تاریخ نگارش : نهم مهر 1396
اثبات امامت وولایت
فاطمه پورشفیع
شاخة اصلی امامت و ولایت که بسیار تنومند میباشد، شیعه است. شیعه یعنی چه، و چه کسی شیعه است؟ شیعه یعنی عبد بودن، عبد واقعی که مطیع اوامر الهی است و از حدود الهی خارج نمیشود. شیعه رهبران الهی را ارج مینهد و گفتار آنها را سرمه دیدگان خود قرار میدهدو از خود بودن خارج میشود و رنگ خدائی پیدا میکند و از لذایذ دنیوی چشم میپوشد. شیعه کسی است که در گرو تمایلات نفسانی نیست، شیعه زنده است، در هر زمان، شیعه گذشته و آینده خود را در حرکتی زلال و صاف بسوی حق میبیند. شیعه از اهداف شیطانی بدور است. شیعه عقیدة متزلزل ندارد و شیعه قیام را آموخته قیام علیه زور و ظلم و ستم و قیام علیه پلیدیها. شیعه بسادگی تسلیم عقاید منفور نمیشود. شیعه حق طلب است و دیدگاه حق طلبی خود را غالب بر تمام عقاید باطل میکند. و از نظر اخلاقی برادران دینی خود را بر خود ترجیح داده و همدردی و کمک به برادران دینی را سخاوت میداند. شیعیان علی (علیه السلام) وفا دار به عهد و پیمان خود هستند و در عبادت و انجام فرائض سخت کوش هستند. شیعیان زکات مال و جان خود را به موقع پرداخت میکنند و از هر حرامی دوری میکنند. زیرا از کیفر اعمالشان بیمناک هستند. کردارشان، گفتارشان را تصدیق میکند و پارسایان شباند و شیران روزاند. اندیشه هایشان صحیح است و جفاکار و دور رو سخن چین و لغو گو نیستند. دو چشم در سر و دو چشم در دل دارند. پس همواره خشمگین نمیشوند و شیطان پرست نیستند و دنبال ظواهر و زیورهای دنیائی نیستند. شیعه علی ثروت دینی خود را در انجام فرامین الهی میداند پس اصول دین و فروع دین را با تمام وجودش ارج مینهند.
کلید واژه : ولایت- معصوم- وارثین- مسیر ولایت
اثبات امامت و ولایت
امام پیشوا است. پیشوای حق که جمع آن ائمه است. امام مقتدا است «انی جاعلک للناس اماماً»
امام کتاب مبین است و کتاب مبین ولایت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) است که حق را از باطل جدا میکند امام گنجینة علمی است که تمیز دهندة راه حق از باطل است. دانش امام فوق اهل زمانشان خواهد بود. امام معصوم است و حجت بالغة حق بر بندگان و گواه حق بر خلقش است. امام حافظ و نگهدار دین حنیف ابراهیم است. او کتاب ناطق است.
نشانه های امامت در قرآن مجید بسیار است (300 آیه در ولایت و امامت در قرآن) که به برخی از آن اشاره میکنیم:
وارثین زمین و ائمه بر روی زمین امامان از نسل پیامبران «نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین» (قصص 5)
و دیگر از نشانه های امامت صدقه دادن امیرالمؤمنین (علیه السلام) در حال رکوع است «انّما و لیکم الله الذین امنوا الذین یقیمون الصلوه و یوتون الزکوه و هم راکعون» (مائده 55)
و آنجا که امام هدایت کننده بشریت است «جعلنا منهم ائمه یهدون» (سجده 24)
اثبات ولایت امیرالمؤمنین در روز عید غدیر (آیة غدیر) «یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته (مائده 67)».
و آیة «لیله المبیت» «من الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله» (204 بقره) بعضی از مردم جان خویش را در راه رضایت حق بذل میکنند. و او امیرالمؤمنین علی (علیه السلام)است که در فراش پیغمبر خوابید تا جان ایشان حفظ شود.
قل لا اسئلکم علیه اجراً الا الموده فی القربی (شوری 23) که روزی حضرت در بالای منبر خطاب به مردم فرمودند: «از من بر شما فریضه و امر واجبی است که باید آنرا اداء کنم. خداوند بمن دستور داد. که از شما تقاضای مزد رسالت نکنم مگر این تقاضا که منسوبین و ذی القربی مرا دوست داشته باشید. همه قبول کردند که این حق را ادا کنند ولکن امام صادق (علیه السلام) فرمودند: بخدا قسم این حق را ادا نکردند مگر هفت نفر، سلمان و ابوذر و مقداد و عمار و جابر بن عبدالله انصاری و یکی از بنده های آزاد شده حضرت بنام زید بن ارقم.
