تاریخ نگارش : بیست و یکم آذر 1390
تصویر بهشت در قرآن
لیلا حسین زاده
بهشتیان در محیطی مملو از صلح و صفا و عشق و محبت بر تخت‏های بلندی که کاملاً به اطراف اشراف دارد: فیها سرر مرفوعه (غاشیه، آیه 13) و بر روی آنها فرش‏های گران‏بهایی گسترده‏اند: و زرابیّ مبثوثه (غاشیه، آیه 16) و بالش‏هایی به‏ترتیب و منظم بر آنها چیده شده است: و نمارق مصفوفه (غاشیه، آیه 15) روبه‏روی یکدیگر تکیه زده‏اند: متکئین علیها متقابلین (واقعه، آیه 16) و به تماشای نعمت‏های عظیم الهی مشغول‏اند: علی‏الأرئک ینظرون (مطففین، آیه 23) سریر تختی است که سرور و شادی در استفاده از آن موردنظر است و بلند بودن این تخت هم اشاره به جایگاه بلند بهشتیان دارد یعنی وقتی بر روی آن تکیه می‏زنند مجموع زیبایی‏های اطراف، زیرنظر آنهاست و نیز اشاره‏ای است به پایگاه رفیع و مقام و مرتبه والای آنان و روبه‏رو نشستن آنان نیز کنایه از نهایت انس و حسن معاشرت و صفای باطن ایشان دارد.


کلید واژه : بهشت
خدمتگزاران بهشتی
نوجوانانی همچون مرواریدهایی در صدف گرداگرد بهشتیان گردش می‏کنند و هرلحظه آماده خدمتگزاری هستند: ویطوف علیهم غلمان لهم کأنّهم لوءلوء مکنون (طور، آیه 24). غلمان نیز مانند حور از مخلوقات بهشتی است که خداوند برای خدمتگزاری به بهشتیان خلق کرده است و از شدت زیبایی و صفا مانند مرواریدی است که در صدف جای دارد زیرا تا زمانی‏که مراورید در صدف است و هنوز در معرض آلودگی هوا و دست‏ها قرار نگرفته، کاملاً شفاف و درخشنده است. طراوفت و نشاط و زیبایی این نوجوانان چنان چشمگیر است که در مجالسی که ایشان خدمت می‏کنند گویی مروارید نثار کرده‏اند: ویطوف علیهم ولدان مخلدون اذا رأیتهم حسبتهم لوءلوءاً منثوراً (دهر، آیه 19).

ظروف بهشتی
در گرداگرد بهشتیان ظرف‏ها و قدح‏های بلورینی از نقره می‏گردانند یطاف علیهم بآنیة من فضّة و اکواب کانت قواریراً (دهر، آیه 15). نکته جالب این‏که ظروف بلورین بهشتی از نقره ساخته شده است یعنی هم شفافیت و صفای بلور را دارد و هم درخشندگی و زیبایی نقره را.
آیه مبارکه سوره زخرف نیز اشاره به کاسه‏ها و کوزه‏های زرین و طلایی دارد: یطاف علیهم بصحاف من ذهب و اکواب و فیها ما تشتهیه الأنفس و تلذالاعین و انتم فیها خالدون (زخرف، آیه 71) و در ادامه آیه، خدای سبحان تمام نعمت‏های بهشتی را در عبارتی کوتاه جمع می‏کند به‏گونه‏ای که اگر تمام خلایق بخواهند انواع نعمت‏های بهشتی را توصیف کنند نمی‏توانند وصفی پیدا کنند که این عبارت شامل آن نباشد چون می‏فرماید آنچه دل می‏خواهد و چشم از آن لذت می‏برد در بهشت وجود دارد و چون ارزش واقعی نعمت به همیشگی بودن آن است در فراز آخر آیه می‏فرماید: «شما جاودانه در آنجا خواهید ماند».

لباس‏ها و زیورهای بهشتی
بهشتیان با دستبندهایی از طلا و مروارید زینت می‏شوند و به آنها لباس‏هایی از حریر سبز می‏پوشانند جنّات عدن تجری من تحتهم الانهار یحلّون فیها من اساور من ذهب و یلبسون ثیاباً خضراً من سندس و استبرق (کهف، آیه 31). هر آیه‏ای از آیات قرآن کریم که در آن سخن از زینت‏آلات و لباس بهشتیان آمده اشاره دارد به این‏که زینت‏های بهشتیان از طلا و نقره و مروارید و لباس‏های آنان از حریر نازک و ضخیم و به رنگ سبز است. انتخاب رنگ سبز بدان جهت است که رنگ سبز مانند برگ درختان بسیار نشاط‏آور و آرام‏بخش است: عالیهم ثیاب سندس خضر و استبرق و حلوا اساور من فضّة (دهر، آیه 21). توضیح این‏که: پوشیدن لباس در بهشت به جهت زیبایی و تنوع است نه سرما و گرما.

