تاریخ نگارش : چهاردهم شهريور 1390
حروفرمقطعه
عصمت زارع بیدکی
به چه علت حروف مقطعه سوره های قرآن در اوّل سوره قرار دارند، چرا در وسط سوره قرار نگرفتند؟
چنانچه بخواهیم جایگاه کلمه یا کلامی را معین کنیم در ابتدا باید معنای آن را مشخص کرد، معنا و مفهومِ جمله است که موقعیت و جایگاه آن را معین می‎نماید.

حال با توجه به معانی حروف مقطعه، باید معین کنیم که چرا این حروف در تمامی سوره‎هایی که دارای حروف مقطعه‎اند (یعنی 29 سوره) در ابتدای سوره قرار گرفته‎اند.
با مراجعه به کتابهای تفسیر و علوم قرآن به اختلافها و تفاوت نظرهای بسیاری برخورد می‎نماییم تا جائی که این احتمالات به 20 قول می‎رسد
کلید واژه : معنای حروف مقطعه
ناشر : کتاب المیزان، علامة طباطبائی (ره)، ج 18، ص 8. | 7. کتاب تفسیر البرهان، از محمد بن عبد الله زرکشی، ج 1، ص 173.

معناى کهیعص
در تفسیر اولین آیه سوره مریم آمده است: سعد بن عبداللّه‏ از محضر امام زمان علیه‏السلام پرسید: معناى «کهیعص» که در اول سوره مریم آمده چیست؟ امام زمان علیه‏السلام پاسخ داد: این حروف از رازهاى غیبى است که خداوند متعال بنده‏اش زکریا علیه‏السلام را از آن آگاه نمود و بعداً آن را به حضرت محمد صلى‏الله‏علیه‏و‏آله چنین شرح داد: روزى حضرت زکریا از خداوند متعال درخواست کرد که نامهاى پنج تن آل عبا را برایش بیاموزد و خداوند توسط جبرئیل آنها را به او آموخت. زکریا علیه‏السلام وقتى نام محمد و على و فاطمه و حسن علیهم‏السلام را گفت: غصه‏هایش بر طرف گردیده و آرامش یافت. اما وقتى نام حسین علیه‏السلام را یاد کرد، اشک چشمانش سرازیر شده و دلش شکست. به خداوند عرضه داشت: بار الها! این چه سرى است که نام چهار تن به من آرامش بخشید، اما یاد حسین علیه‏السلام اشکم را روان و آه و ناله‏ام را بلند مى‏کند. خداوند متعال جریان شهادت امام حسین علیه‏السلام را با کهیعص به او خبر داد و در معناى آن فرمود: «کاف» اشاره به کربلا، و «ها» هلاکت ظاهرى عترت پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله ...، «یاء» اشاره به نام یزید و ستمگرى، «عین» عطش و «صاد» صبر و بردبارى حسین علیه‏السلام را مى‏رساند.
حضرت زکریا بعد از شنیدن این معانى سه روز از مسجد بیرون نیامد و با کسى ملاقات نکرد و در آن مدت مشغول گریه و ندبه بود و در آنحال مى‏گفت: خداوندا! آیا بهترین بشر را با مصیبت فرزندش سوگوار خواهى ساخت؟ آیا به على و فاطمه علیهماالسلام لباس عزا مى‏پوشانى؟ بعد از آن عرضه داشت: بار الها! به من فرزندى عطا فرما که در این سنّ پیرى چشمم روشن شود، بعد از آن مرا به محبّت آن مفتون گردان، آنگاه مرا به مصیبتش دچار نما؛ همانطورى که محبوبت محمد صلى‏الله‏علیه‏و‏آله را به عزاى فرزندش مى‏نشانى! خداوند یحیى را به او عطا کرد و او ششماهه بدنیا آمد همانطورى که امام حسین علیه‏السلام نیز ششماهه متولد گردید.



