوع از زندگی با نیازها وخواسته هایی روبروشود.دراین پژوهش ضمن اشاره به برخی نیازهای ضروری انسان برآن شدیم که با توجه به آیات ورهنمودهای قرآن این نیازهارا بررسی کنیم که این نیازها شامل: نیازبه خوردن وآشامیدن، لباس و پوشاک ،مسکن و نیازبه جنس مخالف(غریزه جنسی )و غیره می باشد که پاسخ قرآن این تنزیل عزیز رادر متن مقاله خواهیم داشت .
ناشر : تحقیق درس تاریخ قرآن دکتر علی غضنفری
1-نیازبه خوردن وآشامیدن
نخستین نیاز مادی انسان خوردن وآشامیدن است وادامه حیات مادی اش در گرو برآورده شدن آن می باشد
نخستین پیام قرآن در این خصوص این است که فَلْیَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى طَعامِهِ
به یقین مراد از" نگاه کردن" تماشاى ظاهرى نیست، بلکه نگاه به معنى دقت و اندیشه در ساختمان این مواد غذایى، و اجزاء حیاتبخش آن، و تاثیرات شگرفى که در وجود انسان دارد، و سپس اندیشه در خالق آنها است.
قرآن در آیات متعددی بر خوردن از غذایی که دو شرط حلال بودن و پاک بودن را دارد تاکید می ورزد ، از جمله در آیات زیر :
یَأَیُّهَا النَّاسُ کُلواْ مِمَّا فىِ الْأَرْضِ حَلَالًا طَیِّبًا
کلُواْ مِمَّا رَزَقَکُمُ اللَّهُ حَلَالًا طَیِّبًا
قرآن کریم در آیات دیگری منابع خوراک انسان را اینگونه معرفی می کند :
الف:چهارپایان؛
َ الْأَنْعَامَ خَلَقَهَا لَکُمْ فِیهَا دِفْءٌ وَ مَنَافِعُ وَ مِنْهَا تَأْکُلُونَ
ب: آبزیان؛ وَ هُوَ الَّذِى سَخَّرَ الْبَحْرَ لِتَأْکُلُواْ مِنْهُ لَحْمًا طَرِیًّا
أُحِلَّ لَکُمْ صَیْدُ الْبَحْرِ وَ طَعَامُهُ مَتَاعًا لَّکُمْ وَ لِلسَّیَّارَةِ
3- گیاهان و محصولات کشاورزی
ثمَُّ شَقَقْنَا الْأَرْضَ شَقًّا،فَأَنبَتْنَا فِیهَا حَبًّا،وَ عِنَبًا وَ قَضْبًا،وَ زَیْتُونًا وَ نخَْلًا،وَ حَدَائقَ غُلْبًا،وَ فَاکِهَةً وَ أَبًّا،مَّتَاعًا لَّکمُْ وَ لِأَنْعَامِکمُْ
أَخْرَجَ مِنهَْا مَاءَهَا وَ مَرْعَئهَاوَ الجِْبَالَ أَرْسَئهَا،مَتَاعًا لَّکمُْ وَ لِأَنْعَامِکمُْ
و هم چنین منابع نوشیدنی و حیات بخش برای انسان را اینگونه بیان می دارد:
1-آب؛ جَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ کلَُّ شىَْءٍ حَىٍّ
2- شیر؛ وَ إِنَّ لَکمُْ فىِ الْأَنْعَامِ لَعِبرَْةً نُّسْقِیکمُ مِّمَّا فىِ بُطُونِهِ مِن بَینِْ فَرْثٍ وَ دَمٍ لَّبَنًا خَالِصًا سَائغًا لِّلشَّرِبِینَ
3- عسل؛ ثمَُّ کلُِى مِن کلُِّ الثَّمَرَاتِ فَاسْلُکِى سُبُلَ رَبِّکِ ذُلُلًا یخَْرُجُ مِن بُطُونِهَا شَرَابٌ مخُّْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ فِیهِ شِفَاءٌ لِّلنَّاسِ إِنَّ فىِ ذَالِکَ لاََیَةً لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ
قرآن کریم در ضمن بیان راهکارهای ایجابی در زمینه ی خوردن و آشامیدن راهکارهای سلبی را نیز در پس روی او قرار می دهد ؛نهی انسان از:
الف: خوردن مردار ، خون وگوشت خوک وشت مردار، و خون، و گوشت خوک، و حیواناتى که به غیر نام خدا ذبح شوند، و حیوانات خفه شده، و به زجر کشته شده، و آنها که بر اثر پرتشدن از بلندى بمیرند، و آنها که به ضرب شاخ حیوان دیگرى مرده باشند، و باقیمانده صید حیوان درنده- مگر آنکه آن را سرببرید- و حیواناتى که روى بتها (یا در برابر آنها) ذبح مىشوند:
حُرِّمَتْ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَةُ وَ الدَّمُ وَ لحَْمُ الخِْنزِیرِ وَ مَا أُهِلَّ لِغَیرِْ اللَّهِ بِهِ وَ الْمُنْخَنِقَةُ وَ الْمَوْقُوذَةُ وَ الْمُترََدِّیَةُ وَ النَّطِیحَةُ وَ مَا أَکلََ السَّبُعُ إِلَّا مَا ذَکَّیْتُمْ وَ مَا ذُبِحَ عَلىَ النُّصُبِ وَ أَن تَسْتَقْسِمُواْ بِالْأَزْلَام
ب: نوشیدن خمر
(یَسَْلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ قُلْ فِیهِمَا إِثْمٌ کَبِیرٌ وَ مَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَ إِثْمُهُمَا أَکْبرَُ مِن نَّفْعِهِمَا
ج: هم چنین نهی از آنچه که از خوردن آنچه از راه ربا به دست آمده است:
الَّذِینَ یَأْکُلُونَ الرِّبَواْ لَا یَقُومُونَ إِلَّا کَمَا یَقُومُ الَّذِى یَتَخَبَّطُهُ الشَّیْطَانُ مِنَ الْمَس
4-یا از طریف غصب فراهم شده است
یَأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا تَأْکُلُواْ أَمْوَالَکُم بَیْنَکُم بِالْبَاطِلِ إِلَّا أَن تَکُونَ تجَِرَةً عَن تَرَاضٍ مِّنکُمْ
ازاین دسته اند .
2-نیازبه لباس و پوشاک
لباس از نیازها ی اساسی انسان است تا آنجا که تاریخ نشان می دهد انسان همیشه لباس می پوشیده است
قرآن کریم به دو فائده مهم لباس تصریح می کند:
1- حفظ عورت و زینت بخشی آن
یَابَنىِ ءَادَمَ قَدْ أَنزَلْنَا عَلَیْکمُْ لِبَاسًا یُوَارِى سَوْءَاتِکُمْ وَ رِیشًا
2-جنبه حفاظتی لباس در در برابر گرما وسرما :
وَ جَعَلَ لَکُمْ سَرَابِیلَ تَقِیکُمُ الْحَرَّ وَ سَرَابِیلَ تَقِیکمُ بَأْسَکُمْ
سرابیل" جمع" سربال" (بر وزن مثقال) از نطر لغوی به معنای پیراهن است از هر جنسى که باشد ، سایر مفسرین نیز همین معنى را تایید کردهاند، ولى بعضى آن را به معنى هر گونه لباس و پوشش دانستهاند، اما مشهور همان معنى اول است.البته پوشش و لباس فایدهاش تنها این نیست که انسان را از گرما و سرما حفظ کند، بلکه هم شکوهى است براى انسان و هم در برابر بسیارى از خطراتى که متوجه جسم او مىشود لباس یک وسیله دفاعى است، چرا که اگر انسان برهنه بود شاید هر روز گوشهاى از بدنش مجروح مىشد ولى در آیه فوق روى خاصیت اول از نظر اهمیت تکیه شده است.