مشروبات بهشتی
گرداگرد بهشتیان قدح‏هایی از شراب طهور را می‏گردانند، شرابی که سفید و درخشنده و لذّت‏بخش است و موجب فساد و تباهی عقل نمی‏شود: یطاف علیهم بکأس من معین بیضاء لذّة للشاربین لافیها غول ولاهم عنها ینزفون (صافات، آیات 45و46و47): فیها انهار من ماء غیر اءسن و اءنهار من لبن لم یتغیر طعمه و أنهار من خمر لذة للشاربین و أنهار من عسل مصفّی (محمد، آیه 15). نهرهایی از آب گواراست که هیچ‏وقت بدبو نخواهد شد و نهرهایی از شیر است که هیچ‏وقت طعم آنها تغییر نخواهد کرد زیرا بهشت جای فساد و تباهی نیست و نهرهایی است از عسل خالص و پاکیزه و هم‏چنین نهرهایی از شراب طهور که بسیار لذت‏بخش است و ناگفته پیداست که شراب بهشتی هیچ‏گونه ارتباطی با شراب آلوده دنیا ندارد. شراب بهشتی شرابی نیست که به‏صورت تدریجی و مخفیانه در وجود انسان نفوذ و سلسله اعصاب را مختلف کند و عقل و هوش را از بین ببرد بلکه شرابی است پاک و پاک‏کننده و خالی از رنگ‏های شیطانی، سفید و شفّاف که برای نوشندگانش بسیار لذت‏بخش است.
در آیه مبارکه سوره طور منازعه اهل بهشت در نوشیدن شراب مطرح می‏شود: یتنازعون فیها کأساً لا لغو فیها ولا تأثیم (طور، آیه 23). «جام‏های لبریز از شراب از یکدیگر می‏گیرند، شرابی که نه مستی و آلودگی در آن است و نه گناه». یتنازعون می‏تواند اشاره به این باشد که بهشتیان به‏عنوان شوخی و مزاح و افزایش سرور و انبساط، جام‏های پر از شراب را از دست یکدیگر می‏کشند و می‏نوشند.
نکته جالب دیگری که در سوره مبارکه دهر آمده، ذکر سه نوع شراب است: شراب کافوری، شراب زنجبیلی و شراب طهور: ان الابرار یشربون من کأس کان مزاجها کافوراً (دهر، آیه5). آیه مذکور تأکید یا قرینه‏ای بر این‏که ابرار، شراب کافوری را در بهشت می‏نوشند ندارد بلکه می‏فرماید: نیکوکاران شرابی آرام‏بخش می‏نوشند که نشان‏دهنده این است که ابرار در همین دنیا نیز از چنین شرابی می‏نوشند و از این مطلب کاملاً مشهود است که نیکوکاران دل به خدا بسته از آرامش خاصی برخوردارند.
نوع دیگری از شراب که به بهشتیان می‏نوشانند شراب زنجبیلی است: ویسقون فیها کاساً کان مزاجها زنجبیلاً (دهر، آیه 17). شراب زنجبیلی شراب تندی است که عشق‏آفرین است و حرکت به‏سوی محبوب را سرعت می‏بخشد. آیات اشاره دارند به این‏که شراب کافوری را خود می‏نوشند ولی شراب زنجبیلی را به آنها می‏نوشانند.
شراب سومی که ساقی آن خود خداوند است شراب طهوری است: وسقاهم ربّهم شراباً طهوراً (دهر، آیه 21). طهور به معنای چیزی است که هم پاک است و هم پاک‏کننده، بنابراین شراب طهور جسم و روح را پاک نموده و چنان نورانیت و نشاطی می‏بخشد که قابل توصیف نیست.
این شراب پرده‏های غفلت را می‏درد و حجاب‏ها را از بین می‏برد و انسان را شایسته حضور دائم در جوار قرب الهی می‏کند. شراب طهور با دست ساقی الست داده می‏شود و انسان را از ماسوی‏اللّه خالی کرده، غرق در جمال و جلال الهی می‏کند.
