قرآنمان در خطر است ، مواظبش باشیم
 تاریخ نگارش : بیست و چهارم خرداد 1390
قرآنمان در خطر است ، مواظبش باشیم
علیرضا مزروعی
با داشتن قرآن و عترت فقری و کمبودی نداریم. سزاوار است با گرسنگی و صبر با خرده نان هم شده قرآن کریم را تحصیل و تدریس نمائیم و به معارف آن آگاهی پیدا کنیم که (لا تفنی عجائبه) شگفتی‌های موجود در آن پایان ناپذیر است. تمسک به قرآن و اهل بیت(علیهم السلام) حیات است، تمسک به امور دیگر حیات انسان را می‌گیرد و تمسک به قرآن و اهل بیت (علیهم السلام) حیات است.

قرآن به عنوان وَحی الهی راه‌کارِ درست‌دیدن و درست ‌عمل ‌کردن بشر را به بشر تذکر می‌دهد تا بشر با تذکر قرآن به چنان منظری دست یابد که قرآن به او تذکر داده است. مثل این‌که شما در عینی که در حال دیدن دیوارِ مقابل خود هستید کسی به شما وجود نوری را که عامل دیدن دیوار شده، تذکر دهد. در این حال شما وارد چنین حضوری می‌شوید و لذا قرآن در معرفی خود به رسول خدا«صلواة‌الله‌علیه‌وآله» می‌فرماید: « فَذَکرْ إِنَّما أَنْتَ مُذَکرٌ لَسْتَ عَلَیهِمْ بِمُصَیطِر» تو به آن‌ها موضوعات قرآنی را تذکر بده، تنها تو تذکر دهنده‌ای و نه تحمیل‌کننده.

همین‌طور که خداوند قرآن را به عنوان «ذکرٌ للعالمین» معرفی می‌کند، پس می‌توان گفت هرکس می‌خواهد متذکر حقایقی باشد که در عالم هست و بشر از آن غافل است، باید به قرآن رجوع کند و با تدبّر در آیات آن متوجه آن حقایق شود. علم جدیدی نیاز نیست رویکردها را باید تصحیح کرد، آری با چنین رویکردی از تفاسیر قرآن می‌توان کمک گرفت.

اگر در قرآن تدبّر کنیم ما را به تفکر در عالم می‌کشاند و اگر در موضوعی به فکر فرو رفته باشیم با تدبّر در قرآن راه‌های عمیقی را برای ما باز می‌کند تا با وَهمیات خود زندگی را ضایع نکنیم.



در عصر مدرنیته جای قرآن کجاست؟

وقتی انسان نسبت به فرهنگ مدرنیته به خودآگاهی رسید و متوجه جایگاه تاریخی آن شد به‌راحتی می‌تواند از مدرنیته سؤال بکند و در فضایی ماوراء مدرنیته بیندیشد. در آن حال سؤال اصلی او آن می‌شودکه ؛ چگونه در فضایی که بشر همه‌ی امور قدسی را اعتباری می‌داند باید از آن فضا عبور کرد و همه‌ی امور او را به آسمان معنویت متصل نمود تا از رنج پوچی و بی‌معنابودن برهد و جایگاه « وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیعْبُدُونِ » روشن ‌شود که خداوند می‌گوید : جنّ و انسان را فقط برای بندگی و اُنس با معبودش آفریده و لذا اگر تمام مناسبات خود را در راستای همان هدفی که برای آن افریده شده قرار ندهد، به همان اندازه احساس بی‌معنایی و بی‌هویتی و پوچی می‌کند.
وقتی انسان متوجه شد در ذات خود «بنده» است و قرآن بر این اساس به او خطاب می‌کند: «یا أَیهَا النَّاسُ اعْبُدُواْ رَبَّکمُ الَّذِی خَلَقَکمْ وَالَّذِینَ مِن قَبْلِکمْ لَعَلَّکمْ تَتَّقُونَ»(سوره‌ی بقره، آیه‌ی 21)؛ اى مردم پروردگارتان را که شما و کسانى را که پیش از شما بوده‏اند آفریده است ،پرستش کنید باشد که به تقوا گرایید. و مقصد بندگی را تقوی قرار می‌دهد، پس قرآن جوابگوی نیاز بشر است تا بندگی او را به فعلیت برساند و در این مسیر بشر به تقوا برسد به این معنی که حکم خدا را بر حکم نفس امّاره‌ی خود حاکم کند.

نسبت بشر با قرآن همان نسبت بشر با خدا است که یکی عبد است و دیگری «ربّ» و قرآن صورت ربوبیت خداوند است تا بشر بتواند به کمال خود که نزدیکی به کمال مطلق است نایل گردد و سنت «إلیه راجعون» به وقوع بپیوندد.