و دیگر از نشانه های ولایت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) آیة نجوی است (مجادله آیة 14)
که عبدالله عمر نقل میکند. سه خصلت و فضیلت نصیب علی (علیه السلام) شد که اگر یکی از آنها بمن داده شده بود بهتر دوست داشتم تا صاحب شتران سرخ مو گردم؛ یکی همسری با فاطمه (سلام الله علیها) و دیگر آنکه در روز فتح خیبر پیغمبر فرمودند امروز پرچم را به دست کسی خواهم داد که خدا و رسول او را دوست دارند و او هم خدا و رسول را دوست دارد و با اینکه تمام مسلمین آرزو داشتند پیغمبر اسلام (صلوات الله علیه) پرچم را بدست او بدهد، آن حضرت پرچم را به دست علی (علیه السلام) داد. سوم آنکه عمل نکرد به آیة نجوی مگر علی (علیه السلام) و این افتخار نصیب او گردید.
و چون آیة ان الله و ملائکته یصلون علی النبی (احزاب 57) بر پیغمبر نازل شد از حضرت رسول (صلوات الله) سؤال کردند چگونه باید به شما صلوات فرستاد فرمودند: اللهم صل علی محمد وآل محمد.
اخبار نبوی برای شیعیان حجت است و آیة برائت (توبه 1 و 2) اعلان بیزاری خدا و رسول از کسانی که مشرک و بت پرست میباشند و به دنبال خواستهای نفسانی خود تلاش میکنند. وقتی آیة برأت نازل شد خداوند دستور داد که باید آیة برأت را یا خود تو یا کسیکه از خود شما باشد بر اهل مکه بخواند و حضرت رسول این امر مهم را به حضرت علی (علیه السلام) واگذار کرد (انه منی و انامنه) او از من است و من از او) و دیگر آیة مباهله (61آل عمران) که طرف نا حق را گرفتار لعنت و عذاب الهی میداند و ده ها آیة دیگر که خلافت بلافصل امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) است.
جرجی زیدان مسیحی مینویسد: «علی یگانه مرد با کرامت که خلافت شرف نسب را جمع کرده بود و از دانش مقامی را احراز کرده بود که احدی از مسلمین آنروز احراز نکرده بود. آیا او پسر عم رسول و داماد رسول نبود...؟ ایا او عالم پرهیز کار مخلص و غیور برای اسلام و مسلمین نبود».
مطابق نسخه استاد پولس سلامه مسیحی صاحب عیدالغدیر کتاب حماسی عربی، است وی میگوید: «برای هیچکس از اعراب آنچه برای علی گرد آمده بود جمع نشد، قهرمانی، دانش، صلاحیت و صفات ارزشمند دیگر و من معترض فراوان داشته ام که میگویند این مسیحی را ازیک قهرمان حماسی اسلامی خالص چه میخواهد...؟ اری من مسیحی هستم ولکن تاریخ بین اهل جهان مشاء است».
میخائیل نعمیه مسیحی میگوید: «رأی من در بارة امام علی کرم الله و جهه این است که پس از پیامبر آقای عرب است علی الاطلاق از لحاظ بلاغت و حکمت و فهمانیدن دین حماسه آفرینی نسبت به حق، بلند نظری و گذشت از دنیا و دیگر صفات پسندیده ...».
حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) در مسجد پیامبر در خطبهای فرمودند: ایمان باعث تطهیر و پاکیزگی از شرک و کفر و پلیدی است. نماز دلها را از کبر و غرور تزکیه میکند و زکات، تزکیه نفس و مال است و حج برای تحکیم مبانی دین و چنگ زدن به ولایت اهل بیت است. وجهاد ایمنی و امان از اختلاف و تفرقه و لغزش است و اطاعت ما خاندان برای حسن نظام امور اجتماعی است.
خداوند در قرآن کریم میفرمایند: کسی که راه هدایت خدا را رها کند و از هوای نفس پیروی کند گمراهترین مردم است و خداوند معاندین را هدایت نخواهد کرد. (قصص 50)
حدیثی از امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) در غرر الحکم: براستی کسی که بجای ما خاندان، خاندان دیگری را جایگزین کند نابود گشته و دنیا و آخرت از چنگ او بیرون رفته است.
