دریافت نسخه PDF مقاله - 513KB
تاریخ نگارش : بیست و پنجم دي 1400
نقش ارزشها در برطرف سازی چالشهای مدیریت راهبردی
محمد هادی حاذقی
این مقاله برگرفته از رساله دکتری نگارنده بعنوان ارزیابی نقش ارزشها در مدیریت راهبردی وارائه الگوی مبتنی بر ارزشهای اسلامی و با هدف شناخت و مقایسه نقش ارزشهای اسلامی در برطرف سازی مشکلات و چالشهای مربوط به سرمایه انسانی در مدیریت راهبردی تهیه گردیده است
امروزه مشاهده می گردد که مدیریتهای کلان راهبردی در سطح جهان عمدتا دچار چالشهای عظیمی می باشند که کم و بیش توسط خود صاحبنظران غربی مورد بررسی واذعان قرار گرفته است در یک جمع بندی از این اظهار نظرها، پایه های این چالشها را می توان در عرصه سرمایه های انسانی و در سه مفهوم انسجام ، اعتماد و مشارکت خلاصه کرد بنابراین بررسی نقش ارزشهای اسلامی بعنوان یک برطرف ساز و تعدیل کننده این چالشها از الزامات موفقیت در این نوع مدیریت به شمار می رود. با توجه به ماهیت موضوع مورد نظر , روش انجام تحقیق موردی زمینه ای ، و با رویکرد تفسیری بصورت پیمایشی و آمیخته ، و شامل متغیرها و داده های کیفی و کمی است.در قالب این روش چالشهای مدیریت راهبردی با ویژگیهای ارزشها در دو مکتب اسلامی و غربی محک زده می شوند تا در نتیجه کارآمدی ارزشهای والای اسلامی در برطرف سازی این چالشها در عرصه سرمایه انسانی اثبات گردد .
کلید واژه : ارزش، مدیریت راهبردی ، چالشها، سرمایه انسانی
ناشر : داعا
بسم الله الرحمن الرحیم
واکاوی نقش ارزشهای اسلامی در برطرف سازی چالشهای مربوط به سرمایه انسانی درمدیریت راهبردی
چکیده :
این مقاله برگرفته از رساله دکتری نگارنده بعنوان ارزیابی نقش ارزشها در مدیریت راهبردی وارائه الگوی مبتنی بر ارزشهای اسلامی و با هدف شناخت و مقایسه نقش ارزشهای اسلامی در برطرف سازی مشکلات و چالشهای مربوط به سرمایه انسانی در مدیریت راهبردی تهیه گردیده است
امروزه مشاهده می گردد که مدیریتهای کلان راهبردی در سطح جهان عمدتا دچار چالشهای عظیمی می باشند که کم و بیش توسط خود صاحبنظران غربی مورد بررسی واذعان قرار گرفته است در یک جمع بندی از این اظهار نظرها، پایه های این چالشها را می توان در عرصه سرمایه های انسانی و در سه مفهوم انسجام ، اعتماد و مشارکت خلاصه کرد بنابراین بررسی نقش ارزشهای اسلامی بعنوان یک برطرف ساز و تعدیل کننده این چالشها از الزامات موفقیت در این نوع مدیریت به شمار می رود. با توجه به ماهیت موضوع مورد نظر , روش انجام تحقیق موردی زمینه ای ، و با رویکرد تفسیری بصورت پیمایشی و آمیخته ، و شامل متغیرها و داده های کیفی و کمی است.در قالب این روش چالشهای مدیریت راهبردی با ویژگیهای ارزشها در دو مکتب اسلامی و غربی محک زده می شوند تا در نتیجه کارآمدی ارزشهای والای اسلامی در برطرف سازی این چالشها در عرصه سرمایه انسانی اثبات گردد .
واژه های کلیدی :
ارزش، مدیریت راهبردی ، چالشها، سرمایه انسانی
مقدمه :
مدیریت راهبردی نوعی از مدیریت است که با رویکرد جامع ، کلان ، آینده نگر و دور اندیش سعی بر تعیین اهداف بلند مدت و تدوین سیاستها و راهبردهای راهگشا و راهبر در عرصه بکارگیری منابع انسانی و ابزارهای نرم و سخت در یک شاکله بهینه ،کارآمد واثر بخش را دارد .
اهمیت و تاثیرات این نوع مدیریت تا به آن حد است که امروزه کشورها و سازمانها و یا محیطهای کسب و کار بدون پرداختن به شناخت و بکارگیری صحیح عناصر این مدیریت ره به جائی نخواهد برد و از کاروان ترقی وپیشرفت بازمی مانند و یا موقعیت و جایگاه استراتژیک خود را بتدریج از دست می دهند .
پیچیدگی ها و محدودیتهائی که انسان امروز در پیش بینی آینده خویش و تسلط بر روابط و سنتهای حاکم بر عوامل متنوع و متعدد اداره جوامع دارد وی را بر آن داشته است که به راههای غیر عادلانه و غیر انسانی در این نوع مدیریت که با رویکرهای سلطه جوئی و دستیازی ظالمانه به منابع سایر کشورهای ضعیفتر جلوه نموده است بپردازد.
غافل از آنکه این ناتوانی و ابهام و درماندگی از آنجا ناشی می شود که انسان امروز خود را حاکم مطلق و مستقل بر امکانات ومنابع جهان می پندارد و اراده حاکم مقتدر و عالم آفریدگار و مدبر اصلی را نادیده انگاشته است.
آری مهمترین چالشهای مدیریت جوامع امروزی از ریشه های فلسفی و جهانبینی و پارادایمهای مادی نگر، امانیستی و نسبیت گرا برخوردار است و به همین علت بحث در برطرف سازی این چالشها بایستی با رویکردهای عمیق معنوی ، دینی ودرون گرای انسان شکل گیرد تا به علتهای حقیقی این چالشها دست یافت.
پیشینه تحقیق
در سالهای اخیر موضوع چالشهای مدیریت راهبردی توسط برخی از صاحبنظران مورد بررسی قرار گرفته است که مهمترین آنها را می توان به شرح زیر ذکر کرد :
چالشهای مدیریت در سده 21 توسط پیتر اف. دراکر ترجمه محمود طلوع نشر خدمات فرهنگی رسا 1387
چالشهای مدیریت دولتی در ایران توسط دکتر حسن دانائی فرد نشر مدیریت 1387
چالشهای فرهنگی فراروی جنگهای مدرن توسط مسعود منزوی ، نشر موسسه آموزشی وتحقیقاتی صنایع دفاع 1387
اما از همه موارد فوق مهمتر بیانات رهبر معظم انقلاب (مدظله العالی) در عرصه بیان مشکلات و چالشهای مدیران راهبردی است که در جای جای بیانات گهر بار ایشان خطاب به مسئولان و کارگزاران نظام بیان گردیده است .
تصمیم گیری جوهره مدیریت راهبردی
بر اساس مدلهای روان شناسی شناختی انسان، منشا و مبادی تصمیم گیریها را می توان به موارد زیر تبیین کرد:
• انگیزه (نیاز)
• تعقل(مبانی)
• مدلهای ذهنی (ضمایر)
• تبعیت و اطاعت(الگو پذیری)
انگیزه که از نیازهای طبیعی، نهادهای غریزی و امیال مادی سرچشمه می گیرد.
تعقل و استدلال که از اطلاعات و استنتاجات فکری و متکی بر شناخت و آگاهی و مبتنی بر مبانی منطقی و باورهای اعتقادی شخص صورت می پذیرد.
ضمایر و مدلهای ذهنی که علاوه بر ارث ، نطفه و لقمه از رسوبات عادات، تجربیات و تفکرات در طول زندگی شخص حاصل شده و اغلب بطور ناخود آگاه و خود به خود و یا حتی غفلت بصورت بروز ملکات، منجر به تصمیم گیری می گردد . مشهورات، مسلمات ، مقبولات و مظنونات و موهومات مجموعه هائی از محتوای ضمائر و شاکله شخص را تشکیل می دهند .
نهایتا از طریق تبعیت و اطاعت، که یا با تکیه و اعتماد بر مبانی اعتقادئ و باورهای درونی و یا الگو پذیری از فردی که مورد وثوق قرار می گیرد و تجسم آن اعتقادات و باورها است میسر می شود.
نمادهائی از چالشهای مربوط به سرمایه انسانی
در بررسی چالشهای مربوط به حوزه سرمایه انسانی عمدتا بایستی نمادهائی را که از بعد درون نگر و برون نگری انسان در مرحله تصمیم گیری موثر می باشند مورد دقت قرار دهیم.
بنابراین در اینجا مثالهائی از چالشهای موجود در این زمینه را با تکیه بر مبادی تصمیم گیری که در قسمت قبل ذکر گردید مشاهده می نمائیم و در مرحله تجزیه و تحلیل تعداد بیشتری از این چالشها مورد بررسی قرار می گیرد .