قرآن کریم در ضمن ارائه ی فوائد پوشیدن لباس از اسراف در مصرف لباس نیز نهی کرده است :
یَابَنىِ ءَادَمَ خُذُواْ زِینَتَکمُْ عِندَ کلُِّ مَسْجِدٍ وَ کُلُواْ وَ اشرَْبُواْ وَ لَا تُسرِْفُواْ إِنَّهُ لَا یحُِبُّ الْمُسرِْفِینَ
3-نیازبه مسکن
نیازبه مسکن از جمله نیازهای مادی انسان است .مسکن از ماده ی سکن به معنای هر چیزى است که انسان به وسیله آن سکونت یابد به تعبیر دیگر می توان گفت سکن به معنا ی ثبات ، استقرار و آرامش می باشد.و مسکن مناسب باید تامین کننده ی امنیت و آرامش جسمی و روحی ساکنان خود باشد ؛ قرآن کریم نیز خانه هایی که سکونت و آرامش رابرای آدمیان به ارمغان می آورند از نعمتهای خدامی داند ومی گوید:
وَ اللَّهُ جَعَلَ لَکُم مِّن بُیُوتِکُمْ سَکَنًا
در نگاه قرآن استقرار آدمیان بر زمین بدین منظور بوده تا آنها بتوانند از زمینهای مسطح و کوه ها قصرهای مجلل و خانه های مستحکمی رابرای خود برگیرند :
وَ بَوَّأَکُمْ فىِ الْأَرْضِ تَتَّخِذُونَ مِن سُهُولِهَا قُصُورًا وَ تَنْحِتُونَ الْجِبَالَ بُیُوتًا فَاذْکُرُواْ ءَالَاءَ اللَّهِ
از سوی دیگر مسکن مناسب در نگاه قرآن باید از در و دیوار مطمئن برخوردار باشد تا اهل خودرا در برابر دشمن محافظت کند:
وَ یَسْتَْذِنُ فَرِیقٌ مِّنهُْمُ النَّبىَِّ یَقُولُونَ إِنَّ بُیُوتَنَا عَوْرَةٌ وَ مَا هِىَ بِعَوْرَةٍ إِن یُرِیدُونَ إِلَّا فِرَارًا
4-نیازبه جنس مخالف(غریزه جنسی )
غریزه جنسی از نیرومند ترین و سرکش ترین غرائز ذاتی انسان است وبه همین سبب نیاز به جنس مخالف یکی از نیاز های اصلی انسان به شمار می آید.
قرآن کریم ازدواج را تنها راه صحیح پاسخگویی به این نیاز می داند و می گوید:
وَ أَنکِحُواْ الْأَیَامَى مِنکمُْ وَ الصَّالِحِینَ مِنْ عِبَادِکمُْ وَ إِمَائکُمْ إِن یَکُونُواْ فُقَرَاءَ یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَ اللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ
وچون ازدواج دائم برای عده ای که به سن ازدواج رسیده اند همواره امکان پذیر نیست ، قرآن کریم برای جلوگیری از انحراف غریزه جنسی دو راهکار اساسی را پیش روی مومنان می گذارد ؛
الف: رعایت عفت و پارسایی؛ وَ لْیَسْتَعْفِفِ الَّذِینَ لَا یجَِدُونَ نِکاَحًا حَتىَ یُغْنِیهَُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ
ب: ازدواج موقت : فَمَا اسْتَمْتَعْتُم بِهِ مِنهُْنَّ فََاتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِیضَةً وَ لَا جُنَاحَ عَلَیْکُمْ فِیمَا تَرَاضَیْتُم بِهِ مِن بَعْدِ الْفَرِیضَةِ إِنَّ اللَّهَ کاَنَ عَلِیمًا حَکِیمًا