مؤلف: امروزه، اعتقادات ناسالم به صورتهای گوناگون در غالبهای دینی و در شکل و ادعای مهدویت که ریشه در استعمار دارد، جلوهگیری میکند یعنی مدعی هستند که یا خود امام زمان هستند و یا پیروان او، اینان دروغگویاناند که طالب اسم و رسم و فرقه گرائی هستند.
امام باب «حطه» است و آن دروازة سلامتی است که هر کس در آن در آید به سلامت مانده و نجات یابد و هر کس از ورود آن تخلف کند، نابود میشود.
شاخة اصلی امامت و ولایت که بسیار تنومند میباشد، شیعه است. شیعه یعنی چه، و چه کسی شیعه است؟ شیعه یعنی عبد بودن، عبد واقعی که مطیع اوامر الهی است و از حدود الهی خارج نمیشود. شیعه رهبران الهی را ارج مینهد و گفتار آنها را سرمه دیدگان خود قرار میدهدو از خود بودن خارج میشود و رنگ خدائی پیدا میکند و از لذایذ دنیوی چشم میپوشد. شیعه کسی است که در گرو تمایلات نفسانی نیست، شیعه زنده است، در هر زمان، شیعه گذشته و آینده خود را در حرکتی زلال و صاف بسوی حق میبیند. شیعه از اهداف شیطانی بدور است. شیعه عقیدة متزلزل ندارد و شیعه قیام را آموخته قیام علیه زور و ظلم و ستم و قیام علیه پلیدیها. شیعه بسادگی تسلیم عقاید منفور نمیشود. شیعه حق طلب است و دیدگاه حق طلبی خود را غالب بر تمام عقاید باطل میکند. و از نظر اخلاقی برادران دینی خود را بر خود ترجیح داده و همدردی و کمک به برادران دینی را سخاوت میداند. شیعیان علی (علیه السلام) وفا دار به عهد و پیمان خود هستند و در عبادت و انجام فرائض سخت کوش هستند. شیعیان زکات مال و جان خود را به موقع پرداخت میکنند و از هر حرامی دوری میکنند. زیرا از کیفر اعمالشان بیمناک هستند. کردارشان، گفتارشان را تصدیق میکند و پارسایان شباند و شیران روزاند. اندیشه هایشان صحیح است و جفاکار و دور رو سخن چین و لغو گو نیستند. دو چشم در سر و دو چشم در دل دارند. پس همواره خشمگین نمیشوند و شیطان پرست نیستند و دنبال ظواهر و زیورهای دنیائی نیستند. شیعه علی ثروت دینی خود را در انجام فرامین الهی میداند پس اصول دین و فروع دین را با تمام وجودش ارج مینهند.
شیعه بدعت گذار و غلو کننده نیست. شیعهای که باطناً ایمان دارد و ظاهراً عمل نکند، رنگ ولایت را کمرنگ و سپس نابود میکند چنین کسی مایة بدنامی و بی آبروئی شیعه است. شیعه کسی است که در باطن ایمان به خدا و رسول و ائمه داشته باشد و عمل او مخلصانه است و در ظاهر در لباس کافران و منکران جرأت جسارت پیدا نمیکند.
شیعه بر کسی اطلاق میشود که بعد از حضرت رسول (صلوات الله علیه) ائمه را بلافصل خلیفه داندو متأسفانه شیعه در تقسیمات خود متجاوز از هفتاد یا هشتاد فرقه است که مشهورترین آن عبارتند از کیسانیه – زیدیه و اقفیه و اسماعیلیه و مهمترین و اساسیترین آن امامیه اثناعشری است.
«کیسانیه» پیروان محمد بن حنیفه را گویند که رئیس آنان مختار بن ابن عبید ثقفی است.
و لقب او «کیسان» بوده است عقاید این دسته باطل است. گرچه قاتلین امام حسین (علیه السلام) را کشتند ولی معتقد بودند که محمد بن حنیفه برادر امام حسین است و امام چهارم است و همان مهدی موعود است که ظهور میکند. آنها از ملحدین هستند و تمام معاصی را مباح میدانند و توحیدشان ضعیف است.
«زیدیه» که بعد از امام حسین (علیه السلام) و یا بعد از امام سجاد (علیه السلام) زید پسر امام زین العابدین را و یا بعد از او هر فاطمی نسبی را که به شمشیر خروج کند امام میدانند و از ایشان بعضی حضرت علی (علیه السلام) را بلافصل خلیفه میدانند و بعضی دیگر به خلافت سه گانه معتقدند.