ضعف در شناخت رقیب و دشمن ( مثال در مورد منشأ تعقل در تصمیم گیری)
تعقل موهبتی است که انسان توسط آن با تکیه بر اطلاعات و آگاهیهای شناختی خود و بر اساس مبانی و اعتقادات و باورهای شناخته شده خویش گزینه های موجود را برای تصمیم گیری تجزیه و تحلیل می نماید تا بهترین گزینه را اختیار نماید .
بنابراین اگر انسان در شناخت مبانی و اطلاعات و آگاهیهای لازم برای تصمیم گیری ضعف داشته باشد و یا در مصادیق معیارها و ملاکهای تصمیم گیری دچار انحراف شود نتایج تعقل وی موجب چالشهای مانع شونده خواهد شد .
از آنجاست که رقیب و دشمن نیز برای تاثیر گذاری بر تصمیم گیری بر القاء اطلاعات نادرست و غیر حقیقی همت می گمارد .
مقام معظم رهبری می فرمایند : دشمن می خواهد جاپائی از خود به جا بگذارد و عقیده آنها (جوانان) را به انقلاب و دین و امام برگرداند حتی یک عده در این که این ملت استقلال می خواهند، خدشه می کنند یعنی درست همان خواست دشمن، یعنی تهاجم فرهنگی، مسئولین کشور این خود آگاهی را لازم دارند تا بدانند دشمن از کجا دارد حمله می کند. اگر فهمیدند بیدار خواهند بود آنگاه شجاعت و تقوا و پاکدامنی آنها به کار این ملت خواهد آمد.
بهرمندی از اموال عمومی (مثال در مورد منشأ انگیزه در تصمیم گیری )
یکی از چالشهای مدیریت در وهله اجرا، استفاده از منابع مادی بیت المال می باشد که از منشا انگیزه های مادی حاصل می شود .
در تصمیم گیریهائی که از مبادی نیاز و احتیاجات و غرایز طبیعی فرد سرچشمه می گیرد انسان به امیال و هوای نفسانی خویش معطوف می گردد اگر این مرحله با ملاک و سنجشهای اعتقادی و عقلانی ارزیابی نشود همین عوامل موجب تصمیم گیری و عمل می گردند که استفاده از بیت المال مسلمین و اموال عمومی نمونه ای از این گرایشات است.
رهبر معظم انقلاب در بیان بعضی از مشکلات مدیریتی جامعه می فرمایند :
هر کس که بیت المال مسلمین را ملک خود به حساب می آورد یا به زبان بگوید و یا اگر نمی گوید در عمل این طور وانمود کند که ما این قدر ها حق داریم و با بیت المال مثل اموال شخصی خود رفتار کند . یا بخورد یا ببخشد یا در راه اغراض شخصی از آن استفاده کند . نمی تواند دنباله رو علی به حساب بیاید رفتار علوی در همه این ابعاد وظیفه ماست کار زیاد بهره مندی کم امیرالمومنین هم در آن زمانی که وظیفه حکومت بر دوش او بود هم در آن زمانی که انزوا و کنار بودن از حکومت را بر او تحمل کرده بودند وسط میدان بود و کار می کرد
اشرافیگری عامل کند شدن حرکت اجتماعی(مثال در مورد منشأ شاکله یا ضمیر در تصمیم گیری)
ازدیگر چالشهائی که ریشه در نیازهای مادی و حس برتر طلبی ظاهری در اجتماع دارد میل به اشرافیگری است
بعضی افراد بر اساس جایگاه و شأنی که در ضمیر و شاکله خود برای خود قائل هستند میل به برتری و فخر فروشی و تکبر را در خویش ایجاد و تقویت می کنند که همین شکل گیریهای ذهنی، موجب تاثیراتی در تصمیم گیری ها و قضاوتهای وی می گردد. و متاسفانه در این جهت اغلب، حقوق و امکانات بسیاری را برای خود قائل می شود و دیگران را نالایق و محروم می پندارد .
مقام معظم رهبری می فرمایند : قشر محروم مردم بلندگو و تریبون ندارند اما قشر مرفه و زرمند و زورمند هم از تریبون بنا حق استفاده می کنند هم هر جا بخواهند در بدنه ها اعمال نفوذ می کنند و کارشان را پیش می برند ولی آن قشر محروم زمین می مانند اهتمام اصلی دولت در همه سیاستهای اجرائی و بخشی باید رفع محرومیت به نفع ایجاد عدالت باشد . این باید اولین چیزی باشد که مورد نظر قرار می گیرد با این کار چقدر ما رفع محرومیت می کنیم و چقدر کشور را به عدالت نزدیک می کنیم البته این کار چه چیزهائی در رفع محرومیت بیشتر موثرند شما آنها را خیلی خوب می دانید ....
عزیزان من این نکته را در اینجا بگویم از جمله چیزهائی که روند حرکت به سمت عدالت را در جامعه کند می کند نمود اشرافیگری در مسئولان بالای کشور است .
ضرورت الگوپذیری از سیره ائمه (علیهم السلام)(مثال در مورد تبعیت و الگو پذیری در تصمیم گیری)
انسان برای رسیدن به کمال نیاز به هدایت و هدایتگر دارد و بهترین هدایت از طریق انتخاب الگوی عملی و رفتاری میسر می گردد . انتخاب الگو به معنی اعتماد به اسوه و نمونه ای است که انسان اهداف خویش را در وی مجسم می بیند و وی را در راهی که در پیش رو دارد پیشگام می پندارد بنابراین افکار ، اقوال و اعمال وی را سرلوحه تصمیم گیری خود قرار می دهد و با تبعیت واطاعت پذیری از وی سعی می کند در راهی که الگوی انتخابی وی پیموده، گامهای مطمئن و آگاهانه ای بردارد .
مقام معظم رهبری می فرمایند :
بزرگترین خطر برای نظام و حکومتی مثل نظام و حکومت ما که به نام اسلام به وجود آمده این است که ما فراموش کنیم الگوی حکومت ما امیر المومنین است به الگوهای رایج دنیا و تاریخ نگاه کنیم و خود را با آنها مقایسه کنیم به روش حکومتهای منحرفی که در طول تاریخ روز به روز به بشریت ضربه زدند نگاه کنیم اگر یک جنبه از زندگی انسان را رونقی بخشیدند جنبه دیگری را دچار ضایعات جبران ناشدنی کردند همت جمهوری اسلامی باید این باشد که خود را به آن الگوئی که در غدیر معرفی شد و در دوران پنجساله حکومت امیر المومنین نمونه ی آن نشان داده شد نزدیک کند .
چنانچه در مثالهای فوق مشاهده میگردد انسان در تصمیم گیری از مبادی غریزی، عقلی واعتقادی ، شاکله یا ضمیر و یاتبعیت از عوامل خارجی به شکل الگو پذیری عمل می نماید.
ادبیات موضوع
مهمترین چالشهای مدیریت راهبردی به زمینه های انسان محور و سرمایه های انسانی در یک جامعه مربوط میگردد و بر اساس نظریه های مشهور مولفه های سرمایه انسانی شامل انسجام ، اعتماد و مشارکت اجتماعی است.
انسجام
انسجام اجتماعی در یک تعریف کلی ،توافق جمعی میان اعضای یک جامعه است ،که حاصل پذیرش و درونی کردن نظام ارزشی و هنجاری آن جامعه می باشد در واقع انسجام اجتماعی، مبین تعلق جمعی و تراکمی است که از تعامل میان افراد آن جامعه ایجاد می شود و نشان دهنده وجود تعامل درمیان افراد آن جامعه است. (غفاریان, 1380,ص110)
بر اساس نظریات روانشناسی شناخت انسجام یک جامعه از ریشه های اعتقادی و مبانی فکری وی سرچشمه می گیرد و اتخاذ هدف مشترک در عمق باورهای افراد در یک جامع عامل اصلی انسجام و همبستگی در آن جامعه می باشد.
مولفه های مفهوم انسجام را می توان در واژگان زیر که با اندک تفاوت در تعابیر، بکاربرده می شوند جمع بندی نمود . همگرائی ؛ همسوئی، یکپارچگی ، وحدت و اتحاد یا همبستگی ، همگرائی با رویکردی که به هدف گرائی حرکت جمعی و تغییرات اجتماعی دارد در واقع زمانی به وقوع می پیوندد که همه افراد و یا گروههای متفرق به دنبال یک هدف باشند و آن هدف را مبنای فعالیتهای خویش قرار دهند و در این مسیر , فعالیتهای خنثی کننده ای در جمع جبری فعالیتهای اجتماعی خویش انجام ندهند . و در این صورت است که نظام و مجموعه ای منسجم ایجاد می نمایند .
آیت الله مصباح در این زمینه می فرمایند : به مجموعه ای، نظام گفته می شود که تمامی اجزا و عناصر آن با یکدیگر ارتباط و انسجام داشته و همه آنها هدف واحدی داشته باشند در بسیاری از مکاتب اخلاقی چنین انسجام و پیوند درونی مشهود نیست مثلا در نظامهای متفاوت متغیرهائی از قبیل پول داشتن علم داشتن قهرمان بودن و... را به عنوان ارزش تلقی می کنند در حالی که بین آنها ارتباط و انسجامی مشهود نیست و تنها یک مجموعه ساختگی است اگر بتوان کتابهای متفرقه داخل یک کتابخانه را نظام یا سیستم خواند می توان این مجموعه نا همگون ارزشی را نیز نظام ارزشی دانست . .(مصباح، 1387،ص 57).