به چه علت حروف مقطعه سوره های قرآن در اوّل سوره قرار دارند، چرا در وسط سوره قرار نگرفتند؟
چنانچه بخواهیم جایگاه کلمه یا کلامی را معین کنیم در ابتدا باید معنای آن را مشخص کرد، معنا و مفهومِ جمله است که موقعیت و جایگاه آن را معین می‎نماید.

حال با توجه به معانی حروف مقطعه، باید معین کنیم که چرا این حروف در تمامی سوره‎هایی که دارای حروف مقطعه‎اند (یعنی 29 سوره) در ابتدای سوره قرار گرفته‎اند.
با مراجعه به کتابهای تفسیر و علوم قرآن به اختلافها و تفاوت نظرهای بسیاری برخورد می‎نماییم تا جائی که این احتمالات به 20 قول می‎رسد.
البته بسیاری از این اقوال مورد نقد قرار گرفته و ردّ شده‎اند، و تعدادی از این نظریات در حدّ یک احتمال بیان شده، و بر تعیین هیچ کدام از این نظریات، برهان عقلی و دلیل قطعی وجود ندارد، و روایات هم در این باب متفاوتند و بر یک معنا، اتّفاق ندارند.
اگر با بررسی این آراء و نظریات که در مورد معنای حروف مقطعه بیان شده به دنبال پاسخ از سؤال مطرح شده باشیم می‎بینیم که در تعدادی از این نظریات به علتِ تصویر سوره‎های دارای حروف مقطعه به این حروف، اشاره شده و در اکثر آنها به این مسأله توجهی نشده و از آنها پاسخ سؤال خود را نمی‎یابیم، یعنی با توجه به بعضی از این اقوال، حروف مقطعه می‎توانستند در وسط یا در‌ آخر سوره هم بیایند. اکنون بعضی از این نظریات که در آنها می‎توان جواب سؤال مطرح شده را یافت، بیان می شود:
1. اولین نظریه‎ای که، اگر نقدهای وارد شده بر آن را کنار بگذاریم، پاسخی روشن به این سؤال است، این است که حروف مقطعه برای مرزبندی بین سوره‎هاست و نشانة انقضای سورة قبلی و شروع سورة بعدی است،[1] پس حروف مقطعه باید در ابتدای سوره باشند تا معلوم شود ابتدای سوره و کلام جدید کجاست.
2. نظریة دومی که از استحکام نسبی برخوردار است این است که: حروف مقطعه برای تنبیه و تنبّه دادن و اسکات کافران بوده؛ چون آنها موقع قرائت قرآن توسط پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ با ایجاد جنجال و سر و صدا مانع می‎شدند که دیگران به آن گوش فرا دهند، لذا در ‎آغاز برخی سوره‎ها این حروف نازل شده تا مشرکان با شنیدن این حروف که نه نظم بود و نه نثر، اعجابشان برانگیخته می‎شد و ساکت شده و گوش می‎دادند، لذا این حروف، حروفی نظیر حروف تنبیه است که در اوّل کلام می‎آیند.[2]
3. نظریة سوّم: حروف مقطعة هر سوره نام همان سوره است مانند سوره‎های (طه) و (یس) و... و سوره‎های دیگر هم نام‎های متعددی دارند که یکی از آنها همان حروف مقطعه است اگر چه بسیاری از این نامها نامِ غیر مشهور سوره‎هاست،[3] و اگر اینها اسم سوره باشند متناسب با آنها اوّل سوره است نه وسط یا آخر سوره.
4. نظریة چهارم این است که این حروف سرّ و رمزی است بین خدا و پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ [4] و چون ما از معنای آنها مطلع نیستیم لذا جایگاه و موقعیت آنها را هم عالم السرّ می‎داند.
نظریات دیگری هم در رابطه با این سؤال قابل بررسی است، امّا به همین مقدار اکتفا می‎کنیم.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. کتاب تفسیر نمونه، ج 1، ذیل آیة اوّل، سورة بقره.
2. کتاب تفسیر احسن الحدیث، ج 1، ذیل آیة اوّل، سورة بقره.
3. کتاب تسنیم، آیة الله جوادی آملی، ج 2، ذیل آیة اوّل، سورة بقره.
4. کتاب مجمع البیان، از شیخ طبرسی، ج 1.
5. کتاب تفسیر القرآن الکریم، از شهید سید مصطفی خمینی، ج 2، از ص 285 تا ص 292.
6. کتاب المیزان، علامة طباطبائی (ره)، ج 18، ص 8.
7. کتاب تفسیر البرهان، از محمد بن عبد الله زرکشی، ج 1، ص 173.