آیت‌الله بهجت با اینکه در میان توده مردم به فردی عارف مسلک شناخته می‌شد ولی عمیق‌ترین مباحث فقهی و اصولی را آموخته و تدریس می‌کرد، ایشان علاوه بر فقه و اصول در فلسفه و تفسیر قرآن هم تأمل‌های ژرفی داشت.



وظیفه مسلمان نسبت به قرآن

آیت‌الله بهجت از جمله وظایف مسلمانان و مؤمنین را نسبت به قرآن کریم احیا قرآن، طواف عاشقانه، توسل و تمسک آگاهانه و حفظ و عمل به قرآن کریم دانسته‌اند، نگرش‌های حکیمانه ایشان چنین است:

وظیفه همه‌ ما احیای قرآن و بهره‌برداری از آن است؛ کار ما به این جا رسیده که با دانستن قرآن زیر بار کفار می‌رویم. خدا لعنت کند کسانی را که کفار را بر بلاد اسلامی و مسلمانان مسلط می‌کنند. ما مسلمانان با این قرآن کریم که داریم در خانه‌ها و بلاد خود نشسته‌ایم و از سوی دیگر دشمنان خود را هم کالعدم حساب کرده‌ایم.


باید مسلمانان را تنبه دهیم که استعمارگران و کفار خیال دارند از هر راهی و به هر وسیله‌ای که شده قرآن را از دست آنان بگیرند. معروف است که یکی از نمایندگان مجلس عوام انگلیس در حالی که نطق می‌کرد و قرآن را به دست گرفته گفت: تا این کتاب در دست مسلمانان است نمی‌توانیم بر آنان حکومت کنیم.
و یکی از سردمداران فرق انحرافی گفته بود که باید مصحف، ناقص شود و به غیر عربی ترجمه گردد و قرار حکومت‌های دست نشانده در جوامع اسلامی این است یا قرآن در دست مسلمانان نباشد تا بر آنها حکومت کنند یا نظیر تورات و انجیل ترجمه دلخواه گردند و یا آیات برائت از مشترکین و سب و لعن کفار از قرآن اسقاط گردد و فقط آیات مربوط به خداپرستی باقی بماند.

گاه هم شنیده می‌شود که می‌خواهند آیات منتخب به جای قرآن چاپ شود تا اینکه کل قرآن در دست‌ها نباشد. (لا یبقی من القرآن الا درسه رسمه) از قرآن به جز درس آن و یا عکس آن باقی نمی‌ماند البته در این صورت درس قرآن هم نمی‌ماند، بلکه درس بعض قرآن می‌ماند، نه تمام قرآن.

استعمارگران و کفار، خیال دارند هیئت اجتماعی قرآن را بگیرند و به صورت اجزا و جزوات به دست مسلمانان بدهند و کم کم آن اجزا را هم از دستشان می‌گیرند یا آیات منتخبه و در نتیجه قرآن ناقص را به دست مردم می‌دهند، بعد همان را هم به آسانی از دست آنها می‌گیرند. ما هم با همه‌ یبداری و توطئه‌های دشمنان در خوابیم پس کی بیدار می‌شویم تا ببینیم دشمن علیه ما چه می‌کند؟

خدا کند در ما عشقی پیدا شود به مجموع قرآن و عترت، تا اولا بتوانیم یگانگی قرآن و عترت و معجون مرکب از آن دو را بیابیم و ثانیا در مقام پیروی و عمل با توجه به آن دو و بر محور آن دو طواف عاشقانه بنماییم و بدانیم که آنها از هر معشوقی بیشتر شایسته‌ عشق‌ورزی هستند. ما اگر جمال روحانی و زیبای قرآن و اهل بیت را ببینیم برگرد آنها طواف می‌کنیم.

امام کاظم (علیه السلام) فرموده‌اند:( فی القرآن شفاء من کل داء) در قرآن بهبودی از هر گونه درد و بیماری وجود دارد (یستشفی به لکل داء) با قرآن می‌توان برای بهبودی هر بیماری توسل جست، با توسل به قرآن می‌توان بلاها و فتنه‌ها را از خود و جامعه اسلامی برطرف نمود. توسل به ائمه اطهار(علیهم السلام) و قرآن در تحصیل علم، کسب اخلاص تهذیب نفس و ترک گناهان به انسان یاری می‌دهد.
اگر به قرآن عمل می‌کردیم دیگران را به اسلام و قرآن جذب می‌نمودیم، زیرا قرآن جامع کمالات همه‌ انبیاء اولوالعزم(ع) است. چند صحیفه برای حضرت آدم(ع) و چند صحیفه برای حضرت شیث(ع) نازل شده و صحف ابراهیم و موسی و سایر انبیاء و همه‌ آنها در قرآن جمعند ولی ما از آن غافلیم