اتکا و وابستگی انسان به باورهای درونی خویش با ملاک و معیار اتخاذ و انتخاب این باورها در موقعیتهای خاص تصمیم گیری و اراده وی سنجیده می شود آنچه در آموزه های اسلامی تحت عنوان تقوی مطرح می گردد از همین تعبیر سرچشمه گرفته است. اینکه انسان در موقعیتهای ویژه، روبروئی با گزینه مختلف ، تبعیت از مبانی مورد اعتقاد و باورهای خویش را معیار قرار دهد و منطبق بر آنها اراده و عمل نماید و یا با بی توجهی به حد و مرزها گرفتار امیال خویش گردد. معیاری برای سنجش نقش وی در ایجاد انسجام اجتماعی است .
طبق فرمایشات مقام معظم رهبری: تا وقتی مسئولان کشور به مبانی دین و اسلام و فقاهت پایبندند اینها کاری نمی توانند بکنند می خواهند این پایبندی را از بین ببرند هدف این است. می خواهند همان تجربه که در صدر اسلام به وجود آمد دوباره تکرار کنند . من به دوستان از جمله به رئیس جمهور محترم قبلا این را عرض کرده ام که از چیزهائی که دشمن به طور جدی در کشور تبلیغ می کند مساله اباحیگری است اباحیگری اعتقادی و عملی یعنی پایبند و تقیدات و تکیه گاههائی که یک انسان را در حرکت خود به سمت هدف مشخصی عازم و مصمم می کند از او گرفتن و او را سرگردان و لنگ کردن این را باید جدی بگیرید.
اعتماد
از مولفه های سرمایه اجتماعی است که ، دلالت بر انتظارات و تعهدات اکتسابی و تایید شده ای دارد،که به لحاظ عقلی ،افراد نسبت به یکدیگر و نسبت به سازمان¬ها و نهادهای مربوط به زندگی اجتماعی شان دارند. (غفاری, 1380,ص99)
اعتماد دارای دو بعد می¬باشد. اعتماد مردم به مسئولین و اعتماد مردم به مردم، در اثر اعتماد مردم به هم احساس امنیت شخصی،در جامعه گسترش می یابد. اما در صورت اعتماد مردم به مسئولین زمینه های انتظار همکاری و سود متقابل، بین جامعه گسترش یافته ،در واقع منافع مردم و نظام با هم گره می خورد. جوامعی که فاقد اعتماد اجتماعی و همکاری متقابل بین افراد هستند، گسیختگی و شکاف¬های ژرفی میان گروه¬های اجتماعی مشاهده می¬گردد. آنتونی گیدنز اعتماد را عامل احساس امنیت وجودی می¬داند که موجود انسانی منفرد را در نقل و انتقال¬ها در بحران¬ها و در حال و هوایی آکنده از خطرهای احتمالی قوت قلب می¬بخشد. (گیدنز, 1378,ص63) اعتماد اجتماعی با معرف¬هایی همچون صداقت، عدالت، انصاف، وفای به عهد و... سنجیده می شود. اعتماد اجتماعی دارای وجوه مختلفی مثل اعتماد بین نهادهای اصلی جامعه، اعتماد نهادها به یکدیگر و اعتماد حکومت و نهادها به مردم می¬باشد. کنفسیوس فیلسوف مشهور چینی معتقد است ،که حکومت صالح باید دارای سه هدف اساسی باشد: «تدارکات شایسته»، «ارتش نیرومند» و «جلب اعتماد مردم». اگر لازم افتد که یکی از این سه فدا شود، آسانتر از همه ارتش را می¬توان رها کرد. سپس تدارک خواربار را (مرگ همواره روزی آدمی بوده است)، اعتماد خلق را هرگز، فدای چیزی نکن ،اگر خلق بی¬اعتماد شوند، حکومت بر آنها محال می¬گردد. (ابوالحمد, 1370,ص273)
مقام معظم رهبری در زمینه ایجاد اعتماد وتوکل داشتن به وعده های خداوند خطاب به مدیران راهبردی می فرمایند : شما بدون اتکا و توکل به خدا و ارتباط ویژه با او توفیق لازم را بدست نخواهید آورد توفیق از سوی خداست جبر نیست توفیق یعنی جور آوردن و موافق طبع و موافق خواست آوردن کار این معنای توفیق است . نه اینکه وقتی می گوئیم خدا توفیق داد یعنی پشت گردن آدم را گرفت که این کار را انجام بدهد باز هم اراده خود شماست که کار را انجام می دهد اما توفیق از طرف پروردگار است اگر این توفیق و جور آمدن کار و فرصت لازم کار را می خواهید باید با خدا رابطه مستقیم برقرار کنید رابطه تضرع رابطه خواست رابطه ویژه .این رابطه خدا را همه باید داشته باشند اما شما که مسئول هستید و یکی از مدیریتهای بالا در دست شماست شما که می گوئیم یعنی ما مسئولان که من خودم از شما به این کار اولی هستم جزو شایسته ترین افراد هستید که باید این رابطه ویژه را با خدا داشته باشید . نماز باتوجه و با حضور بخوانید به نوافل اهمیت بدهید و سعی کنید که در روز مقداری قرآن تلاوت کنید هیچ روزی بر شما نگذرد که مقداری قرآن ولو دو آیه پنج آیه با تدبر تلاوت نکنید این به شما نورانیت می بخشد انتظار این را نداشته باشیم که اگر امشب نافله خواندیم فردا مثلا گشایش مهمی در کارمان بشود و اثرش ظاهر گردد نه در دعاهای ما نفس رابطه با خدا جزو بدیهیات و محکمات ادعیه ماست و خدای متعال متضرعین الیه را مورد توجه و عنایت خاص قرار می دهد تضرع این خواص را دارد .
همچنین می فرمایند: یکی از سیاستهای دشمنان اسلام این است که ایمان مردم را بگیرند و اعتقاد آنها به انقلاب را سلب کنند چند سالی است که این را در تبلیغاتشان شروع کرده اند
مشارکت
در یک تعریف کلی، مشارکت بمعنای شرکت فعالانه انسان¬ها درحیات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و به طور کلی تمامی ابعاد حیات می باشد. (ساروخانی, 1370,ص521) مشارکت اجتماعی به آن دسته از فعالیت¬های ارادی دلالت دارد که از طریق آن، اعضای یک جامعه در امور محله، شهر و روستا به طور مستقیم یا غیرمستقیم درشکل دادن حیات اجتماعی مشارکت دارند. (محسنی, 1375,ص108)
اما قبل از آنکه مشارکت به اقدام عملی بیانجامد از شکل گیری بعضی باورها نتیجه می گردد ابتدا انسان به هویت اجتماعی خویش می اندیشد و تمامی مولفه های این هویت را بررسی می کند. سپس با مقایسه با افراد اجتماع موقعیت خود را مورد بررسی و سنجش نسبی قرار می دهد و نهایتا با احساس رضایتمندی و یا نارضایتی احساس مسئولیت پذیری اجتماعی را در خود تقویت و یا تضعیف مینماید . در اینجاست که فرد در یک حرکت جمعی و اجتماعی مشارکت می نماید و یا بی تفاوت می ماند .
رهبر معظم انقلاب می فرمایند:
اگر بخواهیم از لحاظ تشکیلاتی این کار سامان بگیرد و کار دسته جمعی انجام شود جز با همدلی و همکاری در سطوح بالا امکان ندارد یعنی اگر دو نفر آدم صالح که به خودی خود من حیث هو هو صالحند اما هما هما آنها اشکال پیدا کند و نتوانند با یکدیگر همکاری و معیت داشته باشند اینها هر چند هم صالح باشند نمی توانند کار راه ببرند
ویژگیهای ارزشها :
برای آنکه نقش ارزشها در بر طرف سازی چالشهای موجود در مدیریت راهبردی ارزیابی گردد، بررسی ویژگیهای مشترک ارزشها که بعنوان معیارهای ارزیابی محسوب می گردند ضروری است.
شمول و فراگیری
ادعای ما این است که نظام ارزشی اسلام و همه مکاتب تحریف نشده ناشی از وحی، نظامی فراگیر، عام و شامل است. در بسیاری از مکاتب یا به صورت تفریطی مساله ارتباط انسان با خدا مطرح نمی شود و یا منحصرا تمامی ارزشها را در ارتباط انسان با خدا مطرح می کنند و ارتباط با دیگران را ضد ارزش می دانند اما در اسلام تمامی ارتباطات مناسب و مفید مورد نظر قرار گرفته اند ارتباط انسان با خدا، با خلق، با خود، خانواده، جامعه و حتی روابط بین الملل ارزشهای ثابت ومعینی دارند یعنی هیچ مساله ای از مسائل زندگی انسان نیست که تحت پوشش ارزشهای اخلاقی اسلام قرار نگیرد. این ویژگی را شمول و فراگیری می نامیم .