«واقفیه» که عقیدة آنها تا امام موسی کاظم (علیه السلام) است و از آن به بعد را قبول ندارند. و رحلت و شهادت امام هفتم را انکار کرده و میگویند او زنده است و ظهور میکند.
«اسماعیلیه» که اسماعیل پسر امام جعفر صادق (علیه السلام) را امام میدانند. اسماعیلیه از ملحدین هستند و جمیع معاصی را مباح میدانند و توحید آنها بسیار ضعیف است. فرقه زیدیه و اسماعیلیه نیز هر دو از اسلام خارجند. و طرفدارانشان معتقدند که او غیبت اختیار کرده و دوباره ظهور میکند.
حکیم خواجه نصیرالدین طوسی (قرن ششم) یکی از شخصیتهای بزرگ علم و دانش شیعه و از حکماء و متکلمان بود که در بغداد از دنیا رفته و در جوار حرم مطهر موسی بن جعفر (علیه السلام) مدفون است. او در بعضی از رسائل خود برای امام، هشت صفت ذکر میکند:
1ـ معصوم بودن امام از گناهان صغیره و کبیره
2ـ امام باید عالم باشد، عالم به هر چه که لازمة امامت است. علوم دینی، دنیوی مثل احکم شرعیه و سیاست و آداب حسنه و دفع دشمنان دین و رفع شبهات.
3ـ امام باید شجاع باشد تا فتنه ها را دفع کند و اهل باطل را براندازد و حق را غالب سازد.
4ـ امام دارای جمیع صفات کمال، شجاعت، سخاوت و مروت و کرم است.
5ـ امام پاک است بدور از جمیع عیبهایی که باعث نفرت مردم است خواه در جسم مانند کوری ـ خوره ـ پیسی و خواه در خلق و خوی مانند بخل و حرص و کج خلقی و در نسب مانند تهمت در نسب او
6ـ امام در منزلت و زهد و عبادت و طاقت بالاترین مقام را نزد پرودگار دارد.
7ـ امام صاحب معجزاتی است که دیگران از آن عاجز باشند.
8ـ امامت منحصراً در امام است.
حق پایدار است و همیشه حاکم بر شیعیان و این حق همان حجت الهی است جنجی که پایدار است بر روی زمین و تا قیام حضرت مهدی (علیه السلام) باقی خواهد ماند و زمین هرگز از این حجت الهی خالی نخواهد ماند.
پیامبر اعظم و رسول گرامی (صلوات الله علیه) فرمودند: اجتماع نمیکنند است من بر خطاء یا بر ضلالت، زیرا برگزیدة آنها معصوم است.
امامت لطف است و لطف بر خدای تعالی واجب است و خداوند ترک واجب نمیکند. حضرت رسول (صلوات الله علیه) در غدیر خم بفرمان خداوند علی را به وصایت و جانشینی خود معرفی کرد گرچه به مذاق بسیاری خوش نیامد و «حارث بن نعمان» یکی از مخالفان سرسخت این واقعه بود که «فامطر نا علینا حجاره من السماء» (انفال آیة 32) سنگی بزرگ از آسمان فرود آمد و صدای مخالفت او را خفه ساخت.
در اینجا لازم است خلاصهای از خطبة غدیر در بیانات حضرت رسول (صلوات الله علیه) گفته شود:
امام صاحب اختیار و رهبر مسلمانان است و خداوند اطاعت و فرمانبرداری از او را واجب فرموده و بر هر شخصی عجمی و عربی و حر و عبد و سفید و سیاه و کوچک و بزرگ، مسافر و بیانان گرد، مهاجرو بر هر کسی که خدا را به یگانگی قبول دارد واجب است که بدانند حکم علی (علیه السلام) نافذ و قابل اجرا است. و کسیکه مخالفت او را بکند ملعون و از رحمت خدا دور است و مستوجب آتش گردد که هیزم آن سنگ و روح پلید و کافر انسان باشد (عقاید عملی و باطنی و ظاهری) که خداوند آنرا برای کفار مهیا نموده است.
ای گروه مسلمین بدانید خداوند، پروردگار و صاحب اختیار شما میباشد و بعد از حق، کسی که با شما مشغول سخن هست، صاحب اختیار و رهبر شما خواهد بود و پس از من «علی» صاحب اختیار و قائد و رهبر شماست. و پس از او ذریه من که از نسل علی میباشدو تا قیامت، قائد و رهبر و صاحب اختیار شماست. و بدانید آنچه که من از خداوند آموختم، آن را به علی یاد دادم که پیشرو و اهل تقوی است. وای مردم بدانید جبرئیل از طرف حق به من خبرداد کسی که علی (علیه السلام) را دوست ندارد و در دل بغض او را بپرورد. بر روان او لعن و غضب من خواهد بودو در قیامت قدم آنها بر صراط میلغزد».