گویی همان‏گونه که دنیا مزرعه آخرت و زمینه‏ساز نعمت‏های اخروی است نوشیدن و نوشاندن این سه نوع شراب هم از دار دنیا آغاز شده و حالات مختلف سالک را در سیر و سلوک نشان می‏دهد و ظهور تامّ آن در دار آخرت است زیرا یک گروه از سالکان وقتی تحت‏تأثیر جاذبه‏های الهی قرار می‏گیرند چنان تند حرکت می‏کنند که حتی نیم‏نگاهی هم به پشت‏سر خود نمی‏اندازند. این رهروان را باید با شراب کافوری آرام کرد. گروه دوم در سیر به سوی حق، حرکتی آهسته دارند گویی نمی‏دانند که راهی طولانی در پیش دارند به همین جهت به کام آنها شرابی زنجبیلی می‏ریزند که تند و عشق‏انگیز است و حرکت را تسریع می‏کند و در کام هر دو گروه بعد از سلوک راه حق شراب طهور می‏ریزند که تعلقات را می‏سوزاند و سالک را به مرحله‏ای از قرب می‏برد که جایی برای غیرحق باقی نمی‏ماند.
در آیه‏ای دیگر سخن از می‏صافی سربسته‏ای از چشمه تسنیم است که مقربان درگاه الهی از آن می‏نوشند. این شراب، شرابی است ناب و بی‏غش که در ظرف‏های سربسته و مهر شده قرار دارد و مهر آن از مُشک است و مشتاقان چنین شرابی در ربودن آن به رقابت می‏پردازند: یسقون من رحیق مختوم. ختامه مسک و فی ذلک فلیتنافس المتنافسون و مزاجه من تسنیم. عیناً یشرب بها المقربون (مطففین، آیات 25 و 26، 27 و 28) تنافس به معنای تمنّی و تلاش و رقابت دو انسان برای در اختیارگرفتن یک شی‏ء نفیس است و در آیه فوق به معنای مسابقه است و بشر را ترغیب می‏کند تا به سوی آن نعمتی که با عبارت رحیق مختوم توصیفش کرده است بشتابد. شراب‏های بهشتی از سرچشمه‏های گوناگون به‏صورت‏های مختلف جریان دارند. بعضی نهرهایی جاری هستند، بعضی از زمین فوران می‏کنند، بعضی مانند آبشار از بالا فرومی‏ریزند که این همان شراب تسنیم است که هیچ‏یک از نوشیدنی‏های بهشتی به پای آن نمی‏رسد.

خوردنی‏های بهشتی
سفره عظیم خوردنی‏های الهی در بهشت بیش از گوشت تأکید بر میوه دارد که اشاره‏ای است به برتری میوه بر گوشت و هشداری است برای انتخاب غذا در دار دنیا: و أمددناهم بفاکهة و لهم ممّا یشتهون (طور، آیه 22). کلمه امددنا افزایشی مداوم را نشان می‏دهد و این معنا را می‏رساند که میوه‏ها و غذاهای بهشتی آن‏چنان نیست که با خوردن، کمبودی در آنها حاصل شود یا در فصل خاصّی وجود داشته باشد بلکه همیشگی و مستمر است: لکم فیها فاکهه کثیره منها تأکلون (زخرف، آیه 73). کلمه منها اشاره دارد به این‏که وفور نعمت به‏گونه‏ای است که بهشتیان هرچه از خوردنی‏های بهشت مصرف کنند جزئی از آنها را می‏توانند تناول کنند.
در آیه کوتاه دیگری در سوره رحمن سخن از شاخه‏های درختان دو بهشت است و این‏که بر هر شاخه‏ای از هر درخت، نوعی از میوه وجود دارد و این شاخه‏ها هیچ‏وقت پیر و فرسوده نشده و از طراوت و زیبایی آنها کاسته نمی‏شود: ذواتا أفنان (رحمان، آیه 48). کوتاه و مبهم‏بودن آیه به شنونده تفهیم می‏کند که هرگونه توصیفی از این نعمت‏ها محدودکردن آنهاست.
در آیه دیگری سخن از درختی سبز و خوش‏رنگ و خوش‏بو می‏رود که میوه‏ای شیرین و خوش‏طعم شبیه موز دارد. این درخت به‏گونه‏ای است که ساقه و شاخه‏هایش از میوه پوشیده شده است: وطلح منضود (واقعه، آیه 28).