انسجام درونی
همان گونه که اشاره شد به مجموعه ای، نظام گفته می شود که تمامی اجزا و عناصر آن با یکدیگر ارتباط و انسجام داشته و همه آنها هدف واحدی داشته باشند در بسیاری از مکاتب اخلاقی چنین انسجام و پیوند درونی مشهود نیست مثلا در نظامهای متفاوت متغیرهائی از قبیل پول داشتن علم داشتن قهرمان بودن و... را به عنوان ارزش تلقی می کنند در حالی که بین آنها ارتباط و انسجامی مشهود نیست و تنها یک مجموعه ساختگی است اگر بتوان کتابهای متفرقه داخل یک کتابخانه را نظام یا سیستم خواند می توان این مجموعه نا همگون ارزشی را نیز نظام ارزشی دانست .
منطقی بودن ارزشها
امروز یکی از مسائل جنجال برانگیز و زنده در محافل علمی فلسفه اخلاق این موضوع است که آیا ارزشها با واقعیات ارتباطی دارند یا نه اهمیت این بحث بدین جهت است که تبیین عقلانی ارزشها فقط زمانی ممکن است که بتوان رابطه بین ارزشها و واقعیتها را کشف کرد زیرا عقل فقط واقعیتها را درک می کند اگر ارزشها صرفا تابع قرارداد باشند، هیچ رابطه منطقی با هم ندارند و هیچ دلیل عقلی هم نمی تواند آنها را ثابت کند .تمایل فرد یا فرضا مجموعه افراد یک جامعه را که نمی توان با دلیل عقلی توجیه کرد.
باید دید برای رسیدن به هدف چه رفتار خاصی مورد نیاز است بنابراین رابطه بین رفتار و اهداف انسان بر اساس قانون علیت قابل تبیین است یعنی عقل انسان می گوید اگر بخواهی به فلان هدف برسی باید فلان کار را انجام دهی اگر چنین رابطه ای بین رفتار و اهداف نباشد ، اهداف قابل تبیین عقلانی نخواهند بود و تنها بر اساس میل علاقه و رغبت مردم تعیین می شود .(مصباح، 1387،ص 57).
جامعیت
هریک از مکاتب متفاوت فلسفه اخلاق ملاک یا ملاکهائی را برای تشخیص ارزشها تعیین کرده اند به عبارت دیگر برای تشخیص آنها معیارهائی را ارائه داده اند .
یکی از قدیمی ترین ملاکهائی که برای تشخیص ارزشهای اخلاقی تعیین شده است لذت انگاری و خوشی گرائی است لذت انگاری به عنوان یک نظریه فلسفی دو صورت دارد لذت انگاری روان شناختی ولذت انگاری اخلاقی بر مبنای نظریه اول مردم در زندگی خود واقعا به دنبال لذتند اما لذت انگاری اخلاقی ، نظریه ای است که بر حسب آن مردم نه تنها در جستجوی لذتند، بلکه باید چنین کنند. زیرا تنها خوبی لذت است. ارزش لذت و خوشایندی است. مشهور است، پرچم دار مکتب لذت گرائی آریستیپوس یونانی است. اما این گرایش منحصربه او نبوده است در سایر مکاتب قدیم و حتی بعضی از مکاتب امروزی نو در فرهنگ غربی نیز آثار این تفکر مشهود است اگر چه گاهی از تصریح کردن به این واقعیت ابا می کنند اما آثار آن قابل انکار نیست . .(مصباح، 1387،ص 57).
مجموعه ویژگیهای مذکور(در مکاتب اخلاقی ) را با تصرفاتی می توان با نظام ارزشی اسلام تا حدی انطباق داد. اما پیامبر اکرم (ص) می فرمایند: اذا عمل احدکم عملا فلیتقنه هرگاه کسی از شما کاری انجام داد آن را کامل و مطمئن انجام دهد.و حدیث دیگری می فرمایند : وقتی در کاری تصمیم می گیری در نتیجه آن بیندیش اگر نتیجه نیک است آن کار را انجام بده و اگر بد است از آن در گذر
بنابراین اسلام در همه امور همه معیارهای صحیح مورد نظر دیگر مکاتب را داراست. تا جائی که ما سراغ داریم جامعیت هیچ مکتبی به این حد نیست .
حسن فعلی و حسن فاعلی:
یکی دیگر از ویژگیهای نظام ارزشی اسلام توجه به حسن فعلی و حسن فاعلی در رفتار است .
معمولا در مکاتب اخلاقی معیار قضاوت در مورد ارزش داشتن یا بی ارزش بودن یک رفتار نفس عمل و نتایج آن است بدون اینکه انتساب آن به فاعل وانگیزه و نیت فاعل مطرح باشد مثلا قضاوت در مورد راست گفتن، که در تمامی مکاتب اخلاقی یک ارزش محسوب می شود بر اساس نفس عمل انجام می گیرد و کسی نمی پرسد که انگیزه فاعل از این عمل چیست؟ به تعبیر دیگر معیار قضاوت فقط حسن فعلی است و انگیزه و قصد ونیت فاعل در این مورد دخالتی ندارد اما از دیدگاه اسلام تنها معیار ارزش حسن فعلی نیست بلکه باید حسن فاعلی نیز مد نظر قرار گیرد. چه بسا افعالی که حسن فعلی دارند اما از ویژگی حسن فاعلی محرومند .
مراتب داشتن ارزشها :
یکی دیگراز ویژگیهای نظام ارزشی این است که ارزشها دارای مراحل و مراتبی هستند در حالی که در بسیاری از مکاتب اخلاقی امر بین ارزش داشتن یا نداشتن دایر است و ارزش را دارای یک مرحله می دانند مثلا در مکتب کانت اگر انجام کاری فقط برای اطاعت از حکم عقل و ندای وجدان باشد ارزشمند است، اما اگر اطاعت از حکم عقل همراه با ارضای عواطف باشد، دیگر ارزشی نخواهد داشت. بنابراین فداکاری مادر برای فرزندش از آنجا که برای ارضای عواطف مادر است عملی بی ارزش محسوب می شود، عاطفه مادری و رفتارهای ناشی از این عواطف فاقد ارزش اخلاقی است در حالی که در دین مقدس اسلام هر یک از این رفتارها مرحله ای از ارزش را داراست .
مراتب ارزش اخلاقی در مکتب اخلاقی اسلام طیف وسیعی از ارزشها را شامل می شود که می توان برای آن مراحلی را تا بی نهایت قائل شد در حالی که ارزشها در سایر مکاتب فقط در دو دسته یا در حد بسیار عالی و محدود یا در حد گسترده ویکسان برای همه مطرح میشوند .(مصباح، 1387،ص 57).
عدم ارتباط قوی با خداوند است
یکی از مشکلات و چالشهای مدیریت راهبردی عدم ارتباط قوی با خداوند است در این مورد ارزشی که اسلام بدان معتقد است ارتباط داشتن با خداوند در تمام موقعیتها و وضعیتهای تصمیم گیری می باشد. چنانچه خداوند وعده داده است که آیات خود را به چنین افراد نشان خواهد داد آنها را در این راه یاری می نماید چنانکه می فرماید .
سَنرُِیهِمْ ءَایَاتِنَا فىِ الاَْفَاقِ وَ فىِ أَنفُسِهِمْ حَتىَ یَتَبَینََ لَهُمْ أَنَّهُ الحَْقُّ أَ وَ لَمْ یَکْفِ بِرَبِّکَ أَنَّهُ عَلىَ کلُِّ شىَْءٍ شهَِیدٌ(53)فصلت
به زودى نشانههاى خود را در اطراف جهان و در درون جانشان به آنها نشان مىدهیم تا براى آنان آشکار گردد که او حق است آیا کافى نیست که پروردگارت بر همه چیز شاهد و گواه است؟! (53)
مفاد آیه این است که: قرآن شما را به سوى خدا مىخواند، و به بانگ بلند اعلام مىدارد که حق از ناحیه خداست، پس حداقل، احتمال این را بدهید که در ادعاى خود راست مىگوید، چون همین که این احتمال عقلایى را بدهید، کافى است که به حکم عقل نظر کردن در امر آن برایتان واجب شود، زیرا عقل دفع ضرر احتمالى را هم واجب مىداند، و چه ضررى خطرناکتر از هلاکتى ابدى که این قرآن شما را از آن هشدار مىدهد؟ پس به حکم عقل دیگر معنا ندارد که به کلى از آن اعراض کنید. عن أبی عبد الله (علیه السلام)- فی حدیث- قال: «یقول الله تعالى:
سَنُرِیهِمْ آیاتِنا فِی الْآفاقِ وَ فِی أَنْفُسِهِمْ فأی آیة فی الآفاق غیرنا أراها الله أهل الآفاق؟». تأویل الآیات 2: 566/ 37. چه نشانه ای بجز ما در آفاق وجود دارد که خداوند به آنها نشان دهد .