بنابراین وظیفه انسان این است که بگوید: «انی مومن بولاتیکم، معتقد لامامتکم، مقر بخلافتکم عارف بمنزلتکم موقن لعصمتکم خاضع لولایتکم متقرب الی الله بحبکم و بالبرائه من اعدائمکم» من به ولایت ائمه ایمان دارم و به امامت ایشان همچنان استوار و پایدارم و کاملاً مقام و منزلت آنها را میشناسم و به عصمت ایشان یقین دارم و در برابر ولایت ایشان خاضع و فروتنم و دوستان ایشان مایه تقرب اند از دشمن ایشان دوری میکنم.
بعد از توحید و شناخت خدا باید گفت: «السلام علیکم یا اهل بیت النبوه» زیرا اهل بیت جایگاه هدایت و رحمت الهی هستند، آنها خزانه دار علوم الهی هستند آنها معلم اخلاق و بردباری و کمال دین هستند. آنها حامیان دین الهی و پیشوایان امتها هستند. امامان نور هستندو صاحب چراغهای هدایت. اگر زمین را در برابر خورشید فرض کنیم نور ائمه آن خورشید جهان آفرینش است که بهرهگیری از آن نور، بستگی به لیاقت و استعداد هر موجودی است که به نسبت گرایش خود نیرو میگیرد. اهل بیت دارای عصمت و خلوص و پاکی و صدق و راستگوئیاند. مطیع اوامر الهی و قیام کننده و عاملان حدود الهیاند. از هرگونه رجس و پلیدی و لغزش و فتنهگری دور هستند. امامان شیعه، مقربان الهی هستند که وجودخود را در راه تحصیل رضایت الهی فدا کردند. و در این مسیر صبر را تعلیم دادند و شکیبائی در برابر سختیها را به بشریت آموختند.
امامان شیعه در مبارزات خود نماز را بعنوان عنصر اصلی مقاومت معرفی کردند. و تزکیه و امر به معروف (انجام واجبات و مستجبات) و نهی از منکر (دوری از محرمات) و جهاد در راه خدا با جسم و روح حق مسلم هر مسلمانی دانستند. امامان شیعه حدود احکام و واجبات الهی را برای هر کس مشخص کردند و فرمودند که اعتراض کننده از شما به اهل بیت از دین خارج است زیرا دین حقیقی بدون ولایت اهل بیت محقق نمیگردد؛ و شیعیان ما از زیادی گل ما آفریده شدهاند پس در خوشحالی ما خوشحال و در اندوه ما اندوهناکاند». شیعیان ملازم اهل بیت هستند پس میگویند حق با ائمه است و حق در امامان ظهور داردو از آنها تراوش میکند و به دیگران سرایت میکند پس چنین کسی از ائمه دور نخواهد ماند یعنی از حق دور نخواهد ماند. و آنکه از حق دور بماند اهل بیت را دوست ندارد و خدا را هم دوست ندارد. عشق به خدا و عشق به اهل بیت که اساس دین بر پایه ولایت است و تمسک جستن به ولایت رهائی از عداوت و کینه هاست پس انسان به تولی و تبری امتحان میشود که بدون این دو صفت دوستی اهل بیت امکان ندارد یعنی با دشمنان آنها دشمن و با دوستان آنها دوست باشید و با این دو صفت میتوان به ریسمان الهی که همان عشق اهل بیت است چنگ زد و خود را از سرگردانی و آوارگی بسوی صراط حق و صراط علی (علیه السلام) و اولاد او کشاند که شفاعت در آخرت برای پیروان راه حق و مطیعان علی (علیه السلام) است یعنی گروه تشکیل دهنده اصحاب بهشت یعنی عاملان به معروف و ناهیان از منکر که طعم عشق ولایت را چشیده و آنرا به دیگران آموختند و گروه غوطه وران در جهل و نادانی را از ظلمت و جهل و ضلالت رهانیدند.