قرآن کریم نسبت به حفظ غریزه جنسی و کنترل آن در مسیر صحیح توصیه ها ی فراوانی کرده است ازجمله در آیات زیر :
الف: قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّواْ مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَ یحَْفَظُواْ فُرُوجَهُمْ ذَالِکَ أَزْکىَ لهَُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرُ بِمَا یَصْنَعُونَ وَ قُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَرِهِنَّ وَ یحَْفَظْنَ فُرُوجَهُن
ِب: الحَْفِظِینَ فُرُوجَهُمْ وَ الْحَفِظَتِ وَ الذَّاکِرِینَ اللَّهَ کَثِیرًا وَ الذَّاکِرَاتِ أَعَدَّ اللَّهُ لهَُم مَّغْفِرَةً وَ أَجْرًا عَظِیمًا
ج: وَ الَّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ إِلَّا عَلىَ أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانهُُمْ فَإِنهَُّمْ غَیرُْ مَلُومِینَ ،فَمَنِ ابْتَغى وَراءَ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ العادُونَ
ودر ضمن تاکید به حفض غریزه جنسی ؛ زنا را کاری بسیار زشت و بیراهه (وَ لَا تَقْرَبُواْ الزِّنىَ إِنَّهُ کاَنَ فَاحِشَةً وَ سَاءَ سَبِیلًا )ومرد و زن زناکار را مستحق عقوبت (الزَّانِیَةُ وَ الزَّانىِ فَاجْلِدُواْ کلَُّ وَاحِدٍ مِّنهُْمَا مِاْئَةَ جَلْدَةٍ وَ لَا تَأْخُذْکمُ بهِِمَا رَأْفَةٌ فىِ دِینِ اللَّهِ إِن کُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الاَْخِر) و لواط را در ردیف زنا و انحراف روشن از مسیر صحیح غریزه جنسی دانسته است (إِنَّکُمْ لَتَأْتُونَ الْفَاحِشَةَ مَا سَبَقَکُم بِهَا مِنْ أَحَدٍ مِّنَ الْعَلَمِینَ، أَ ئنَّکُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَوَتَقْطَعُونَ السَّبِیلَ وَ تَأْتُونَ فىِ نَادِیکُمُ الْمُنکَر)
5-نیازبه امنیت وآرامش روانی
نیاز به امنیت و آرامش روانی یکی از اساسی ترین نیازهای انسان به شمار می رود ، قرآن کریم ایمان به خدارا یگانه وسیله تحقق امنیت روانی می داند واین حقیقت رابا صراحت اینگونه بیان می کند :
الَّذِینَ ءَامَنُوا وَ لَمْ یَلْبِسُواْ إِیمَانَهُم بِظُلْمٍ أُوْلَئکَ لهَُمُ الْأَمْنُ وَ هُم مُّهْتَدُونَ
و هم چنین در آیاتی از جمله : مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَ هُوَ محُْسِنٌ فَلَهُ أَجْرُهُ عِندَ رَبِّهِ وَ لَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لَا هُمْ یحَْزَنُونَ و دراین آیه (إِنَّ الَّذِینَ قَالُواْ رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُواْ فَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لَا هُمْ یحَْزَنُونَ) ایمان را وسیله اصلی پیشگیری از هر گونه خوف و حزنی می داند .