در مقایسه با ارزشهای موجود در مدیریت راهبردی غرب که مبتنی بر فلسفه ماتریالیستی می باشد ارزشی قابل مقایسه با این ارزش در الگوی مدیریت راهبردی اسلامی وجود ندارد
این چالش بر مولفه" انسجام" در مفهوم سرمایه انسانی تاثیر گذار خواهد بود . و از نظر دارا بودن "مراتب" بالاتر هدف، تاثیر بیشتری در برطرف کردن چالش خواهد داشت.
کسب رضایتمندی گروه و جناح سیاسی خاص
یکی از مشکلات و چالشهای مدیریت راهبردی کسب رضایتمندی گروه و جناح سیاسی خاص است در این مورد ارزشی که در الگوی مدیریت راهبردی اسلامی وجود دارد توجه به رضایت خداوند نسبت به رضایت هرگروه و جناح است چنانکه می فرماید :
قُلْ إِن کاَنَ ءَابَاؤُکُمْ وَ أَبْنَاؤُکُمْ وَ إِخْوَانُکُمْ وَ أَزْوَاجُکمُْ وَ عَشِیرَتُکمُْ وَ أَمْوَالٌ اقْترََفْتُمُوهَا وَ تجَِرَةٌ تخَْشَوْنَ کَسَادَهَا وَ مَسَاکِنُ تَرْضَوْنَهَا أَحَبَّ إِلَیْکُم مِّنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ جِهَادٍ فىِ سَبِیلِهِ فَترََبَّصُواْ حَتىَ یَأْتىَِ اللَّهُ بِأَمْرِهِ وَ اللَّهُ لَا یهَْدِى الْقَوْمَ الْفَاسِقِینَ(24)توبه
بگو: «اگر پدران و فرزندان و برادران و همسران و طایفه شما، و اموالى که به دست آوردهاید، و تجارتى که از کساد شدنش مىترسید، و خانه هایى که به آن علاقه دارید، در نظرتان از خداوند و پیامبرش و جهاد در راهش محبوبتر است، در انتظار باشید که خداوند عذابش را بر شما نازل کند و خداوند جمعیّت نافرمانبردار را هدایت نمىکند! (24)
و مانع ایشان از این کار محبتى است که بغیر خدا و رسول و جهاد در راه خدا دارند، لذا خداى تعالى در این آیه اصول لذاتى که علاقه نفوس را به خود جلب مىکند برمىشمارد، و آن اصول عبارتست از پدران، برادران، همسران و قوم و قبیله، و اینها کسانى هستند که طبیعت جامعه به قرابت نسبى نزدیک و یا دور و یا قرابت سببى در بینشان رابطه برقرار کرده، و جمعشان مىکند. و اموالى که بدست آورده و جمع کردهاند و تجارتى که از کسادیش هراسناک مىشوند، و منزلهایى که خوشآیندشان است، و اینها اصول دیگرى است که قوام جامعه در رتبه دوم بر آنهاست.
آن گاه مىفرماید: اگر مردم دشمنان دین را دوست داشته و محبت به این امور را بر محبت به خدا و رسول او و جهاد در راه او مقدم بدارند، باید منتظر باشند تا خدا امر خود را بیاورد، و خدا مردم فاسق را هدایت نمىکند.
در حالی که در الگوی مدیریت راهبردی غرب اساسا رضایت مشتریان ، سهامداران و صاحب سرمایه مهم است .
بنابراین ارزش مطرح در اسلام که برمولفه" انسجام" از مفهوم سرمایه انسانی موثر می باشد و از نظر ویژگی "انسجام" در یک نظام ارزشی برتری دارد.
راحت طلبی و میل به سازش
یکی از مشکلات و چالشهای مدیریت راهبردی راحت طلبی و میل به سازش است در این مورد ارزشی که در الگوی مدیریت راهبردی اسلامی وجود دارد اعتماد وتکیه به حمایت و پشتیبانی خداوند در امور است چنانکه می فرماید .
وَ لَا تَهِنُواْ فىِ ابْتِغَاءِ الْقَوْمِ إِن تَکُونُواْ تَأْلَمُونَ فَإِنَّهُمْ یَأْلَمُونَ کَمَا تَأْلَمُونَ وَ تَرْجُونَ مِنَ اللَّهِ مَا لَا یَرْجُونَ وَ کاَنَ اللَّهُ عَلِیمًا حَکِیمًا(104)نساء
و در راه تعقیب دشمن، (هرگز) سست نشوید! (زیرا) اگر شما درد و رنج مىبینید، آنها نیز همانند شما درد و رنج مىبینند ولى شما امیدى از خدا دارید که آنها ندارند و خداوند، دانا و حکیم است. (104)
حال شما مسلمانان و طایفه کفار از نظر وجود ناراحتى یکسان است. همانطور که شما ناراحت مىشوید آنها نیز مىشوند، و شما حال بدترى از حال دشمنان خود ندارید، بلکه شما مرفهتر و خوشبختتر از کفارید. براى اینکه شما از ناحیه خدایتان امید فتح و ظفر و امید مغفرت دارید. براى اینکه او ولى مؤمنین است و شما نیز از مؤمنین هستید. و اما دشمنان شما مولایى ندارند و امیدى که دلگرمشان کند از هیچ ناحیهاى ندارند. و در نتیجه در عمل خود نشاط ندارند و کسى نیست که رسیدن آنان به هدف را ضمانت بکند، و خداى تعالى داناى به مصالح است. و در امر و نهیى که مىکند حکیم است.
اما در الگوی مدیریت غربی همه ی اتکا به انسان و تجهیزات مادی در دست او است،
بنابراین ارزش مطرح در اسلام از نظر ویژگی ومعیار "جامعیت" تاثیر بیشتری در رفع چالشهای مربوط به سرمایه انسانی را دارا می باشد .
تک نوازی در پیشبرد سیاستها
یکی از مشکلات و چالشهای مدیریت راهبردی تک نوازی در پیشبرد سیاستها است در این مورد ارزشی که در الگوی مدیریت راهبردی اسلامی وجود دارد مودت و دوستی و یاری در کلیه امور به برادر دینی است چنانچه می فرماید :
وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاءُ بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ وَ یُقِیمُونَ الصَّلَوةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکَوةَ وَ یُطِیعُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ أُوْلَئکَ سَیرَْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ(71)توبه
مردان و زنان باایمان، ولىّ (و یار و یاور) یکدیگرند امر به معروف، و نهى از منکر مىکنند نماز را برپا مىدارند و زکات را مىپردازند و خدا و رسولش را اطاعت مىکنند بزودى خدا آنان را مورد رحمت خویش قرار مىدهد خداوند توانا و حکیم است! (71) بعد از تذکر و بیان حال منافقین، حال عامه مؤمنین را بیان مىکند و مىفرماید:" مردان و زنان با ایمان اولیاى یکدیگرند"، تا منافقین بدانند نقطه مقابل ایشان مؤمنین هستند که مردان و زنانشان با همه کثرت و پراکندگى افرادشان همه در حکم یک تن واحدند، و به همین جهت بعضى از ایشان امور بعضى دیگر را عهدهدار مىشوند.
در الگوی مدیریت راهبردی غرب یکی از ارزشها پیوند بین کارکنان است که بر اساس منافع مشترک فردی شکل می گیرد
لذا ارزشهای مطرح در اسلام به دلیل ویژگی "شمولیت" و فراگیری تاثیر بیشتری بر مولفه "مشارکت" از چالشهای مربوط به سرمایه انسانی خواهد داشت .
تفرقه رای بین مسئولین
یکی از مشکلات و چالشهای مدیریت راهبردی تفرقه رای بین مسئولین است در این مورد ارزشی که در الگوی مدیریت راهبردی اسلامی وجود دارد روی آوری به توحید و یگانه پرستی است چون اسلام تفرقه را از شرک می داند . چنانکه می فرماید :
مُنِیبِینَ إِلَیْهِ وَ اتَّقُوهُ وَ أَقِیمُواْ الصَّلَوةَ وَ لَا تَکُونُواْ مِنَ الْمُشْرِکِینَ(31)
مِنَ الَّذِینَ فَرَّقُواْ دِینَهُمْ وَ کَانُواْ شِیَعًا کلُُّ حِزْبِ بِمَا لَدَیهِْمْ فَرِحُونَ(32)روم
این باید در حالى باشد که شما بسوى او بازگشت مىکنید و از (مخالفت فرمان) او بپرهیزید، نماز را برپا دارید و از مشرکان نباشید ... (31) از کسانى که دین خود را پراکنده ساختند و به دستهها و گروهها تقسیم شدند! و (عجب اینکه) هر گروهى به آنچه نزد آنهاست (دلبسته و) خوشحالند! (32)[نهى از تحزب و تفرق در دین که از صفات مشرکین و ناشى از پیروى آنان از اهواء خود است]
" بَلِ اتَّبَعَ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَهْواءَهُمْ بِغَیْرِ عِلْمٍ فَمَنْ یَهْدِی مَنْ أَضَلَّ اللَّهُ، وَ ما لَهُمْ مِنْ ناصِرِینَ" و بیان داشت که مشرکین اساس دین خود را بر هوى و هوس نهادهاند، و خدا ایشان را هدایت نمىکند، و هادى دیگرى هم جز او نیست.و معلوم است که هواى نفس همه مردم یک جور نیست، بلکه به یک حالت هم ثابت نمىماند، بلکه به اختلاف احوال مختلف مىشود، و اگر چنین چیزى اساس دین باشد، معلوم است که دین با سیر هواها و پابپاى آن سیر مىکند، و با سقوط هواها و پستى آنها پست مىگردد، و در این اشکال هیچ فرقى بین دین حق و دین باطل نیست، چون دین حق هم وقتى اساسش هوى باشد باطل است.