ولی آنان که جسد بیروح بودند قرب حق را نشناخته و نفهمیدند بنابراین هیچ اثری بر آنها متصور نیست و از عشق ولایت محروم ماندند و مشرک و کافر شدند و ولایت را انکار کردند. این گروه نعمت را تغییر داده و کفران نعمت کردند پس خویشان و اقوام و اتباع آنها در جهنم قرار خواهند گرفت. در روایتی حضرت رضا (علیه السلام) فرمودند: ولایت علی نوشته شده در جمیع صحف انبیاء و هرگز خداوند پیامبری را مبعوث نفرموده مگر با اقرار به نبوت محمد و وصی او علی ابن ابیطالب (علیه السلام) و ائمه همیشه حجت خدا بر خلق بودهاند حتی بر انبیاء سلف گذشته و این حکم اختصاص به زمان حیات آنها نداشته است.
جا دارد که گفته شود «باید اهل بیت را بیشتر شناخت: روح قوی و طینت پاک و منزه از خبائت و رذائل با طبع و فطرت یکسان یعنی یک روح قوی در چهارده قالب و یک طینت در چهارده صورت که همه از جوهرة عرش هستند نه آنچه که در انسانها به رنگهای متفاوت دیده میشود و کاملاً متفاوت است. خداوند ائمه را انوار الهی آفرید، انواری که نورشان در عرش طنین انداز است. در روایتی از سند ابن عباس میگوید: «رسول خدا به علی فرمودند وقتی آدم به تزویج حوا در آمد در عرش نوری دیدند که آن نور اسامی پنج تن بود و سؤال کرد و گفت: خدایا تو را به مقام و منزلت آنان سوگند میدهم که اسامی آنان را بمن بگو. خداوند فرمود من محمود هستم و این محمد و من عالی هستم و این علی من فاطر هستم و این فاطمه و من محسن هستم و این حسن و من صاحب احسانم و این حسین که همة انوار حمد و ستایش حق را بجا میآورد.
خداوند حجت را بر بشر تمام کرد که فردای قیامت نگویند «نمی دانستیم». خداوند جهل را نمیپذیرد. خداوند در عالم ذر و این عالم دنیا مقام و منزلت اهل بیت را نشان داد و تبعیت از آنها را امر واجبی دانست. پس آنچه مهم است اینکه خداوند بر بشر منت نهاد و انسان را از این برکت بزرگ بهره داد. «از رسالت تا امامت» که رسالت به منزلة پوست است و امامت مغز آن است.
«ان الله و ملائکته یصلون علی النبی یا ایها الذین امنوا اصلوا علیه و سلموا تسلیما» بدرستیکه در شأن بنده است. که درود و تحیت بفرستد بر محمد وآل محمد (صلوات الله علیه) که این نعمت عظیم است و مخلوق هدفش تعظیم است و عظمت «محمد وآل محمد» بقاء شریعت و اعلاء کلمة توحیدو شفاعت در آخرت است. و چه بدبخت کسانی کهآل محمد (صلوات الله علیه) را در صلوات خود قرار نمیدهند. صلوات و تحیت بر محمد وآل محمد (صلوات الله) آرامش خاطر و اخلاق نیک و پاکی نفوس و تزکیه قلب از گناهان را به همراه دارد و نیز کفارة گناهان میباشد. «طیباً لخلقنا و طهاره لأنفسنا و تزکیة لنا و کفارهً لذنوبنا».
و درود ما بر فعل و قول ائمه (ع) که نقش انسان و حکومت را در دنیا معلوم میسازد. چون قول رسول قول خداست پس مسئله رجعت و قیام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) با صلوات و درود بر محمد وآل محمد همیشه در دلها زنده میماند و همواره با عقاید باطله به مبارزه بر میخیزد و حقانیت اسلام و شیعه را محکم و استوار نشان میدهد. همانگونه که آدم ابوالبشر توبه را از خداوند آموخت و خداوند را به امامت شیعه قسم داد تا توبه اش پذیرفته شود. و نوح کشتی را نساخت مگر به قدرت اسامی رسول خدا و اولادش. و به برکت اسم آنها بود که کشتی نوح ساخته شد و «حملناه علی ذات الواح و دُسُر» کشتی نوح از الواح و دُسُر یعنی میخها بود و میخهائی که برای ساخت کشتی نوح از عرش آورده شده و پنج میخ آن مزین به اسمهای محمد (صلوات الله علیه) و علی (علیه السلام) و فاطمه (سلام الله علیها) و حسن (علیه السلام) و حسین (علیه السلام) بود که نوری خیره کننده داشت. آدم ابوالبشر و نوح نبی و ابراهیم و موسی و عیسی آموختند که در رفع حوائج و نیازمندیها انوار خمسه طاهره را واسطه قرار دهند تا به مقصد برسندو از آفات و بلیات مصون بمانند. پس ائمه انوار الهی هستند و انکار یکی به معنای انکار همه است رسول خداود (صلوات الله علیه) فرمودند: «انا و علی من نور و احد» من و علی از یک نور واحد هستیم و سایر ائمه از همین نور هستند». پس تبعیت و مطیع بودن از ائمه (علیه السلام) بر تمام انسانها واجب است (تفویض یعنی واگذاری) انسان ضعیف است و در رأی و نظر خود دچار شک و تردید است. پس «فمعکم معکم لامع غیرکم امنت بکم» با شما هستیم و از شما جدا نمیشویم و امورمان را بشما واگذار میکنیم و ایمان بخدا و رسول او و خاندان او داریم که غیر از این گمراهی و سقوط است.