در قسمت دیگری از این کتاب عظیم از باغ‏های انبوه و انواع انگورها نام می‏برد: حدائق و اعناباً (نبأ، آیه 32). ذکر این میوه به جهت فوائد بسیاری است که در آن وجود دارد. در مجموع، آیات بر این نکته تأکید دارند که میوه‏های بهشتی کاملاً در دسترس بهشتیان قرار دارد و چیدن آنها نیاز به هیچ رنج و زحمتی ندارد: قطوفها دانیه (حاقّه، آیه 22). دیگر این‏که این میوه‏ها محدود به فصل خاصی نبوده و در استفاده از آنها هیچ مانعی وجود ندارد: وفاکهة کثیره. لا مقطوعه ولاممنوعه (واقعه، آیات 32و 33).
قرآن کریم در ارتباط با غذاهای بهشتی تنها در سوره مبارکه طور که قبلاً ذکر شد اشاره به گوشت نموده و در آیه دیگری نیز گوشت پرندگان را مطرح می‏کند که رستگاران بهشتی از هر نوع گوشت پرنده که اشتها دارند برایشان آماده است: ولحم طیر ممّایشتهون (واقعه، آیه 21).

همسران بهشتی
یکی دیگر از نعمت‏های عظیم بهشت، وجود همسرانی پاک و پاکیزه است: قل أونبئکم بخیرٍ من ذلکم الّذین اتّقوا عند ربّهم جنّات تجری من تحتها الأنهار خالدین فیها و ازواج مطّهره و رضوان من‏الله والله بصیر بالعباد (آل عمران، آیه 15). در واقع قرآن کریم در این آیه مبارکه به افراد با ایمان اعلام می‏کند که اگر از لذّات نامشروع و هوس‏های سرکش و آمیخته با گناه اجتناب کنند مفهوم آن، محرومیت از لذّات نخواهد بود زیرا علاوه‏بر این‏که می‏توانند از لذات مشروع در دار دنیا بهره ببرند از لذات جهان دیگر نیز که در سطح بسیار عالی قرار دارد نیز بهره‏مند خواهند شد و همسرانی پاک و پاکیزه در انتظار آنهاست. آیات در توصیف این زنان از جمال ظاهری و معنوی آنها بحث و گفت‏وگو می‏کند از جمله این‏که زیبارویان بهشتی خلقی نیکو و صورتی بسیار زیبا دارند: فیهنّ خیرات حسان (رحمان، آیه 70) که اشاره‏ای است به کمال زیبایی و جمع بین حسن سیرت و حسن صورت در آنان؛ زیرا این زنان چشمانی درشت و سیاه و شفّاف دارند و در زیبایی و لطافت همچون مروارید در صدف‏اند: حور عین، کأمثال اللوءلوء المکنون (واقعه، آیات 22 و 23) که این خود علاوه بر لطافت و زیبایی نشان‏دهنده دست‏نخوردگی آنان است زیرا مروارید تا زمانی که در صدف است تلألوء و درخشندگی خاصی دارد.
آیه دیگری عفّت وحیای این حوریان را مطرح می‏کند که دست هیچ جنّ و انسی به آنان نرسیده و به‏دنبال این جمال معنوی جمال ظاهری آنان را این‏گونه توصیف می‏کند که آنان در صفای رنگ و درخشندگی مانند یاقوت و مرجان‏اند که اشاره‏ای است به زیبایی فوق‏العاده آنان: لم یطمثهنّ انس ولاجانّ، کأنهنّ الیاقوت والمرجان (رحمان، آیات 56 و 58). این زیبارویان به همسرانشان عشق می‏ورزند و خوش‏زبان و فصیح هستند و با همسران خود هم سنّ و سال‏اند عرباً أتراباً (واقعه، آیه 37). آیه به محبّت و عشق بین آنها با همسرانشان و هم‏چنین تفاهمی که با هم دارند اشاره دارد.
آیه دیگری مطرح می‏کند که این سیاه‏چشمان زیبارو نگاه خود را از دیگران بریده و با ناز و کرشمه‏ای خاصّ فقط چشم به همسران خود دوخته‏اند: وعندهم قاصرات الطّرف عین (صافات، آیه 48). درمجموع این‏که این آیات، تصویری از زنان در بهشت ارائه می‏دهد که قابل‏تصوّر نیست.
و حقیقت مطلب این‏که توصیف نعمت‏های گران‏قدر و بی‏نظیر بهشتی با هیچ زبان و قلمی ممکن نیست و هیچ‏کس نمی‏داند که به پاداش نیکو کاری‏هایش چه نعمت‏ها و لذت‏های بی‏نهایتی در انتظار او خواهد بود.