تاریخ نگارش : ششم آبان 1390
آیات شاخص قرآن کریم
فرزانه بیات
آیات شاخص قرآن کریم
کلید واژه : آیات شاخص قرآن کریم
آیه 10 سوره ممتحنه [60] را "آیه امتحان" گویند. در این آیه، از مردان با ایمان میخواهد تا زنانی را که ادعای ایمان کرده و از مکه خارج شده و به مسلمانان پیوستهاند، بیازمایند و در صورتی که آنها را بر ایمان یافتند، به سوی کافران باز نگردانند: "یا ایهاالذین آمنوا اذا جاءکم المؤمنات مهاجرات فامتحنوهن الله اعلم بایمانهن فان علمتموهن مومنات فلا ترجعوهن الی الکفار لا هن حل لهم و لا هم یحلون لهن و آتوهم ما انفقوا ولا جناح علیکم ان تنکحوهن اذا اتیتموهن اجورهن و... "؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید! چون زنان با ایمان مهاجر، نزد شما آیند، آنان را بیازمایید. خدا به ایمان آنان داناتر است؛ پس اگر آنان را با ایمان تشخیص دادید، دیگر ایشان را به سوی کافران بازنگردانید. نه آن زنان بر ایشان حلال اند و نه آن [مردان] بر این زنان حلال. و هر چه خرج [این زنان] کردهاید، به [شوهران] آنها بدهید، و بر شما گناهی نیست- در صورتی که مهرشان را به آنان بدهید- با ایشان ازدواج کنید و... .
در شأن نزول این آیه آمده است که مسلمانان در قرارداد صلح حدیبیه پذیرفتند هر گاه یکی از مکیان به مسلمانان پیوست، باید او را به کافران بازگرداند؛ ولی اگر یکی از مسلمانان به کفار پیوست، آنان به برگرداندن ملزم نباشند پس از امضای این قرارداد، زنی از مکیان که مسلمان شده بود، به مسلمانها پیوست.
همسرش، که از بنی مخزوم بود، در پی او آمد تا او را باز ستاند و گفت: ای محمد! قرار ما و شما همین بوده و مرکب نوشته هنوز خشک نشده است. در این هنگام این آیه نازل شد. در روایتی آمده است که پیامبر (صلی الله علیه واله و سلم) آن زن را سوگند داد که آیا فرار او از مکه به سبب بغض شوهر یا عشق به مرد دیگری نبوده و فقط برای گرویدن به اسلام بوده است؛ آن گاه مهر و سایر هزینهها را به مرد کافر داد و آن زن را باز نگرداند فقیهان، احکام گوناگونی را از این آیه استفاده کردهاند؛ مانند اینکه: جدایی بین زن مسلمان و شوهر کافر به مجرد هجرت تحقق مییابد و به طلاق نیاز نیست.
مقصود از عرضه آن امانت بر آسمانها و زمین و سایر موجودات، مقایسه این ولایت با وضع آنهاست، بنابراین، معنای آیه چنین میشود: اگر ولایت الهی را با وضع آسمانها و زمین مقایسه کنی، خواهی دید که اینها تحمل آن را ندارند و فقط انسان میتواند حامل آن باشد. معنای سرباز زدن آسمانها و زمین و پذیرفتن انسان این است که در انسان، صلاحیت تلبس به این ولایت وجود دارد؛ ولی در آسمان و زمین نیست
آیه امانت
آیه 72 احزاب [33] از پذیرش امانتی بزرگ به وسیله انسان خبر داده است؛ امانتی که آسمانها، زمین و کوهها از پذیرش آن سر باز زدند و از آن هراسیدند؛ ولی انسان آن را پذیرفت، از همین رو برخی، این آیه را آیه «امانت» نام نهادهاند؛ «اِنّا عَرَضنا الاَمانَةَ علی السَّمواتِ و الارْضِ و الجبالِ فَاَبَیْنَ اَنْ یَحْمِلْنَها وَ اَشْفَقْنَ مِنها وَ حَمَلَها الاِنسانُ اِنَّهُ کانَ ظلُوما جَهولاً»؛ ما امانت [الهی] را بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه کردیم، پس، از برداشتن آن سر باز زدند و از آن هراسناک شدند؛ [ولی] انسان آن را برداشت. راستی او ستمگری نادان بود.
در تبیین مقصود از این «امانت»، آرای مفسّران گونه گون است. علامه طباطبایی قدس سره با بیان احتمالهای گوناگونی که در این مسأله هست، به نقد آنها پرداخته و با استناد به جمله«لیعذب الله المنافقین...» در آیه بعد، این احتمال را تقویت کرده است که مقصود از «امانت» در این آیه، ولایت «الهیّه» است؛ یعنی انصاف به کمالی که بر اثر اعتقاد به عقاید حق، انجام اعمال صالح و پیمودن راه کمال، برای انسان حاصل میشود و بدین ترتیب از حضیض ماده به اوج اخلاص ارتقا مییابد و سرانجام خداوند، انسان حامل این امانت را برای خود خالص گرداند.
چنین کسی فقط خداوند متولی امور اوست و جز ولایت الهی، هیچ موجودی در امور او دخالت ندارد، زیرا خداوند او را برای خود خالص کرده است. در این کمال، هیچ موجودی، نه آسمان، نه زمین، نه کوهها و نه هیچ چیز دیگری شریک انسان نیست.
مقصود از عرضه آن امانت بر آسمانها و زمین و سایر موجودات، مقایسه این ولایت با وضع آنهاست، بنابراین، معنای آیه چنین میشود: اگر ولایت الهی را با وضع آسمانها و زمین مقایسه کنی، خواهی دید که اینها تحمل آن را ندارند و فقط انسان میتواند حامل آن باشد. معنای سرباز زدن آسمانها و زمین و پذیرفتن انسان این است که در انسان، صلاحیت تلبس به این ولایت وجود دارد؛ ولی در آسمان و زمین نیست.
آیه امّن یجیب
آیه 62 نمل را آیهی امّن یجیب میگویند. این آیه با همین عبارت آغاز میشود و به این عنوان معروف شده است. خداوند متعال در این آیه توجه میدهد. که هر گاه بندگان مضطرش او را بخوانند، غم و اندوه و مشکل آنان را بر طرف میسازد.
امّن یجیب المضطر اذا دعاء و یکشف السّوء و یجعلکم خلفاء الارض اله مع الله قلیلاً ما تذکرون (62) یا کیست آن کس که درمانده را- چون وی را بخواند- اجابت کرده و گرفتاری را بر طرف میکند، و شما را جانشینان روی زمین قرار میدهد؟ آیا معبودی با خداست؟ چه کم بند می پذیرد.
از وجود روایتی درباره تأثیر قرائت این آیه در رفع بلاها و رسیدن به نیازمندیها آگاهی نداریم؛ اما میدانیم از همان قرنهای نخستین اسلامی، مسلمانان با توجه به این آیه و قرائت آن، در ناراحتیها، بیماریها و درماندگیها، به خداوند روی آورده و برای رفع نیازهایشان او را میخوانند و گاه یکدیگر را به دعا کردن در درگاه الهی دعوت میکرده اند .
از این رو آنچه در عرف رایج است که قرائت این آیه را به منزله ختم قرار میدهند (مانند ختم برخی دعاها) از باب فال نیک گرفتن است که احتمالاً با توجه به جمله معروف «خذ القرآن ما شئت لما شئت»؛ به هر آیه ای یاز قرآن که میخواهی برای رسیدن به خواستهات تمسک کن». بوده است. بنابراین، قرائت آیه از باب درخواست و دعا نیست، بلکه تعریض به خداوند است، که بنده حال مضطر خود را به او عرضه میکند و وعدهی پروردگار به گشایش مشکل و استجابت دعا را به یاد میآورد.
انفاق کنندگان باید در انفاق خود هنگام روز یا شب، پنهان یا آشکار، جهات اخلاقی و اجتماعی را در نظر بگیرند. در انفاق به نیازمندان که دلیلی برای اظهار آن نیست، آن را پنهان سازند تا هم آبروی آنان حفظ شود و هم خلوص بیشتری در آن باشد
در دو روایت از امام باقر و امام صادق (علیهالسلام) مضطر در این آیه، بر امام زمان هنگام ظهور تطبیق داده شده که نزد مقام [ابراهیم] دو رکعت نماز میگزارد و به درگاه الهی دعا میکند؛ آن گاه خداوند دعایش را مستجاب، مشکلات حضرت را بر طرف، و او را در زمین خلیفه میکند؛ سپس جبرئیل و 313 نفر با وی بیعت میکنند.
آیه انفاق
آیه 374 بقره [2] به ستایش کسانی پرداخته که در شب و روز و نهان و آشکار انفاق میکنند و برخی آن را آیه انفاق گفتهاند.
« الذین ینفقون اموالهم باللیل و النهار سرّا و علانیه فلهم اجرهم عند ربهم و لا خوف علیهم و لا هم یحزنون»؛ کسانی که داراییهای خود را در شب و روز و نهان و آشکار انفاق میکنند، پاداش آنان نزد پروردگارشان برای آنان خواهد بود، و نه بیمی بر آنان است و نه اندوهگین میشوند. این آیه در شأن امیر مؤمنان، امام علی (علیهالسلام) نازل شد که از چهار درهم داراییاش، درهمی را در شب، درهمی را در روز، درهمی را به نهان و درهمی آشکارا انفاق کرد. البته نزول آیه در مورد خاصّ، مفهوم آن را محدود نکرده و شمول حکم را در مورد دیگران نفی نمیکند.
به گفته برخی از مفسّران، انفاق کنندگان باید در انفاق خود هنگام روز یا شب، پنهان یا آشکار، جهات اخلاقی و اجتماعی را در نظر بگیرند. در انفاق به نیازمندان که دلیلی برای اظهار آن نیست، آن را پنهان سازند تا هم آبروی آنان حفظ شود و هم خلوص بیشتری در آن باشد و در انفاق برای جهاد و بناهای خیر و امثال آن که مصالح دیگری، مانند تعظیم شعائر و تشویق دیگران در کار است و انفاق، جنبهی شخصی ندارد تا هتک احترام کسی شود و یا اخلاص منافاتی ندارد، آشکارا انفاق کنند.