تاریخ نگارش : اول بهمن 1390
27 صفر - سال 11هجری قمری: اَسامه بن زید
حاجیه تقی زاده فانید
پیامبر اکرم(ص) ، فرماندهی سپاه بزرگی که جهت نبرد با رومیان ترتیب داده بود به جوانی به نام "اسامة بن زید" که در آن زمان بیش از هفده یا هجده سال نداشت سپرد.



پیامبر اکرم صل الله علیه و آله و سلم پس از بازگشت از "حجّة الوداع" و در آخرین روزهاى عمر شریف خود، جهت نبرد با رومیان - که از شمال‏ غربى شبه ‏جزیره عربستان در صدد لشکرکشى به سرزمین‏ هاى مسلمانان بودند - سپاهى منظّم از مهاجران و انصار مدینه ترتیب داد و به همگان فرمان داد تا در آن شرکت جسته و با رومیان ِمتجاوز به جهاد برخیزند. پیامبر اکرم صل الله علیه و آله و سلم فرماندهى این سپاه بزرگ و پرمخاطره را به جوانى به نام "اسامة بن زید" که در آن زمان بیش از هفده یا هجده سال نداشت سپرد.


پیامبر اکرم(ص) ، فرماندهی سپاه بزرگی که جهت نبرد با رومیان ترتیب داده بود به جوانی به نام "اسامة بن زید" که در آن زمان بیش از هفده یا هجده سال نداشت سپرد.



پیامبر اکرم صل الله علیه و آله و سلم پس از بازگشت از "حجّة الوداع" و در آخرین روزهاى عمر شریف خود، جهت نبرد با رومیان - که از شمال‏ غربى شبه ‏جزیره عربستان در صدد لشکرکشى به سرزمین‏ هاى مسلمانان بودند - سپاهى منظّم از مهاجران و انصار مدینه ترتیب داد و به همگان فرمان داد تا در آن شرکت جسته و با رومیان ِمتجاوز به جهاد برخیزند. پیامبر اکرم صل الله علیه و آله و سلم فرماندهى این سپاه بزرگ و پرمخاطره را به جوانى به نام "اسامة بن زید" که در آن زمان بیش از هفده یا هجده سال نداشت سپرد.



" اَسامه " که بود؟

"ابو محمّد اَسامه بن زید بن حارثه کلبی" نام اصلی او بود. پدرش "زید بن حارثه کلبی" غلام آزاد شده ‌ی رسول خدا صل الله علیه و آله و سلم بود که در "جنگ موته" به دست رومیان به شهادت رسید و نام مادرش "برکه"، دختر "ثعلبه بن عمرو" یکی از اصحاب پیامبر اکرم صل الله علیه و آله و سلم که کنیه اش "ام ایمن" بود و کنیز حضرت آمنه سلام الله علیها مادر رسول خدا صل الله علیه و آله و سلم بود و پیامبراکرم صل الله علیه و آله و سلم به او محبّت فراوان داشت و می‌فرمود: "ام ایمن در حکم مادرم و جزء خانواده من است".



مأموریت "اَسامه" در 27 صفر سال 11 هجری قمری

" اَسامه" به فرمان پیامبراکرم صل الله علیه و آله و سلم از مدینه خارج شده و "جُرف" - مکانى در سه مایلى شهر مدینه به سمت شام - را پادگان نظامى سپاهیان خویش قرار داد. مسلمانان واجد شرایط رزم، از انصار و مهاجر منجمله "ابوبکر"، "عمر بن ‏خطاب"، "سعد بن ابى ‏وقاص"،"سعید بن ‏زید"، "ابوعبیده و قتادة بن ‏نعمان" در آن لشکرگاه حضور یافتند. سپاه اسلام به سوى روم به حرکت درآمد ولى هنوز از مدینه چندان فاصله نگرفته بود که از رحلت رسول ‏اکرم صل الله علیه و آله و سلم باخبر گردید. همین امر موجب اندوه سپاهیان اسلام و دست‏مایه برخى از فرصت ‏طلبان و بازگشت آنان به مدینه گردید. به همین جهت این سپاه بزرگ، براى مدّتى موقّت، از هم پاشید و شیرازه آن با پراکنده شدن مسلمانان سوگوار در هم ریخت تا این که خلافت "ابوبکر بن ‏ابى‏ قحافه" استقرار پیدا کرد.

از آن پس سپاه اسلام به رهبرى " اَسامه " به سوى سرزمین روم عازم گردید.



منابع:

1. کتاب "المغازی" از "محمّد بن عمر بن واقدی"

2. کتاب "بحار الانوار" از "علّامه مجلسی"

3. کتاب "فروغ ابدیت" از "جعفر سبحانی"

4. کتاب "تاریخ دمشق" از "ابن عساکر"