دستور قرآن کریم به طور موکد این است که (یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَابْتَغُواْ إِلَیهِ الْوَسِیلَةَ وَجَاهِدُواْ فِی سَبِیلِهِ لَعَلَّکمْ تُفْلِحُونَ) ای کسانی که ایمان آورده‌اید تقوای الهی پیشه سازید و برای رسیدن به مقام قرب او وسیله بجوئید و در راه او کوشش نمائید باشد که رستگار گردید.

با داشتن قرآن و عترت فقری و کمبودی نداریم. سزاوار است با گرسنگی و صبر با خرده نان هم شده قرآن کریم را تحصیل و تدریس نمائیم و به معارف آن آگاهی پیدا کنیم که (لا تفنی عجائبه) شگفتی‌های موجود در آن پایان ناپذیر است. تمسک به قرآن و اهل بیت(علیهم السلام) حیات است، تمسک به امور دیگر حیات انسان را می‌گیرد و تمسک به قرآن و اهل بیت (علیهم السلام) حیات است.

به قرآن و عترت ملتزم باشیم. اگر کسی یکی را ضایع کند دیگری را هم ضایع کرده است زیرا این دو با هم اتحاد دارند و تفکیک ناپذیر می‌باشند، چنان که پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) فرمود:انی تارک فیکم الثقلین کتاب‌الله و عترتی اهل بیتی لن یفترقا حتی یردا علی الحوض؛ من دو چیز سنگین و گرانبها در میان شما به یادگار می‌گذارم. یکی کتاب خدا و دیگری عترت طاهرین. این دو هرگز از هم جدا نخواهند شد تا در کنار حوض کوثر بر من وارد شوند.



قرآن جامع کمالات همه‌ انبیاء اولوالعزم(ع) است

اگر به قرآن عمل می‌کردیم دیگران را به اسلام و قرآن جذب می‌نمودیم، زیرا قرآن جامع کمالات همه‌ انبیاء اولوالعزم(علیهم السلام) است. چند صحیفه برای حضرت آدم(علیه السلام) و چند صحیفه برای حضرت شیث(علیه السلام) نازل شده و صحف ابراهیم و موسی و سایر انبیاء و همه‌ آنها در قرآن جمعند ولی ما از آن غافلیم.

خدا می‌داند حفظ قرآن چقدر در استفاده از این معدن و منبع رحمت الهی مدخلیت دارد، آیا از این بالاتر می‌شود تعبیر کرد که: «من ختم القرآن، کانما ادرجت النبوه بین جنبیه و لاکنه لا یوحی الیه»؛ هر کس قرآن را ختم کند گوئی که نبوت در وجود او گنجانده شده است با این تفاوت که به او وحی نمی‌شود؛ یعنی قرآن غایت کمال غیر انبیاء(ع)علیهم السلام را به او می‌رساند. ما آن گونه که باید و شاید از قرآن استفاده نمی‌کنیم. شخصی از قرآن مأنوسان می‌گفت: در عرض دو یا سه ماه، دو ختم یا سه بار به صورت عادی قرآن را ختم نمودم و دیدم که حافظ کل قرآن هستم. حتی به قصد حفظ هم نخوانده بودم چنان حافظ قرآن شده‌ام که آیات قرآن را از میان لابلای خطوط کتب تفاسیر می‌توانم تشخیص بدهم.
قرآن مجید کے متعلق مستشرقین کا نظریہ

قاعدتا حفظ قرآن خیلی آسان است و تکرار هم لازم ندارد. «قال رسو‌الله(صلی الله علیه وآله): سهل الله حفظه لامته»؛ خداوند قرآن را بر امت رسول خدا(صلی الله علیه وآله) آسان نموده است، ولی بر ابقاء و نگهداری از آن تکرار لازم است، زیرا که فرمود (تعاهدوا هذا القرآن...) قرآن را تکرار کنید که زود از خاطر می‌رود. البته اگر حافظ قرآن در هر شبانه روز کمتر از یک جزء بخواند، فراموش می‌کند و خواندن بیش از یک جزء در شبانه روز هم خستگی آور است.


