تاریخ نگارش : دوازدهم آبان 1390
هدیهای با بدرقه هفتاد هزار ملک
فرزانه بیات
هدیهای با بدرقه هفتاد هزار ملک
کلید واژه : هدیهای با بدرقه هفتاد هزار ملک
سیماى سورهى انعام
سوره انعام ششمین سوره قرآن است ، عدد آیات آن صد و شصت و پنج و در نقلى صد و شصت و شش مىباشد و نیز قاریان شامى صد و شصت هفت گفتهاند.
عدد کلمات آن : سه هزار و پنجاه و سه و عدد حروف آن دوازده هزار و چهار صد و بیست و دو است.
همهى آیاتش یک جا در مکّه و با تشریفات خاصّى نازل شده است. جبرئیل، این سوره را با بدرقهى هفتاد هزار فرشته بر پیامبر خدا (صلى اللَّه علیه و آله) نازل کرد.
در هیچ سورهاى به اندازهى این سوره، کلمهى «قُلْ» نیامده است. تکرار 44 بار این خطاب به پیامبر، شاید به خاطر آن است که در این سوره، عقائد باطل و انحرافها و توقّعات بى جاى مشرکان بیان شده و لازم است قاطعیّت در کار باشد. این مطلب بیانگر آن است که پیامبر (صلى اللَّه علیه و آله) مأمور است متن وحى را بىکم و کاست بگوید.
فضیلت سوره
1- (عیاشى- جلد اول) : حضرت صادق (علیه السّلام) فرمود: سوره انعام یک دفعه نازل شد و هفتاد هزار ملک آن را مشایعت و تعظیم نمودندچرا که در هفتاد موضع این سوره، نام الهى مندرج است، و اگر مردم فضل قرائت این سوره را بدانند ، هرگز آن را ترک نمی کنند و همیشه به قرائت آن مشغولند.
2- از امام صادق (ع) نقل شده که فرموده است: «هر گاه نقصانى به تو رسید که از آن ترسیدی سوره انعام را بخوان که در این صورت دیگر آنچه مىترسى به تو نخواهد رسید».
عجیب است که بعضى از این سوره، تنها به خواندن الفاظ آن قناعت مىکنند، و جلسات عریض و طویلى براى «ختم انعام» و حل مشکلات شخصى و خصوصى خود با تشریفات ویژهاى تشکیل مىدهند که بنام جلسات ختم انعام نامیده مىشود، مسلما اگر در این جلسات به محتواى سوره دقت شود، نه تنها مشکلات شخصى، مشکلات عمومى مسلمانان نیز حل خواهد شد، اما افسوس که بسیارى از مردم به قرآن به عنوان یک سلسله «اوراد» که داراى خواص مرموز و ناشناخته است مىنگرند و جز به خواندن الفاظ آن نمىاندیشند، در حالى که قرآن سراسر درس است و مکتب، برنامه است و بیدارى، رسالت است و آگاهى
3- از امام صادق (علیه السلام) نقل شده: «هر که از خداوند حاجتى داشته باشد که میخواهد بر آورده شود، چهار رکعت نماز (به دو سلام) با فاتحه الکتاب و سوره انعام بخواند و بعد از آنکه از قرائت فارغ شد، بگوید:
یا کریم یا کریم یا کریم، یا عظیم یا عظیم یا عظیم، یا اعظم من کل عظیم یا سمیع الدعاء، یا من لا تغیره اللیالى و الایام. صل على محمد و آل محمد.
و ارحم ضعفى و فقرى و فاقتى و مسکنتى یا من رحم الشیخ یعقوب حین رد علیه یوسف قرة عینه. یا من رحم ایوب بعد طول بلائه. یا من رحم محمداً و من الیتم آواه و نصره على جبابرة قریش و طواغیتها و امکنه منهم. یا مغیث یا مغیث یا مغیث ....
به خدا قسم اگر این دعا را بخوانى و همه حوائج خود را از خدا بخواهى، به تو عطا مىکند». (ترجمه مجمع البیان ج 8)
4- در تفسیر برهان از حضرت رضا (علیه السّلام) روایت شده است: سوره انعام یک دفعه نازل شد و هفتاد هزار ملک مشیع آن و به تسبیح و تهلیل و تکبیر مشغول بودند. هر که آن را قرائت کند آن ملائکه براى او تسبیح گویند تا قیامت. (برهان، ج 1)
5- ابن عباس نقل نموده: هر که سوره انعام را هر شب بخواند روز قیامت از آمنین باشد و هرگز آتش جهنم به چشم نبیند.(مجمع البیان ج 2)
6- پیغمبر اکرم (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم) فرمودند: هر کس سوره انعام را از اول سوره تا آخر آیة یَکْسِبُونَ قرائت کند خداوند چهل هزار فرشته را موکل گرداند که ثواب عبادات خودشان را تا روز قیامت براى او بنویسند.