بررسی شباهتهای دیده شده میان فرهنگ ناشنوایان و حروف مقطعه قرآن

حروف مقطعه (حرفهای گسسته از هم) به حروف الفبای مرموزی که در ابتدای بیست و هشت سوره قرآن می آید ، گفته می شود ، یعنی سوره های بقره ،آل عمران ، اعراف ، یونس ، هود ، یوسف ، رعد ، ابراهیم ، حجر ، مریم ، طه ، شعرا ، نمل ، قصص ، عنکبوت ، روم ، لقمان ، سجده ، یس ، ص ، غافر ، فصلت ، شورا ، زخرف ، دخان ، جاثیه ، احقاف و ق . علامه طباطبایی در تفسیر المیزان نظریه ای ارزشمند ارائه می دهد که از روی مقایسه مضمون و مفهوم حروف مقطعه قرآن می توان به گشودن گره رموز آن نزدیک شد:
" ای بسا اگر اهل تحقیق در مشترکات حروف مقطعه دقت کنند و مضامین سوره هایی را که بعضی از این حروف در ابتدایش آمده ، با یکدیگر مقایسه نمایند ؛ رموز بیشتری برایشان گشوده گردد. و ای بسا معنای آن روایتی هم که اهل سنت از علی (ع) نقل کرده اند همین باشد که برای هر کتابی ، نقاط برجسته و چکیده ای است و چکیده قرآن ، حروف الفبای است. "
نظریه فوق مبنی بر " چکیده و خلاصه " قرآن بودن حروف مقطعه به تازگی مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است و صحت آن با استفاده از شیوه های علمی ، آماری و کامپیوتری به اثبات رسیده است.
به عنوان مثال: چون حرف الفبایی " ص " در حروف مقطعه سوره اعراف ( المص ) ، سوره مریم
( کهیعص ) و سوره ص( ص ) مشترکا به کار رفته است ، نشانگر ارتباط موضوعی و مفهومی این سه سوره آنهم با حرف الفبایی " ص " می باشد. همچنین تحقیقات نشان می دهد که کلماتی همچون " صداقت " ، " صفا " ، " صلوه " ، " صبر " ، " صراط " ، " صالحات " ، " نصحیت " ، "بصیرت" ، " ابصار " و " اخلاص " به عنوان صفت پیامبران محور های مرتبط این سه سوره را نشان می دهند. جالب این است که تمام کلمات یاد شده مشترکا دارای حرف الفبایی " ص " می باشند که به عنوان چکیده (عصاره) و علامت اختصاری (کد) مطالب و موضوعات سوره های مذکور است.
اینگونه کد هایی که معمولا حروف اختصاری یک کلمه و یا حداکثر یک جمله هستند ، در مناسبات عمومی و تبادل اطلاعات عادی نیز کاربرد دارند . چون مردم نمی توانند بیش از این را به خاطر بسپارند. از این رو ، فدراسیون جهانی ناشنوایان را با این علامت اختصاری ( کد ) یعنی دبیلو . اف . دی . می شناسند.
W.F.D. = World Federation of the Deaf