در الگوی مدیریت غربی هر فرد متکی بر رای خویش است و ملاک تصمیم مبتنی بر امیال و منافع فردی و گروهی است
ارزشهای مطرح در اسلام به دلیل وحدت در هدف و گستردگی در همه زمینه ها موجب تقویت مولفه انسجام در ویژگیهای یک نظام ارزشی می گردد.
عدم امانتداری و مسئولیت پذیری و تدبیر در امور
یکی از مشکلات و چالشهای مدیریت راهبردی عدم امانتداری و مسئولیت پذیری و تدبیر در امور است در این مورد ارزشی که در الگوی مدیریت راهبردی اسلامی وجود دارد امانتداری در حق حکومت و ولایت است که مخصوص خداوند و جانشینان بر حق اوست چنانچه می فرماید :
* إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ أَن تُؤَدُّواْ الْأَمَانَاتِ إِلىَ أَهْلِهَا وَ إِذَا حَکَمْتُم بَینَْ النَّاسِ أَن تحَْکُمُواْ بِالْعَدْلِ إِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا یَعِظُکمُ بِهِ إِنَّ اللَّهَ کاَنَ سمَِیعَا بَصِیرًا(58)نساء
یَأَیهَُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ أَطِیعُواْ اللَّهَ وَ أَطِیعُواْ الرَّسُولَ وَ أُوْلىِ الْأَمْرِ مِنکمُْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فىِ شىَْءٍ فَرُدُّوهُ إِلىَ اللَّهِ وَ الرَّسُولِ إِن کُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الاَْخِرِ ذَالِکَ خَیرٌْ وَ أَحْسَنُ تَأْوِیلاً(59)
خداوند به شما فرمان مىدهد که امانتها را به صاحبانش بدهید! و هنگامى که میان مردم داورى مىکنید، به عدالت داورى کنید! خداوند، اندرزهاى خوبى به شما مىدهد! خداوند، شنوا و بیناست. (58)
اى کسانى که ایمان آوردهاید! اطاعت کنید خدا را! و اطاعت کنید پیامبر خدا و اولو الأمر [اوصیاى پیامبر] را! و هر گاه در چیزى نزاع داشتید، آن را به خدا و پیامبر بازگردانید (و از آنها داورى بطلبید) اگر به خدا و روز رستاخیز ایمان دارید! این (کار) براى شما بهتر، و عاقبت و پایانش نیکوتر است. (59)
این آیه شریفه دو فقره است یکى دستور به اداى امانات به صاحبانش و دیگر حکم به عدالت کردن، فقره دوم ارتباطش با آیات قبل روشن است، چون آیات قبل پیرامون حکم کردن یهود بنفع مشرکین و علیه مؤمنین دور مىزد، در فقره دوم هم در باره همین معنا به عموم مردم خطاب نموده، مىفرماید: وقتى در بین کسانى که اختلاف دارند حکم مىکنید به عدالت حکم کنید.
آن چه در کتابهاى آسمانى آمده بیانگر آیات خدا و معارف الهیه است، و این خود امانتى است که خداى تعالى به اهل هر کتابى سپرده و از آنان میثاق گرفته که به گوش مردمش برسانند، و از اهلش کتمان نکنند.
در الگوی مدیریت غربی قدرت مادی و ثروت ، ملاک حاکمیت و مسئولیت است و در واقع مدیر عامل یک سازمان و یا رهبر حاکم، بعنوان یک استراتژیست تصمیم نهائی را اتخاذ می کند
بنابراین ارزشهای اسلامی از نظر ویژگی "جامعیت" نسبت به سایر نظامهای ارزشی برتری دارد .
بی توجهی به حد و مرز اسلامی
یکی از مشکلات و چالشهای مدیریت راهبردی بی توجهی به حد و مرز اسلامی است در این مورد ارزشی که در الگوی مدیریت راهبردی اسلامی وجود دارد توجه به تذکرات ، رعایت آنها و هم توصیه به دیگران برای توجه به این موازین است چنانچه در داستان قوم یهود برای توجه دادن ایشان می فرماید:
وَ إِذْ نَتَقْنَا الجَْبَلَ فَوْقَهُمْ کَأَنَّهُ ظُلَّةٌ وَ ظَنُّواْ أَنَّهُ وَاقِعُ بهِِمْ خُذُواْ مَا ءَاتَیْنَاکُم بِقُوَّةٍ وَ اذْکُرُواْ مَا فِیهِ لَعَلَّکمُْ تَتَّقُونَ(171)
و (نیز به خاطر بیاور) هنگامى که کوه را همچون سایبانى بر فراز آنها بلند کردیم، آن چنان که گمان کردند بر آنان فرود مىآمد (و در همین حال، از آنها پیمان گرفتیم و گفتیم:) آنچه را (از احکام و دستورها) به شما دادهایم، با قوّت (و جدیت) بگیرید! و آنچه در آن است، به یاد داشته باشید، (و عمل کنید،) تا پرهیزگار شوید! (171)
خداى تعالى مىفرماید:" فَلَمَّا نَسُوا ما ذُکِّرُوا بِهِ" یعنى بعد از آنکه آن مواعظ را ندیده گرفته و هم چنان به گناه خود ادامه دادند
امّا هنگامى که تذکراتى را که به آنها داده شده بود فراموش کردند، (لحظه عذاب فرا رسید و) نهى کنندگان از بدى را رهایى بخشیدیم و کسانى را که ستم کردند، بخاطر نافرمانیشان به عذاب شدیدى گرفتار ساختیم. (165)اعراف
ایشان سه طایفه بودند یک طایفه هم امر پروردگار را پذیرفتند، هم دیگران را امر کردند و نجات یافتند، طایفه دیگر امر خدا را پذیرفتند و لیکن در باره دیگران سکوت کردند و در نتیجه مسخ شدند، طایفه سوم نه امر خدا را قبول کردند و نه کسى را امر به معروف نمودند و در نتیجه هلاک گردیدند «2».
در الگوی مدیریت راهبردی غرب تنها رعایت قوانین و مقررات انسان ساز بعنوان ارزش محسوب می گردد
بنابراین ارزش های اسلام از نظر ویژگی توجه به حسن فعلی و فاعلی نسبت به مولفه "اعتماد" از مفهوم سرمایه انسانی موثر تر می باشد .
ارج ننهادن به مردم و حل مشکلات آنها
یکی از مشکلات و چالشهای مدیریت راهبردی ارج ننهادن به مردم و حل مشکلات آنها است در این مورد ارزشی که در الگوی مدیریت راهبردی اسلامی وجود دارد تکیه بر برنامه ها و آئین درخشان اسلامی است و عدم اعتماد به بیگانگان و اهمیت تبیین بد خواهی های آشکار و پنهان آنها است چنانچه می فرماید:
کُنتُمْ خَیرَْ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ وَ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ لَوْ ءَامَنَ أَهْلُ الْکِتَابِ لَکاَنَ خَیرًْا لَّهُم مِّنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَ أَکْثرَُهُمُ الْفَاسِقُونَ(110)ال عمران
شما بهترین امتى بودید که به سود انسانها آفریده شدهاند (چه اینکه) امر به معروف و نهى از منکر مىکنید و به خدا ایمان دارید. و اگر اهل کتاب، (به چنین برنامه و آیین درخشانى،) ایمان آورند، براى آنها بهتر است! (ولى تنها) عده کمى از آنها با ایمانند، و بیشتر آنها فاسقند، (و خارج از اطاعت پروردگار) (110)
یَأَیهَُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا تَتَّخِذُواْ بِطَانَةً مِّن دُونِکُمْ لَا یَأْلُونَکُمْ خَبَالًا وَدُّواْ مَا عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضَاءُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ وَ مَا تُخْفِى صُدُورُهُمْ أَکْبرَُ قَدْ بَیَّنَّا لَکُمُ الاَْیَاتِ إِن کُنتُمْ تَعْقِلُونَ(118)ال عمران
اى کسانى که ایمان آوردهاید! محرم اسرارى از غیر خود، انتخاب نکنید! آنها از هر گونه شرّ و فسادى در باره شما، کوتاهى نمىکنند. آنها دوست دارند شما در رنج و زحمت باشید. (نشانههاى) دشمنى از دهان (و کلام) شان آشکار شده و آنچه در دلهایشان پنهان مىدارند، از آن مهمتر است. ما آیات (و راههاى پیشگیرى از شرّ آنها) را براى شما بیان کردیم اگر اندیشه کنید! (118) و جمله" قَدْ بَدَتِ الْبَغْضاءُ مِنْ أَفْواهِهِمْ" مىرساند که دشمنى آنان نسبت به شما آن قدر زیاد است که نمىتوانند پنهان بدارند. بلکه دشمنى باطنیشان در لحن کلامشان اثر گذاشته است. پس در حقیقت در این جمله کنایهاى لطیف بکار رفته، و آن گاه بدون اینکه بیان کند، در دلهاى خود چه چیز پنهان کردهاند، فرموده:" وَ ما تُخْفِی صُدُورُهُمْ أَکْبَرُ" تا اشاره کرده باشد، به اینکه آنچه در سینه دارند، قابل وصف نیست، چون هم متنوع و گوناگون است و هم آن قدر عظیم است که در وصف نمىگنجد، و همین مبهم آوردن" ما فى صدورهم" بزرگ و عظیم بودن را تایید مىکند.