چرا این سوره انعام (چارپایان) نامیده شد؟
سوره انعام هم، چون هر سوره دیگرى از قرآن نور توحید مىتاباند، و فروغ ایمان به خدا را در ضمیر انسان مىافکند، ولى چرا بدین نام، خوانده شد و مثلا نامهایى چون «الحى القیوم» یا «الصمد الاحد» یا «القدوس الاعلى» یا «الحمد و التسبیح» ندارد. و از میان همه نامها آن را به نام «انعام» خواندهاند.
در هیچ سورهاى به اندازهى این سوره، کلمهى «قُلْ» نیامده است. تکرار 44 بار این خطاب به پیامبر، شاید به خاطر آن است که در این سوره، عقائد باطل و انحرافها و توقّعات بى جاى مشرکان بیان شده و لازم است قاطعیّت در کار باشد. این مطلب بیانگر آن است که پیامبر (صلى اللَّه علیه و آله) مأمور است متن وحى را بىکم و کاست بگوید
«چارپایان» در قرآن نماد بىخردى اند و انسان تصور می کند که چنین موجوداتى نباید در حوزه ایمان و معرفت جایى داشته باشند، با وجود این خداوند این سوره را «انعام، چارپایان» نامید، به این علت که نظر ما را درباره انعام دگرگون کند و دریابیم که اینها نیز از نعمتهاى پروردگارند، و براى ما ایجاد مسئولیتهایى مىکنند. (در آیات 138 تا 148)
در این مورد بعضی نیز گفته اند: چون مشرکان جزیرة العرب به اعتقاد خود، بعضى چهارپایان را حلال و برخى را حرام مىدانستند، قرآن در مقام مبارزه با اینگونه خرافات و باورهاى غلط، از آیهى 136 این سوره به بعد، احکامى را در مورد چهارپایان بیان مىدارد که بدین جهت این سوره، «انعام» نام گرفته است.
انعام و بدعتهای عوام
عجیب است که بعضى از این سوره، تنها به خواندن الفاظ آن قناعت مىکنند، و جلسات عریض و طویلى براى «ختم انعام» و حل مشکلات شخصى و خصوصى خود با تشریفات ویژهاى تشکیل مىدهند که بنام جلسات ختم انعام نامیده مىشود، مسلما اگر در این جلسات به محتواى سوره دقت شود، نه تنها مشکلات شخصى، مشکلات عمومى مسلمانان نیز حل خواهد شد، اما افسوس که بسیارى از مردم به قرآن به عنوان یک سلسله «اوراد» که داراى خواص مرموز و ناشناخته است مىنگرند و جز به خواندن الفاظ آن نمىاندیشند، در حالى که قرآن سراسر درس است و مکتب، برنامه است و بیدارى، رسالت است و آگاهى.(تفسیر نمونه ج5)
سید عبد الحسین طیب در تفسیر «اطیب البیان فی تفسیرالقرآن می نویسد: این ختم که امروزه بین عوام متعارف شده و ادعیه ای که در اواسط آن میخوانند آنچه فحص کردیم مدرکى از اخبار بدست نیامد مثل بسیار از ختوم متعارفه بین عوام بلکه خواص مثل ختم أَمَّنْ یُجِیبُ یا بعدد اسم على یا فاطمه یا ابا الفضل، یا طلسمات یا صورت مهر نبوت یا باطل السحر یا ادعیه مجعوله از شیّادین و جادوگران و کتاب فروشان و امثال اینها و بدعتهاى زنانه که قطعا از معصوم صادر نشده در قرآن مجید میفرماید:«فَوَیْلٌ لِلَّذِینَ یَکْتُبُونَ الْکِتابَ بِأَیْدِیهِمْ ثُمَّ یَقُولُونَ هذا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ لِیَشْتَرُوا بِهِ ثَمَناً قَلِیلًا فَوَیْلٌ لَهُمْ مِمَّا کَتَبَتْ أَیْدِیهِمْ وَ وَیْلٌ لَهُمْ مِمَّا یَکْسِبُونَ» معذرت میخواهم تکفیرم نکنید. (اطیب البیان فی تفسیر القرآن ج 5)