بر طبق آیات قرآن ایمان واقعی به خدا، انسان رادر برابر آزمایشها و فراز ونشیب های سهمگین زندگی استوار می سازد: مَا أَصَابَ مِن مُّصِیبَةٍ فىِ الْأَرْضِ وَ لَا فىِ أَنفُسِکُمْ إِلَّا فىِ کِتَابٍ مِّن قَبْلِ أَن نَّبرَْأَهَا إِنَّ ذَالِکَ عَلىَ اللَّهِ یَسِیرٌلِّکَیْلَا تَأْسَوْاْ عَلىَ مَا فَاتَکُمْ وَ لَا تَفْرَحُواْ بِمَا ءَاتَئکُم
و مرگ را در نگاهش آسان می کند؛
إِنَّ الَّذِینَ قَالُواْ رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَمُواْ تَتَنزََّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلَئکَةُ أَلَّا تخََافُواْ وَ لَا تحَْزَنُواْ وَ أَبْشِرُواْ بِالجَْنَّةِ الَّتىِ کُنتُمْ تُوعَدُونَ،نحَْنُ أَوْلِیَاؤُکُمْ فىِ الْحَیَوةِ الدُّنْیَا وَ فىِ الاَْخِرَةِ وَ لَکُمْ فِیهَا مَا تَشْتَهِى أَنفُسُکُمْ وَ لَکُمْ فِیهَا مَا تَدَّعُونَ واعتراف به گناه وطلب بخشش از درگا ه خدارا وسیله ای برای افزایش امیدوهدایت وتقرب بیشتر به خداوند قرار می دهد وَ إِنىِّ لَغَفَّارٌ لِّمَن تَابَ وَ ءَامَنَ وَ عَمِلَ صَالِحًا ثمَُّ اهْتَدَى
6-نیازبه محبت وعشق
نیازبه محبت و عشق، از جمله نیازهای روانی انسان است واین نیاز در شکل های گوناگون در وجود انسان ظهور می یابدمن جمله در ؛ روابط دوستانه با دیگران، را بطه با همسر و فرزندان، یاموقعیت در یک گروه ویژه یا کل جامعه هم چنین در رابطه با اشیای مادی یا مفاهیم معنوی یا انتزاعی .
خداوند در قرآن محبت برخاسته از ایمان رااز عالی ترین شکل های عشق ومحبت می داند وایجاد آن را به خود نسبت می دهد: ُوَ الَّذِى أَیَّدَکَ بِنَصْرِهِ وَ بِالْمُؤْمِنِینَ وَ أَلَّفَ بَینَْ قُلُوبهِِمْ لَوْ أَنفَقْتَ مَا فىِ الْأَرْضِ جَمِیعًا مَّا أَلَّفْتَ بَینَْ قُلُوبِهِمْ وَ لَاکِنَّ اللَّهَ أَلَّفَ بَیْنهَُمْ إِنَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ
ودر آیات دیگر مودت و رحمت بین همسران را نیز معلول جعل تکوینی خود می داند : وَ مِنْ ءَایَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکمُ مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْکُنُواْ إِلَیْهَا وَ جَعَلَ بَیْنَکُم مَّوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فىِ ذَالِکَ لاََیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ
برخی از اشکال عشق ومحبت در نگاه مردمان دنیاگرا از زیبایی و جذابیت خاصی بر خورداراست مانند حبّ شهوات از زنان ، فرزندان، اموال فراوان از طلا و نقره و اسب های ممتاز وچهارپایان وزراعت ؛ قرآن علاقه ی افراطی به این زیبایی های دنیوی را مذمت ودر مقابل آنچه که در مسیر سرای آخرت باشد تشویق می کند:
زُیِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ وَ الْبَنِینَ وَ الْقَنَاطِیرِ الْمُقَنطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ وَ الْخَیْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَ الْأَنْعَمِ وَ الْحَرْثِ ذَالِکَ مَتَعُ الْحَیَوةِ الدُّنْیَا وَ اللَّهُ عِندَهُ حُسْنُ الْمََابِ
محبت پدربه فرزند نیز تا آنجا مورد تایید قرآن قرار می گیردکه با ایمان راستین و عشق به خداوند در تعارض نباشد:
وَ نَادَى نُوحٌ رَّبَّهُ فَقَالَ رَبِّ إِنَّ ابْنىِ مِنْ أَهْلىِ وَ إِنَّ وَعْدَکَ الْحَقُّ وَ أَنتَ أَحْکَمُ الحَْاکِمِینَ قَالَ یَنُوحُ إِنَّهُ لَیْسَ مِنْ أَهْلِکَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَیرُْ صَالِحٍ فَلَا تَسَْلْنِ مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنىِّ أَعِظُکَ أَن تَکُونَ مِنَ الْجَاهِلِینَ
قرآن کریم در راستای جهت دادن صحیح به توان ذاتی محبت و عشق آدمیان ، والاترین ، کاملترین وخالص ترین نوع محبت را عشق مومنان به خدای بزرگ معرفی می کند:
وَ مِنَ النَّاسِ مَن یَتَّخِذُ مِن دُونِ اللَّهِ أَندَادًا یحُِبُّونهَُمْ کَحُبِّ اللَّهِ وَ الَّذِینَ ءَامَنُواْ أَشَدُّ حُبًّا لِّلَّهِ
7-نیاز به خیر وفضیلت
نیاز به خیر و فضیلت یکی دیگر از نیازهای فطری و دایمی بشر است که در همه افراد این نوع وجود دارد. انسان نیاز دارد به انجام افعال خیر و با فضیلت نه از آن جهت که منفعتی دارد و نیازی از نیازهای مادی او را برطرف و یا زیانی را از او دفع میکندبلکه از آن جهت که آن امور خیر است و با وجود او سازگاری دارد
قرآن کریم باارایه تعریف کاملی از نیکی وخیر، آدمیان رابه صراحت به آن فرامی خواند
لَیْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ الْمَلائِکَةِ وَ الْکِتابِ وَ النَّبِیِّینَ وَ آتَى الْمالَ عَلى حُبِّهِ ذَوِی الْقُرْبى وَ الْیَتامى وَ الْمَساکینَ وَ ابْنَ السَّبیلِ وَ السَّائِلینَ وَ فِی الرِّقابِ وَ أَقامَ الصَّلاةَ وَ آتَى الزَّکاةَ وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذا عاهَدُوا وَ الصَّابِرینَ فِی الْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ حینَ الْبَأْسِ أُولئِکَ الَّذینَ صَدَقُوا وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ
آیه فوق با ایمان آغاز شده است و ازمیان تکالیف به نماز که سمبلی از رابطه خلق باخالق است وانفاق و زکات به عنوان سمبل رابطه خلق با خلق اشاره کرده و از میان برنامه های ارزشی با تکیه بر وفای به عهد واستقامت و پایداری که ریشه همه صفات عالی اخلاقی را تشکیل می دهد ، به پایان رسده است : زیرا وقتی ایمان کامل شود، نه قلب دچار شک وتردیدمی گرددونه در اعمال و رفتار تخلفی دیده می شود.
باتوجه به آیه فوق الذکر و توضیحی که داده شد نیکی این نیست که روی خودراهنگام عبادت به سمت مشرق یا مغرب قراردهیم، بلکه مفهومی گسترده داردکه همه ی اصول اعتقادی وبسیاری از عبادات و فضایل اخلاقی مانندوفای به عهد ، صبر واستقامت راشامل می شود.
قرآن کریم در جهت دهی صحیح به این نیاز مهم فطری ، آن را پس از عبادت خداوپرهیزاز شرک ، مهم ترین وظیفه ی انسان می شمارد و نثار نیکی هارابراساس یک طبقه بندی اینگونه بیان می کند:
وَ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ لا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً وَ بِذِی الْقُرْبى وَ الْیَتامى وَ الْمَساکینِ وَ الْجارِ ذِی الْقُرْبى وَ الْجارِ الْجُنُبِ وَ الصَّاحِبِ بِالْجَنْبِ وَ ابْنِ السَّبیلِ وَ ما مَلَکَتْ أَیْمانُکُمْ إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ مَنْ کانَ مُخْتالاً فَخُور اً
قرآن کریم هم چنین همگان رابه تعاون برای نیکی وتقوا فرامی خواند و از همکاری برای گناه و دشمنی به دور می دارد:
تَعَاوَنُواْ عَلىَ الْبرِِّ وَ التَّقْوَى وَ لَا تَعَاوَنُواْ عَلىَ الْاثْمِ وَ الْعُدْوَانِ
از نگاه قرآن رسیدن به مقام نیکوکار ی در گرو انفاق از آنچه مورد علاقه انسان است می باشد:
لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ شَیْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلیمٌ
8- نیاز به جمال و زیبایی
یکی دیگر از نیازهای فطری انسان نیاز به زیبایی و جمال است. انسان زیبایی را در همه شئون زندگی دخالت میدهد و دوست دارد همه چیز از شکل ظاهری خودش تا مناظر جلوی چشمش زیبا و قشنگ باشد و تمام زندگی او را هالهای از زیبایی فرا گرفته باشد.
نخستین نکته ای که درباب زیبایی ها از قرآن می توان سراغ گرفت این است که قرآن زیبایی های هستی را به خدا نسبت می دهد ومحروم ساختن انسان هرراازآنها توبیخ می کند :
قُلْ مَنْ حَرَّمَ زینَةَ اللَّهِ الَّتی أَخْرَجَ لِعِبادِهِ َ
با اینکه زیبایی های موجود در هستی بر دو گونه اند : گروهی به صورت طبیعی وبراساس آفرینش وگروهی بافکر وذوق وتلاش انسانها پدید آمده انداما دلیل انتساب همه ی آنها به خداوند، در آیه مذکور این است که زیبایی های پدید آمده توسط انسان نیز با الهام وهدایت فطری خداوند به انجام می رسد.
قرآن کریم به انواع گوناگونی از زیبایی های هستی تصریح وآدمیان رابه درک و بهر ه برداری از آنها ترغیب می کند .ازاین قبیل است:
الف: زیبایی آسمان با تزیین ستارگانش
إِنَّا زَیَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْیَا بِزِینَةٍ الْکَوَاکِب
ب: زیبایی ترکیب انسان وصورت او: وَ صَوَّرَکُمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَکُمْ
ج : زیبایی مناظر طبیعی : تَرَى الْأَرْضَ هامِدَةً فَإِذا أَنْزَلْنا عَلَیْهَا الْماءَ اهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ وَ أَنْبَتَتْ مِنْ کُلِّ زَوْجٍ بَهیجٍ
دال: زیبایی ایمان:
و لکِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَیْکُمُ الْإیمانَ وَ زَیَّنَهُ فی قُلُوبِکُمْ
قرآن کریم در ضمن اینکه بیان می دارد هدف اصلى از آفریدن نعمتهاو زیبایی ها، استفاده و برخوردارى مؤمنان است، گرچه کافران نیز بهرهمىبرند. «قُلْ هِیَ لِلَّذِینَ آمَنُوا فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا » در جاى دیگر این زیبایی ها ونعمتها را وسیله آزمایش آدمیان می داند ومىفرماید:( إِنَّا جَعَلْنا ما عَلَى الْأَرْضِ زینَةً لَها لِنَبْلُوَهُمْ أَیُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً )واز سوی دیگربیان می داردکه باید علاقه به زینت، انسان را به هلاکت نکشد و بهرهگیرى از آن کنترل شده باشد ، لذا قرآن، نشاندادن زینت زنان را جز براى شوهرانشان و مَحرمهاى آنان، حرام مىداند:
وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبائِهِنَّ أَوْ آباءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنائِهِنَّ أَوْ أَبْناءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنی إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنی أَخَواتِهِنَّ أَوْ نِسائِهِنَّ أَوْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُنَّ أَوِ التَّابِعینَ غَیْرِ أُولِی الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلى عَوْراتِ النِّساءِ
9- نیاز به علم ودانش وآگاهی
یکی از نیازهای اصیل انسان نیازبه علم، دانش ومعرفت واقعیت های جهان هستی است، این نیاز از همان کودکی بروز می کندوتا پایان عمر از انسان سلب نمی شود ، سوالات پی در پی کودکان نشانه وجود این نیاز فطری است ؛ از دید قرآن رسیدن به علم و دانش از ارزش و اعتباری معادل ایمان به خدا برخوردار می باشد:
یَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِینَ ءَامَنُواْ مِنکُمْ وَ الَّذِینَ أُوتُواْ الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ وَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ
زیرا سیر علمی انسان به وسیله حواس ظاهری شروع می شود و از مرحله نیروهای عقلانی می گذرد ، چون سلسله عقل منتهی به ذات مقدس حق تعالی می شود؛ می توان نتیجه گرفت که سیر عقلانی انسان منتهی به خداشناسی می شود.نیاز به حقیقت باشناخت عقلانی هستی به پایان نمی رسدوبه این حد از آگاهی کاملاً قانع نمی شودو خواستار آگاهی عینی ودرک حضوری و شهودی حقایق هستی است وچنین درکی به وسیله مفاهیم و بحث های فلسفی حاصل نمی شود.آنچه عطش حقیقت جویی انسان را کاملاً سیراب می کندعلم حضوری ودرک شهودی حقایق عینی است.
ازآنجاییکه وجود چنین نیازی در انسان از قوه وظرفیت ذاتی منحصربه فردی سرچشمه می گیرد آیات متعددی از قرآن به روشنی به جهت دهی این توان در مسیر شناخت و درک حقیقت هستی ، مبداء، معاد وهستی پرداخته اند.ابزارهای متعددی برای رسیدن به این نیازاساسی ، در وجود انسان تعبیه شده است که برخی حسی وبرخی عقلی اند ؛ در نگاه قرآن به کار نگرفتن این ابزارهابرای رسیدن به شناخت صحیح از حقایق هستی ، آدمی رااز جایگاه والای خود در نظام آفرینش تنزل می دهدو وی رادر جایگاهی پست تر از چهاپایان می نشاند(إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُکْمُ الَّذینَ لا یَعْقِلُونَ
علم، شناخت وفهم درنگاه قرآن چنان اهمیتی داردکه صدها آیه ،-مستقیم وغیرمستقیم-درباره آن سخن گفته اند .135آیه انسان رابه تفکر ، تعقل ، تدبر، تحصیل عقل ناب، شعور وفهم عالی فرا می خوانند؛این آیات به ضمیمه آیاتی که در مورد ضرورت پرداختن به علم وآگاهی –به طور غیر مستقیم سخن گفته اند ، بیش از 300آیه از آیات قرآن را شامل می شود
قرآن کریم
منابع وماخذ
ابن منظور محمد بن مکرم، لسان العرب، دار صادر - بیروت، چاپ سوم، 1414 ق ، ج7، ص: 344،)
2-جعفری، محمدتقی،قرآن نمادحیات معقول،تهران ،1386، موسسه تدوین ونشرآثار علامه جعفری ، چاپ سوم
3-راغب اصفهانى حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، دارالعلم‘ الدار الشامیة - دمشق‘بیروت، چاپ اول، 1412 ق ، ص: 406)
4-شولتس ، دوان ،1386،نظریه های شخصیت، ترجمه یوسف کریمی و دیگران ، تهران، ارسباران، چ 6،
5-طباطبایى سید محمد حسین، المیزان فى تفسیر القرآن. موسوى همدانى سید محمد باقر، ترجمه تفسیر المیزان، دفتر انتشارات اسلامى جامعهى مدرسین حوزه علمیه قم - قم، چاپ پنجم، 1374 ش ج12، ص: 454)
6-قرائتى محسن، تفسیر نور، مرکز فرهنگى درسهایى از قرآن - تهران، چاپ یازدهم، 1383 ش ، ج4
7-کاکس، ویل، -روت ترمز-1386-تاریخ لباس –ترجمه شیرین بزرگمهر –تهران –توس – چ
8-مکارم شیرازى ناصر، تفسیر نمونه، دار الکتب الإسلامیة - تهران، چاپ اول، 1374 ش ، ج26،
9-مصباح یزدی، محمدتقی،خودشناسی برای خودسازی، موسسه ی در راه حق،
10-مهدوی کنی ، صدیقه، ساختار گزاره های اخلاقی قرآن ،تهران، نشر دانشگاه امام صادق (ع)چاپ اول 1388ش ،،
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.