از خداوند همیشه بخواهید که شما را در دین ثابت قدم بدارد و برطاعت و دوستی ائمه (علیه السلام) استوار دارد و همیشه آرزو داشته باشید که در زمرة کسانی باشید که فردای رجعت و قیامت به دیدار امامان خود مفتخر گردید و با آنها محشور شوید که هیچ سعادتی در دنیا و آخرت بهتر از این نیست. (با استفاده از ترجمه زیارت جامعه کبیره)
از آیات و روایات، امامت علی بن ابیطالب (علیه السلام) کاملاً مشهود است. «انی تارک فیکم ثقلین کتاب الله و عتر تی اهل بیتی» (حدیث ثقلین) حضرت رسول (صلوات الله علیه) دو چیز گرانبها برایمان بیادگار گذاشتهاند کتاب خدا و عترت که عترت همان اهل بیت (علیه السلام) است.
«ان الذین امنوا و عملوا الصالحات هم خیر البریه» با نزول این آیه حضرت رسول (صلوات الله) به حضرت علی (علیه السلام) فرمودند مصداق این آیه تو و شیعیان تو هستند.
معجزات
از خصوصیات برگزیدة ائمه طی الارض است. حرکت حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) از مدینه به مدائن هنگام فوت سلمان فارسی که او را غسل داده و کفن کردند و همان شب به مدینه باز گشتند. حضرت جواد ائمه (علیه السلام) هنگام فوت پدر بزرگوارشان از مدینه به طوس آمده و جنازه پدر را غسل داده و در همان ساعت به مدینه مراجعت فرمودهاند.
و همینطور گردش ائمه بدور کرة زمین، زیرا بشریت و عنصریت ائمه لطیفتر از بشریت و عنصریت سایر افراد بشر است . بخاطر همین است که پیغمبر اکرم (صلوات الله علیه) هرگاه در برابر خورشید میایستادند وجود شریفشان سایه نداشت با اینکه ایشان بشر بودند.
زمانیکه جسم از کثافات و گناهان پاک شود آنگاه روح پاک شده و هر زمان اراده کند میتواند از سوراخ سوزن هم عبور کند (روضاتی در مناهج المعارف).
در عصر فضا بشر عادی با اسباب و ادواتی که اختراع کرده موفق شده بدور زمین و در مدار زمین گردش کند بنابراین قبول اینگونه مطالب در بارة ائمه طاهرین که خلیفة پروردگار بر روی زمین هستند، بسیار آسان است. پس طی الارض را بطور ساده میتوان بیان کرد.
خداوند با قدرت کاملة خود چنان قوت و نیروئی در امام ایجاد میکند که قوای عالم وجود را مسخر امام میفرماید بهطوری که به آسانی میتواند روی زمین در اسرع وقت گردش کند.
دیگر وارد شده است که امام، مردم را به امور آینده خبر میدهند و جمیع لغتها و زبانها را میدانند و هر کس را با لغت و زبان خود جواب میفرمایند و کلام هیچ موجودی برایشان مخفی نیست و همه را میفهمند و کتابهای جمیع پیامبران مانند تورات و انجیل و زبور و صحف آدم و صحف شیث و ادریس و ابراهیم و الواح موسی تمام نزد ایشان بوده و آثار جمیع پیامبران مانند عصای موسی و پیراهن ابراهیم و یوسف و سنگ موسی که دوازده چشمه از آن جاری شد و انگشتر سلیمان و بساط او و آثار سایر انبیاء نزد ائمه بوده و اکنون مجموع آنها نزد امام زمان علیه السلام (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است.