در الگوی مدیریت راهبردی غرب اصل بر سود بیشتر و کسب ثروت و قدرت بیشتر است و اهمیت به مردم و مشکلات آنها تنها در این راستا معنی پذیر است .
بنابراین ارزشهای اسلامی در این مورد از نظر ویژگی "حسن فعل و فاعلی" نسبت به سایر مکاتب برتری دارد
سیاست زدگی و دور بودن از تقوی
یکی از مشکلات و چالشهای مدیریت راهبردی سیاست زدگی و دور بودن از تقوی است در این مورد ارزشی که در الگوی مدیریت راهبردی اسلامی وجود دارد تقوی و پرهیزکاری در هر موقعیت است ولو در مقابل گروه مخالف و مسائل شخصی باشد چنانچه می فرماید :
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ کُونُواْ قَوَّامِینَ لِلّهِ شُهَدَاء بِالْقِسْطِ وَلاَ یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلاَّ تَعْدِلُواْ اعْدِلُواْ هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَاتَّقُواْ اللّهَ إِنَّ اللّهَ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ 8 مائده
اى کسانى که ایمان آوردهاید همواره براى خدا قیام کنید و از روى عدالت گواهى دهید، دشمنى با جمعیتى شما را به گناه ترک عدالت نکشاند، عدالت کنید که به پرهیزکارى نزدیکتر است و از خدا بپرهیزید که از آنچه انجام مىدهید آگاه است.(8)
یک سلسله خطابهائی است به مومنین که در آنها کلیاتی از امور مهم دنیائی و آخرتی، فردى و اجتماعی آنان را بیان میکند. یا ایها الذین آمنوا کونوا قوامین لله شهداء بالقسط، و یجرمنکم شنان قوم علی الا تعدلوا این آیه شریفه نظیر آیه اى است که در سوره نساء آمده است میفرماید: یا ایها الذین آمنوا کونوا قوامین بالقسط شهداء لله، و لو علی انفسکم او الوالدین و اقربین ان یکن غنیا او فقیرا فالله اولی بهما فلا تتبعوا الهوى ان تعدلوا و ان تلووا او تعرضوا فان الله کان بما تعملون خبیرا. <1> با این تفاوت که آیه سوره نساء در مقام نهی از انحراف از راه حق و عدالت در خصوص شهادت است، و میفرماید: که هواى نفس شما را به انحراف نکشاند، مثلا به نفع کسی به خاطر اینکه قوم و خویش شما است بر خلاف حق شهادت ندهید، ( و یا به نفع فقیرى به خاطر دلسوزیتان و به نفع توانگرى به طمع پول او شهادت بنا حق ندهید )، ولی آیه مورد بحث در مقام شهادت بنا حق دادن علیه کسی است به انگیزه بغضی که شاهد نسبت به مشهود علیه دارد، به این وسیله یعنی با از بین بردن حقش انتقام و داغ دلی گرفته باشد.
در الگوی مدیریت غربی معیار منافع مادی و سود آوری است و هرگاه موضع گیری در راستای این هدف باشد صحیح است و در غیر اینصورت اصطلاحا ناعادلانه می باشد.
ارزشهای اسلامی از نظر ویژگی "جامعیت" نسبت به سایر مکاتب برتری دارد
یاس و نومیدی در دستیابی به اهداف
یکی از مشکلات و چالشهای مدیریت راهبردی یاس و نومیدی در دستیابی به اهداف است در این مورد ارزشی که در الگوی مدیریت راهبردی اسلامی وجود دارد امید به رحمت خداوند و اجابت دعا توسط اوست که از نزدیکی به او حاصل می شود چنانچه می فرماید:
وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْیَسْتَجِیبُواْ لِی وَلْیُؤْمِنُواْ بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ (186بقره
و هنگامى که بندگان من از تو درباره من سؤال کنند بگو) من نزدیکم! دعاى دعا کننده را به هنگامى که مرا مىخواند پاسخ مىگویم، پس آنها باید دعوت مرا بپذیرند و به من ایمان بیاورند تا راه یابند (و به مقصد برسند).(186
این آیه در افاده مضمونش بهترین اسلوب و لطیفترین و زیباترین معنا را براى دعا دارد. او : اساس گفتار را بر تکلم وحده ( من چنین و چنانم ) قرار داده ، نه غیبت ( خدا چنین و چنان است ) ، و نه سیاقی دیگر نظیر غیبت ، و این سیاق دلالت دارد بر اینکه خداى تعالی نسبت به مضمون آیه کمال عنایت را دارد . و ثانیا : تعبیر فرموده به ( عبادى بندگانم ) ، و نفرمود ( ناس مردم ) و یا تعبیرى دیگر نظیر آن و این نیز عنایت یاد شده را بیشتر میرساند . و ثالثا : واسطه را انداخته ، و نفرموده : ( در پاسخشان بگو چنین و چنان ) بلکه فرمود : ( چون بندگانم از تو سراغ مرا میگیرند من نزدیکم ) . و رابعا : جمله : ( من نزدیکم ) را با حرف ( ان ) که تاکید را میرساند موکد کرده و فرموده : ( فانی قریب ) پس به درستی که من نزدیکم . و خامسا : نزدیکی را با صفت بیان کرده و فرموده : ( نزدیکم ) نه با فعل ، (من نزدیک میشوم) تا ثبوت و دوام نزدیکی را برساند . و سادسا : در افاده اینکه دعا را مستجاب میکند تعبیر به مضارع آورد نه ماضی ، تا تجدد اجابت و استمرار آن را برساند . و سابعا : وعده اجابت یعنی عبارت ( اجابت میکنم دعاى دعا کننده ) را مقید کرد به قید ( اذا دعان - در صورتی که مرا بخواند ) با اینکه این قید چیزى جز خود مقید نیست ، چون مقید خواندن خدا است و قید هم همان خواندن خدا است و این دلت دارد بر اینکه دعوت داعی بدون هیچ شرطی و قیدى مستجاب است
در الگوی مدیریت راهبردی غربی اسباب و وسیله منحصر به امکانات مادی است و اعتقاد به اجابت الهی از مسائل راهبردی بعید و جدا فرض می شود.
ارزشهای اسلامی در ویژگی "شمولیت" نسبت به سایر مکاتب برتری دارد .
ارتباط چالشها با ویژگیها و معیارهای ارزشها
در بررسی چالشهای فوق که بعنوان نمونه انجام گرفت نکات زیر قابل ملاحظه می باشد
1. کلیه چالشها نهایتا در مرحله تصمیم گیری که جوهره مدیریت را تشکیل می دهد، تاثیر گذار می باشند.
2. هر یک از چالشها در مبادی و منشئیت ویژه خویش در فرایند تصمیم گیری، تاثیر گذار می باشند.
3. هر یک از چالشها به مولفه ای از مفهوم سرمایه انسانی مربوط می گردند.
4. مولفه های سرمایه انسانی نیز هر یک به منشأ ویژه ای از فرایند تصمیم گیری مربوط می شوند .
5. ارزشها نیز دارای معیارهای مشترکی برای ارزیابی می باشند که به گونه ای نیز به مبادی تصمیم گیری مربوط می گیرد.
6. هر مکتب که ویژگیها و معیارهای ارزش ها را بیشتر حاصل نماید در تاثیر گذاری بر چالشها موثر تر است.
برای مثال :
در چالش (ضعف در شناخت ) مدیریتی، بحث از قضاوت و تصمیم عقلانی و منطقی است که مبتنی بر شناخت و اطلاعات صحیح و استدلال و تجزیه و تحلیل آنها حاصل می شود. و ضعف در شناخت موجب تشخیص دگرگونه از هدف و انحراف از هدف می گردد که خود موجب خدشه دار شدن انسجام می گردد
توجه به سلسله مراتب اهداف و عاقبت اندیشی و آخرت بینی، تحمل همه دشواریها و ترویج ایثار و از خود گذشتگی را منطقی می نماید.