شیوه مذکور در کشور ایران نیز مرسوم شده است. به عنوان مثال : نزاجا را برای عنوان نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران به کار می برند.
همچنین در کامپیوتر و دستگاههای پیشرفته الکترونیکی ، کد ها می توانند نشانگر حجم عظیمی از اطلاعات باشند و با یک اشاره (علامت ) انبوهی از مطالب را عرضه کنند.
شواهد تاریخی نشان می دهد نقش سمبلیک و رمزی حروف مقطعه که عصاره و خلاصه ای از مضامین و مفاهیم سوره های قرآن به شمار می روند ، توسط پژوهشگران اروپایی که در صدد آشنایی با میراث علمی و فرهنگی مسلمانان برآمدند ، مورد توجه قرار گرفته و به صورت شیوه های صرفه جویی کاربرد کلمات و معمول شدن " کد " و علامت اختصاری در تبادل اطلاعات مورد استفاده قرار گرفته است ، در حالیکه در کتاب دینی آنان یعنی انجیل چنین رموزی دیده نمی شود.
پژوهشگران مسلمان معتقد هستند خداوند به محمد ( ص ) اطمینان داده است که محافظ قرآن خواهد بود. این محافظت قطعا ابعاد گسترده ای دارد که یکی از آنها شاید حروف مقطعه باشد و چه بسا در آینده ای نه چندان دور ، با کمک یک برنامه نویسی خاص کامپیوتر بتوان به وسیله حروف مقطعه تمامی قرآن را بازنویسی کرد و بر محفوظ ماندن از دخل و تصرف آن یقین بیشتری حاصل نمود.
شبیه نقش رمزی ( کدی ) حروف مقطعه ، در یکی از ویژگیهای مهم فرهنگ ( هویت ) ناشنوایان مشاهده می شود که بسیار جالب است.
در فرهنگ ( هویت ) ناشنوایی ایران ، ناشنوایان با توجه به وجه تمایز اشخاص با یکدیگر ، معمولا علایم خاصی را برای افراد انتخاب می کنند که به جای ذکر کامل اسم ( نامگذاری ) بکار می برد.
به عنوان مثال : کسی را که عینک دارد ، با علامت عینک ؛ و کسی را که خال در صورت داشته باشد ، با نشان دادن محل خال و امثالهم مشخص می کنند. از این رو ، جبار باغچه بان ( موسس اولین مدرسه ناشنوایان ایران ) را با سیبل معروفش نشان می دهند که نوعی علامت اختصاری ( کد ) محسوب می شود.
همچنین در فرهنگ ( هویت ) ناشنوایی قاره آمریکای شمالی ، ناشنوایان همیشه از امکانات الفبای دستی آمریکایی برای هجی اولین حرف الفبایی اسم کسی استفاده می کنند که نشان دهنده چکیده ( خلاصه ) نام کامل آن شخص می باشد.
به عنوان مثال : برای ذکر نام شخص معروفی همچون یرکر آندرسون Yerker Anderson، انگشتان دست راست را به نشانه حرف الفبایی Y ( طبق الفبای دستی آمریکایی ) کنار لب می گذارند. به این ترتیب ، از رئیس سابق فدراسیون جهانی ناشنوایان اسم می برند بدون اینکه نیازی به هجی تمام حروف الفبایی موجود در نام و نام خانوادگی اش داشته باشد ، و این نوعی چکیده ( خلاصه ) است.

نتیجه گیری :
در واقع ، روح فرد ناشنوا را باید " روح جستجو گر هنر ها " دانست ، روحی که همیشه زنده هنر است. چرا که بسیاری از علایم ابداعی زیبای آنان برای کاربردهای گوناگون از جمله علامت اختصاری ( کد ) نام اشخاص که شباهت عجیبی با کاربرد رمزی ( کدی ) حروف مقطعه قرآن دارد ، خود نمایانگر ذوق والای هنری خدادادی و همچنین فرهنگ ( هویت ) غنی ناشنوایی آنهاست.