دیگر وارد شده است که ایشان هفتاد و دو اسم اعظم حق تعالی را میدانند که برای هر چه میخواندند البته مستجاب میشد و یکی از آن اسماء را «آصف بن برخیا» میدانست که به آن اسم تخت بلقیس را از راهی دور به یک چشم بر هم زدن نزد حضرت سلیمان حاضر ساخت.
و دیگر وارد شده است که علوم ایشان چندین نوع بود که گاهی صدای ملک را میشنیدند و یا ملک را میدیدند. علم پیغمبر (صلوات الله علیه) و ائمه (علیه السلام) از دریای نامتناهی علم الهی سر چشمه میگرفت.
علوم گذشته و آینده همه نزد ایشان است و هر علمی که از آسمان بر زمین آمده است نزد ایشان است و ایشان وارث جمیع علوم پیغمبران هستند.
نزد ایشان نامهای است که نام های جمیع شیعیان اهل بیت (علیه السلام) تا روز قیامت در آن نوشته است و نامة دیگر نزد ایشان است که نام های دشمنان ایشان تا روز قیامت در آن میباشد.
«جفر و جامعه» دو کتاب هستند نزد علی (علیه السلام) که در آنها بطریقی علمی حوادثی را که تا انقراض جهان اتفاق میافتد نوشته است و فرزندان علی (علیه السلام) آنرا میدانند. و این دو کتاب نزد ائمه طاهرین موجود و امروز نزد امام زمان «عجل الله تعالی فرجه الشریف» است.
مصحف فاطمه (سلام الله علیها) نزد حضرت علی (علیه السلام) است که در آن نام ها و احوال پادشاهان تا روز قیامت نوشته است. حضرت فاطمه (سلام الله علیها) را اندوه عظیمی از مفارقت حضرت رسول (صلوات الله علیه) و جفاهای امت عارض شد. حق تعالی جبرئیل را برای تسلی آنحضرت فرستاد که خبرهای آینده را برای آن حضرت ذکر میکرد. امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) آنها را مینوشت و در آن مصحف خبرهای آینده تا روز قیامت موجود است.
و دیگر وارد شده است که در هر شب جمعه روح مقدس حضرت رسول (صلوات الله علیه) و ارواح مطهره امامان گذشته و روح مطهر امام زمان «عجل الله تعالی فرجه الشریف» را رخصت میدهند. که به آسمانها عروج نمایند تا به عرش اعظم الهی میرسند و بر دور آن هفت دور طواف میکنند و دو رکعت نماز میگزارند. پس بسوی بدنهای شریف خود بر میگردند با سرور فراوان و علوم بیپایان.
دیگر وارد شده است که حضرت رسول (صلوات الله علیه) در هنگام وفات جمیع علوم خود را به حضرت علی (علیه السلام) تسلیم کردند و هر امامی در وقت وفات جمیع علوم خود را به امام بعد از خود واگذار میکردند.
حضرت رسول (صلوات الله): من ریشه و علی امیر المؤمنین (علیه السلام) تنه و ائمه از اولاد علی (علیه السلام) شاخه ها و شیعیان او برگهای آن درخت و دانش ائمه (علیه السلام) میوه های آن درخت است.
صحیح مسلم از اهل سنت در باب فضائل اهل بیت (علیه السلام) حدیثی را نقل کرده است: «مراد ازآل رسول (صلوات الله علیه) کسانی هستند که صدقه بر آنان حرام است».
سوگند بخدا و سوگند بحق که کتاب خدا را پشت سرافکنده هر کس با امامت و ولایت مخالفت ورزد در حالیکه شفا و هدایت در کتاب خداوند است و حجت بالغة حق، معصوم است. در روایتی امام صادق (علیه السلام) میفرمایند: دروغ میگوید آنکه به گمانش از پیروان ماست و بغیر ما تمسک میجوید.
سوگند به خدا و سوگند به حق، مخالفان کسانی هستند که کتمان حق میکنند و خواسته و ناخواسته به دین و حقایق اسلام ضربه میزنند و مجهولات و جعلیات را وارد دین میکنند و حق را باطل و باطل را حق و حرام را حلال و حلال را حرام جلوه میدهند.
در حالیکه از مفاخر بزرگ شیعیان، امام علی (علیه السلام) و فرزندان ایشاناند که مصداق آیة تطهیر هستند، انما یریدالله لیذهب عنکم الرجس اهل بیت و یطهرکم تطهیراً.
تحقیقات از تفسیر المیزان
روایات «کافی و غررالحکم» «مناهج المعارف»
والسلام علی من اتبع الهدی
فاطمه پورشفیع
12/5/83