در چالش(اشرافیگری) همچنین تاثیر نگرشهای قشری و زمینه های تمایل به اشرافیگی با تکیه بر گرایشهای درونی و" مدلهای ذهنی" افراد که بعضا بصورت ناخود آگاهانه در تصمیم گیری موثر می افتد نیز مشاهده می شود.
عدم "انسجام" از اختلافات در باورهای عمیق افراد سرچشمه می گیرد همانطور که اعتقاد به مبانی مشترک موجب اتحاد و حدت می گردد.
پس آنچه واقعا انسانها را به صورت " ما " در میآورد ، روح واحد در آنها میدمد ، آنچه اینچنین معجزهء اخلاقی و انسانی از او سر میزند ، " هم ایمانی " است نه هم گوهری و همریشهای و همزایشی شک نیست که انسان به انسانیت رسیده ، نسبت به همهء انسانها بلکه نسبت به همهء اشیاء مهر میورزد ، حتی نسبت به انسانهای مسخ شده و تغییر ماهیت داده ، لهذا خداوند پیامبر را " رحمة للعالمین " میخواند . این گونه انسانها نسبت به کسانی که به آنها دشمنی میکنند نیز مهر ورزند . علی ( ع ) در بارهء پسر ملجم مرادی میگفت : من زندگی او را دوست دارم و او قتل مرا . ولی سخن در " محبت متقابل " و " دردمندی متقابل " است . محبت و مهرورزی متقابل تنها در میان جامعهء اهل ایمان تحقق پذیر است و بس (مطهری, 1379,ص65) .
با اتخاذ هر یک از این اهداف بنیادین، سلسله مراتب اهداف در "ضمیر" افراد شکل می گیرد و قضاوتها و تصمیمات وی با توجه به نظام ارزشمندی و اولویت بخشی به جایگاه ارزشی هر هدف در این سلسله مراتب، تحقق می یابد .
اثبات فرضیه و نتیجه گیری
ارزشهای مورد توجه مکاتب مختلف در مراحل ومبادی فرایند تصمیم گیری که جوهره مدیریت را شکل می دهد با معیارهای شمولیت ، جامعیت، انسجام، مراتب داشتن ، منطقی و عقلانی بودن ودارا بودن حسن فعلی و فاعلی سنجش گردید و در هر چالش مورد بررسی، ارزشهای مربوط، به منصه و محک آزمایش گذاشته شد و بر اساس نظریه صاحبنظران و تحلیل محتوائی آموزه های ارائه شده، برتری و کارآمدی ارزشهای اسلامی را در برطرف کردن چالشهای مبتلابه در مدیریت راهبردی در عرصه سرمایه انسانی را تصریح و اثبات نمودیم .
پیشنهاد می گردد در مسائل مختلف مورد نیاز جامعه، پیوسته مقایسه مبنائی و بر اساس معیارها وارزشهای مورد اتکای مکاتب صورت گیرد تا در جهت استقبال و یا عدم پیروی ناآگاهانه از نظریه های فرهنگی ،اجتماعی و سیاسی رایج، نقش بیشتری را ایفا نمود و بدین وسیله اعتماد کاذب نشات گرفته از مبانی نابه حق سایر مکاتب مورد بازنگری واقع شود و آگاه سازی لازم در بین نخبگان و روشنفکران جامعه بطور اصولی صورت پذیرد.
منابع و مراجع :
با توجه به اینکه این مقاله برگرفته از رساله نگارنده با عنوان ارزیابی نقش ارزشها در مدیریت راهبردی وارائه الگوی مبتنی بر ارزشهای اسلامی در حوزه تدوین می باشد بیش از 200 منبع مربوط به رساله به عنوان منابع مربوط و کتابشناسی، معرفی می گردد.
1- ابوالحمد عبدالحمید ، مبانی سیاست، توس، چاپ ششم، تهران، 1370 ، ص 273
2- احمدی علیرضا علی ، نگرش جامع بر مدیریت استراتژیک ص 148
3- بابایی عبدالله، ، ، ارتباط ارزش های انسانی، ، انتشارات دستان، تهران ، 1372، ص 265
4- بلانچارد, کن, مدیریت از راه ارزشها , مایکل اوکانر/حمید رضا فرتوک زاده, فرا, تهران , 1382، ص 39
5- جعفری محمد تقی ، حکمت اصول سیاسی اسلام ، بنیاد نهج البلاغه ، ص 310-314
6- جوادی آملی عبدالله ، نسبت دین و دنیا ، نشر اسراء ، قم، 1381، ص 40
7- حافظ نیا محمد رضا مقدمه ای بر روش تحقیق در علوم انسانی – سمت – تهران 1382 ص 69
8- حسن دانائی فرد ، چالشهای مدیریت دولتی در ایران ، سمت، تهران 1387، ص 82
9- حسینی سید حمید خداد و شهریار عزیزی ، مدیریت و برنامه ریزی استراتژیک ص 15
10- خلیلی شورینی سیاوش روشهای پژوهش آمیخته یادواره کتاب تهران 1389 ص 114
11- دراکر پیتر اف ، چالشهای مدیریت در سده 21 ، موسسه خدمات فرهنگی رسا ، تهران ، 1383 ، صص19-20
12- دیوید . فرد آر , مدیریت استراتزیک , ترجمه دکتر علی پارسائیان و دکتر سید ابراهیم اعرابی , ص 64
13- رابرت کاپلان ، دیوید نورتون ، نقشه استراتژی ، ترجمه حسین اکبری ، نشر گروهآریانا ، تهران 1384 ص 343
14- رجبی محمود ، انسان شناس ، نشرباقری، تهرا ، 1380 ص 169
15- روبیژگ پل ارزشهای اخلاقی در عصر علم مترجم نفیسه و محبوبه ساطع انتشارات حکمت تهران 1381 ص 215
16- ژاله فر، تقی روانشناسی از دیدگاه مکتب اسلام ، فرهنگ جهانی اسلام ، تهران 1386 ، ص 5
17- سادات ، محمد علی ، اخلاق اسلامی ، سمت ، تهران ، 1378
18- ساروخانی باقر ، درآمدی بردائره المعارف علوم اجتماعی،کیهان، تهران،1370، ص 521
19- ساعتچی محمد ، روانشناسی کاربردی برای مدیران ، موسسه نشر ویرایش ، تهران 1378، ص 139
20- سرمد زهره ، عباس بازرگان، روش های پژوهش در علوم رفتاری نشر آگه تهران 1383 ص 22
21- سیاوش خلیلی شورینی ، روشهای تحقیق در علوم انسانی یادواره کتاب ، تهران ، 1388
22- عبدالله، بابایی، ، ارتباط ارزش های انسانی، ، انتشارات دستان، تهران ، 1372، ص 265
23- غفاری غلامرضا ، تبیین عوامل اجتماعی و فرهنگی موثر بر مشارکت اجتماعی و اقتصادی سازمان یافته به عنوان مکانیسمی برای توسعه روستایی درایران، پایان نامه دکترا، دانشکده علوم اجتماعی تهران، 1380، ص99
24- فرندنبرگ جی ، گوردن سیلورمن، علوم شناختی مقدمه ای بر مطالعه ذهن ، موسسه آموزشی تحقیقاتی صنایع دفاع ، تهران 1387، ص 157-158
25- فیروزآبادی سید حسن ، مهدی رضائیان ، اعتماد به نفس ملی و فردی ، نشر داعا ، 1389، تهران
26- قرائتی محسن ، سیصد نکته درمدیریت اسلامی ،مرکز فرهنگی درسهائی از قرآن ، 1388، تهران ، ص 35
27- کاپلان رابرت ، دیوید نورتون ، نقشه استراتژی ، ترجمه حسین اکبری ، نشر گروهآریانا ، تهران 1384 ص 343
28- کینی رالف ال ، تفکر ارزشی راهی به سوی تصمیم گیری خلاق ، موسسه کرانه علم ، تهران 1381، ص 365
29- گیدنز آنتونی ، تجدد و تشخص، ترجمه ناصر موفقیان، نشرنی، چاپ اول، تهران، 1378، ص 63
30- محسنی تبریزی علیرضا ، بیگانگی مانعی برای مشارکت و توسعه ملی، نامه پژوهش، شماره 1 ، 1375، ص 108
31- محمد ساعتچی ، روانشناسی کاربردی برای مدیران ، موسسه نشر ویرایش ، تهران 1378، ص 139
32- محمدی بیوک ،مترجم ، اصول روش کیفی نظیه مبنائی ، استروس، مولف، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی تهران 1385 ص 186
33- مصباح یزدی محمد تقی ، نقد و بررسی مکاتب اخلاقی ، ص 328
34- واثقی قاسم ، اخلاق مدیریت ، سازمان تبلیغات اسلامی ، تهران، 1373، ص 107
35- ولی الله نقی پورفر ، مدیریت در اسلام ، مرکز مطالعات وتحقیقات مدیریت اسلامی ، تهران 1382، ص 24-26
ارجاعات: