تاریخ نگارش : بیست و هشتم خرداد 1390
وسوسه شیطان را نشنوید !
رضا رضائی
شنیدن توصیه از مردان خدا اثری دوچندان در مقایسه با دیگران دارد حال اگر این توصیه ها از زبان مردی باشد که به حق او را احیاگر قرآن در عصر حاضر خوانده اند و با آیات وحی در ارتباط باشد این اثر چندین برابر می شود که رشد جهشی عمل به قرآن در 3 دهه عمر پر برکت انقلاب اسلامی خود شاهدی بر این مدعا است چراکه "بر دل نشیند سخنی که از دل برآید".
تصور نکنید که قرائت بدون معرفت اثری ندارد که این وسوسه شیطان است !
آنچه در ذیل می آید توصیه های امام خمینی (ره) معمار کبیر انقلاب در باب انس با آیات الهی به عنوان شفا بخش ترین نسخه آلام بشری در هر عصر و زمان است .
ارتباط با قرآن هر چند فقط با قرائت
فرزندم احمد! با قرآن این بزرگ کتاب معرفت آشنا شو، اگر چه با قرائت آن و راهی از آن به سوی محبوب باز کن و تصور نکن که قرائت بدون معرفت اثری ندارد که این وسوسه شیطان است.
آخر این کتاب از طرف محبوب است برای تو و برای همه کس و نامه محبوب؛ محبوب است اگر چه عاشق و محب مفاد آن را نداند و با این انگیزه حب محبوب که کمال مطلوب است به سراغت آید و شاید دستت گیرد .(وعده دیدار، نامه 8/2/1361)
هدف از تلاوت قرآن
مطلوب در تلاوت قرآن شریف آن است که در اعماق قلب انسان تأثیر کند و باطن انسان صورت کلام الهی گیرد و از مرتبه ملکه به مرتبه تحقق رسدو اشاره به این فرموده آنجا که معصوم (ع) می فرماید: "جوان مؤمن اگر قرآن را قرائت کند، قرآن در گوشت و خون او وارد می شود."
و این کنایه از آن است که صورت قرآن در قلب مستقر و جایگزین گردد به طوری که خود باطن انسان ،کلام الله مجید و قرآن حمید گردد به اندازه لیاقت و استعدادش.
مبداء سجده ننمودن ابلیس، خود بینی و عجب بوده که : " أَنَا خَیرٌْ مِّنْهُ خَلَقْتَنىِ مِن نَّارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِن طِین" "من از او بهترم مرا از آتش آفریدهاى و او را از گل افریدی "(اعراف-12) زد. و این خودبینی اسباب خود خواهی و خود فروشی- که استکباراست- شد... پس مطرود درگاه شد.
تفکر و تطبیق
یکی از آداب مهمه قرائت قرآن که انسان را به نتایج بسیار و استفادات بی شمار نایل کند،"تطبیق" است. آنچنان که در هر آیه از آیات شریفه که تفکر می کند، مفاد آن را با حال خود منطبق و نقصان خود را به واسطه آن مرتفع کند و امراض خود را بدان شفا دهد.
مثلا در قضیه شریفه حضرت آدم (ع) ببیند سبب مطرود شدن شیطان از بارگاه قدس با آن همه سجده ها و عبادت های طولانی چه بوده، خود را از آن تطهیر کند؛ زیرا مقام قرب الهی جای پاکان است، با اوصاف و اخلاق شیطانی قدم در آن بارگاه قدس نتوان گذاشت.
از آیات شریفه استفاده می شود که مبداء سجده ننمودن ابلیس، خود بینی و عجب بوده که : " أَنَا خَیرٌْ مِّنْهُ خَلَقْتَنىِ مِن نَّارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِن طِین" "من از او بهترم مرا از آتش آفریدهاى و او را از گل افریدی "(اعراف-12) زد. و این خودبینی اسباب خود خواهی و خود فروشی- که استکباراست- شد... پس مطرود درگاه شد.
مهمترین مانع فهم قرآن
یکی از حجب که مانع از فهم قرآن شریف و استفاده از معارف و مواعظ این کتاب آسمانی است،حجاب معاصی و کدورات حاصله از طغیان و سرکشی نسبت به ساحت قدس پروردگار عالمیان است که قلب را حاجب شود از ادراک حقایق و باید دانست که از برای هر یک از اعمال یا سیئه چنانچه در عالم ملکوت صورتی است مناسب با آن، در ملکوت نفس نیز صورتی است که به واسطه آن در باطن ملکوت نفس یا نورانیت حاصل و قلب مطهر و منور گردد و در این صورت نفس چون آینه صیقل صافی گردد که لایق تجلیات غیبیه و ظهور حقایقِ و معارف آن شود و یا ملکوت نفس ظلمانی و پلید شود و در این صورت قلب چون آینه زنگار زده و چرکین گردد که حصول معارف الهیه و حقایق غیبیه در آن عکس نیفکند.(قرآن از دیدگاه امام خمینی، صص103،113،125)
یکی از حجب که مانع از فهم قرآن شریف و استفاده از معارف و مواعظ این کتاب آسمانی است،حجاب معاصی و کدورات حاصله از طغیان و سرکشی نسبت به ساحت قدس پروردگار عالمیان است که قلب را حاجب شود از ادراک حقایق
ریشه تمامی جهالت ها وانکار نبوتها و ولایت ها نپرداختن به مغز قرآن است !
بررسی آثار امام خمینی(ره) نشان میدهد که ایشان بنابر دیدگاه عرفانی خود، تأویل را بیشتر به معنای ثانوی کلام، یعنی برداشت باطنی از ظواهر الفاظ قرآن دانستهاند؛ چنانکه در یکجا به مناسبت بحث از قلوب معوجه مختلط با هواهای نفسانیه، می گویند:
"تأویل کتاب الهی که عبارت از برگرداندن صورت به معنی و قشر به لبّ است، به طور کمال میسّر نشود، مگر برای آنان که خود آنها منحرف و معوج نباشند و جز نور حق – تعالی شأنه – در قلب آنها چیزی نباشد و به مقام مشیّت مطلقه و فنای مطلق که مقام تأویل است، رسیده باشند." (امام خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل،/311- 312)
اگر چه در این تعریف، مطلق برگرداندن صورت الفاظ آیات به معانی باطنی، تأویل محسوب گردیده، اما از ادامه سخن امام معلوم می شود که تأویل صحیح، آن است که از قلوب منحرف و معوج برنخاسته باشد و به دیگر سخن میتوان گفت که از دیدگاه ایشان تأویل و به طور کلی تفکر و تأمل در آیات قرآن باید در راستای تأمین هدف قرآن باشد که همان هدایت انسان به راه های سلامت و عروج از حضیض نقص به اوج کمال است ؛
"مقصود از تفکر [در قرآن] آن است که از آیات شریفه جستجوی مقصد و مقصود کند و چون مقصد قرآن، چنانچه خود آن صحیفه نورانیه فرماید، هدایت به سبل سلامت است و اخراج از همه مراتب ظلمات به عالم نور و هدایت به طریق مستقیم است، باید انسان به تفکر در آیات شریفه مراتب سلامت را از مرتبه دانیه آن که راجع به قوای ملکیه است تا منتهی النهایه آن که حقیقت قلب سلیم است – به تفسیری که از اهل بیت (ع) وارد شده که ملاقات کند حق را در صورتی که غیر حق در آن نباشد (کلینی،3/ 26) - به دست آورد." (امام خمینی، آداب الصلوه، /203)
اکتفا به ظاهر موجب هلاکت
ضرورت توجه به باطن قرآن و لزوم تأویل آیات آن در دیدگاه امام خمینی؛ این است که توقف در ظاهر آیات و نرفتن به مغز و باطن، موجب جهل و انکار نسبت به نبوت و ولایت و سبب مرگ و هلاکت است .
"گمان مکن که کتاب آسمانی و قرآن فرو فرستاده ربانی، همین پوسته و صورت است و بدان که ایستادن در حد صورت و ماندن در حد ظاهر و نرفتن به مغز و باطن، مرگ و هلاکت است و ریشه تمامی جهالت ها و پایه تمامی انکار نبوتها و ولایت ها می باشد.» (امام خمینی، شرح دعای سحر، /59-60)
توقف در ظاهر آیات و نرفتن به مغز و باطن، موجب جهل و انکار نسبت به نبوت و ولایت و سبب مرگ و هلاکت است .
به رای خود نمی توان قرآن را تاویل کرد!
امام خمینی(ره)اگر چه در یک جا فرموده اند:"ما به رأی خودمان نمی توانیم قرآن را تأویل کنیم. ما باید: "انما یعرف القرآن من خوطب به" (حر عاملی، 27/185) ما از طریق وحی و از طریق وابستگان به وحی قرآن را اخذ کنیم و بحمد الله از آن راه هم غنی هستیم." (صحیفه امام، 18/423)
اما این علم را منحصر به اهل بیت عصمت و طهارت (ع) نمی دانند و علاوه بر اینکه تأویلات عرفانی زیادی در آثار خود دارند، حصول این علم را برای پیروان معصومین (ع) که با قدم طهارت و تهذیب نفس از زمره عالمان ربانی راسخ در علم در آمده و به تبع اهل بیت (ع) مصداق آیه : " وَمَا یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ " (آل عمران/7) گشته اند، ممکن می داند .
صورت بدون معنی مانند پیکری است بدون روح
البته از دیدگاه امام خمینی (ره) پرداختن به تأویل عرفانی و توجه به معانی باطنی به معنای نادیده گرفتن ظاهر آیات و تفسیر آنها نیست؛ چنان که ایشان میفرمایند:
"پس عارف کامل کسی است که همه مراتب را حفظ کند و حق هر صاحب حقی را ادا کند و دارای هر دو چشم و هر دو مقام و هر دو نشأه باشد، ظاهر و باطن کتاب را قرائت کند و در صورت و معنایش و تفسیر و تأویلش تدبر نماید؛ که ظاهر بدون باطن و صورت بدون معنی مانند پیکری است بدون روح، و دنیایی است بدون آخرت؛ همان گونه که باطن را به جز از رهگذر ظاهر نمی توان به دست آورد؛ زیرا دنیا کشتزار آخرت است. پس کسی که فقط ظاهر را بگیرد و در همان جا بایستد، تقصیر کرده و خود را معطل نموده است و آیات و روایات بسیاری نیز بر رد آن است که دلالت دارد بر اینکه تدبر در آیات الله و تفکر در کتاب های الهی و کلماتش را نیکو شمرده، و بر آن کس که از تدبر و تفکر روی بگرداند و در قشر و ظاهر آیات و روایات متوقف گردد، اعتراض دارند و کسی که فقط راه باطن را پیش گیرد بدون آنکه به ظاهر نگاه کند، خودش از صراط مستقیم گمراه و دیگران را نیز گمراه خواهد نمود. و اما کسی که ظاهر را برای وصول به حقایق بگیرد و نگاهش [همچون نگاه] به آینه برای دیدن جمال محبوب باشد، اوست که راه مستقیم را پیموده و قرآن را همچنان که شاید، تلاوت نموده و از آنان که از ذکر رب اعراض کرده اند، نخواهد بود. و خداست که به حقیقت کتابش داناست و علم کتاب نزد اوست".(امام خمینی، شرح دعای سحر، 98).
1)
: This info is the cat's pjaamas!
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.