برکات و آثار قرآن کریم از دیدگاه آیت‌الله بهجت

عارف ربانی حضرت آیت‌الله بهجت(ره) ضمن طرح کرامات و معجزات قرآن کریم آن را مأمن مومنان، برنامه‌ انسان سازی و کمال آفرینی بر شمرده‌اند که به طرح این فرازها می‌پردازیم:

اگر چشم بصیرت داشتیم سخن خدای متعال را که می‌فرماید: «وَلَوْ أَنَّ قُرْآنًا سُیرَتْ بِهِ الْجِبَالُ أَوْ قُطِّعَتْ بِهِ الأَرْضُ أَوْ کلِّمَ بِهِ الْمَوْتَى» قدر می‌دانستیم، ولی ما همچنان نشسته‌ایم و هوای نفس بر ما غالب گشته که این کرامات و معجزات قرآن را مانند دور و تسلسل محال می‌دانیم.

آقائی را بنده دیده بودم که به برکات چند آیه قرآن هر میوه‌ای را که می‌خواست هر چند در غیر آن فصل حاضر می‌ساخت. بالاترین انعام الهی و هدیه آسمانی و غیبی، همین قرآن است اما چگونه باید با آن رفتار کنیم تا بتوانیم از آن بهره‌مند شویم.

در احوالات پدر مرحوم شیخ جعفر شوشتری(ره) آورده‌اند که پسر نابینائی را نزد ایشان آوردند، ایشان هم دست روی چشم بچه گذاشتند و مشغول خواندن سوره حمد شده بودند مقداری که خوانده بودند بچه گفته بود بابا از میان انگشتان آقا می‌بینم و وقتی که حمد تمام شده بود، همه جا و همه چیز را کاملا دیده بود.

عده‌ای از افراد سطحی‌نگر در محضر علامه ملا خلیل قزوینی(ره) بودند، سوال کردند که قضیه‌ حضرت داوود(علیه السلام) که خداوند در قرآن می‌فرماید : (وَأَلَنَّا لَهُ الْحَدِیدَ) آهن را برای او نرم نمودیم این بوده که خداوند نحوه‌ ساختن کوره‌ آهنگری و ذوب آهن را به حضرت داوود(علیه السلام) الهام نمود تا او آهن را در کوره‌ آتش بگذارد تا ملایم و انعطاف‌پذیر باشد. مرحوم قزوینی فرمود: او که پیغمبر خدا بود و شما بعید می‌دانید که آهن در دست او نرم و به اختیار او باشد. این که چیزی نیست از بنده هم که پیغمبر نیستم این کار ساخته است سپس یک مجمعه یا سینی از مس را که در برابرش بود با دو انگشت مثل قیچی از وسط دو نیم کرد و فرمود: این گونه خداوند متعال آهن را در دست حضرت داوود(علیه السلام) نرم و ملایم نموده بود.
اصرار بر گناه مساوی است با تمسخر آیات

اگر جلوی خود را در ارتکاب معاصی نگیریم حالمان به انکار و تکذیب و استهزاء آیات الهی قرآن می‌رسد. هادی، مصلح و مأمن و پناهگاه ما قرآن و عدیل آن عترت هستند ولی ما در فکر مأمن نیستیم و با این که در حال نزول هستیم، قاصد صعودیم و از خود راضی و گرفتار معاصی و کوچک شمردن آنها و عدم استغفار از آنها هستیم.



قرآن کریم کتابی است که پیغمبر ساز است

قرآن کریم کتابی است که پیغمبر ساز است زیرا پیغمبران دو گونه‌اند. قسم اول: پیامبرانی هستند که از جانب خداوند به پیامبری تعیین شده‌اند، قسم دوم پیغمبرانی کمالی، که در اثر ایمان و عمل به دستورات قرآن، به کمالات پیامبری نائل می‌گردند.

بنابر این، قرآن پیغمبرانی کمالی تربیت می‌کند و پیغمبر ساز است. البته اگر انسان اهلیت داشته باشد، در و دیوار هم به اذن خدا معلم او خواهند بود، وگرنه هیچ سخنی در او اثر نخواهد کرد. چنان که سخنان پیغمبر اکرم(صلی الله علیه و آله) در ابو جهل اثر نکرد و شاگردان قرآن و پیغمبر(صلی الله علیه و آله) بعد از رحلت آن حضرت چه فتنه‌ها که به پا نکردند.

خدا می‌داند قرآن برای اهل ایمان، مخصوصا اگر اهل علم باشند، چه معجزه‌ها و کراماتی دارد و چه چیزهائی از آن خواهند دید برنامه‌ی قرآن آخرین برنامه‌ی انسان‌سازی است که در اختیار ما گذاشته شده است، ولی ما از آن قدردانی نمی‌کنیم. اهل تسنن و ما (قرآن عترت) را آن گونه که باید نشناختیم و قدر ندانستیم.
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.