دریافت نسخه PDF مقاله - 174KB
تاریخ نگارش : دوازدهم آبان 1393
یادداشتی بر گناه تمسخر دیگران در قرآن
آرش طوفانی
در این یادداشت به این پرسش پاسخ کوتاهی داده شده است که چرا در قرآن کریم «مسخره کردن دیگران یک گناه کبیره محسوب شده است؟»
اگر چه به ظاهر دلیل این امر بدیهی به نظر می رسد، امّا از منظر آسیب شناسی موضوع دارای فواید عدیده ای می باشد.
کلید واژه : تمسخر-گناه کبیره-قرآن-اخلاق
h
یادداشتی بر«گناه تمسخر دیگران» در قرآن
نویسنده: آرش طوفانی
چندی پیش دوست عزیزی در بخش پرسش و پاسخ سایت تدبّر در مورد این سوال کرده بود که چرا قرآن کریم «تمسخر دیگران» را جزو گناهان بزرگ محسوب داشته است. مطلب ذیل پاسخی کوتاه به آن پرسش است.
آدمی که دیگری را مورد تمسخر قرار می دهد، به طور ضمنی این را هم بیان می کند که از دیگری برتر است! و این رفتار اگر تبدیل به عادت شود، بزرگترین بلای اخلاقی ای که مادر تمام رذایل است، نصیب شخص مسخره کننده می گردد! یعنی ندیدن عیوب خود و خویش را عاری از هر عیب و نقص دانستن؛ که این نیز منتج به این مصیبت خواهد شد که آن فرد به جهت نادیده گرفتن عیوب خود، طبیعتا برای اصلاح آن ها نیز اقدامی نکند و رفته رفته وضعیت وخیم تری از نظر روانی و روحی پیدا کند؛ که صد البته اختلالات روحی هم منجر به آثار و نتایج عینی و مادّی خواهد شد!
بنابراین «تمسخر دیگران» فقط موجب شکستن دل انسان های دیگر و تحقیر آن ها نمی شود، بلکه گریبان شخص مسخره کننده را هم خواهد گرفت!
از سوی دیگر ما در مباحث اخلاقی داریم که خلق انسانی «عیال الله» محسوب می شوند! و خداوند شدیداً نسبت به اضرار روحی،روانی و مادی عیال خود حسّاس است؛ چنین دیدی در قرآن بوده که منشاء آثار عدیده ای در معرفت اخلاقی و فلسفه¬ی اخلاق شده است.
ما در مباحث اخلاقی و دینی داریم که «آبروی مومن از کعبه نیز بالاتر است!» ما در قرآن داریم که الله می فرماید: «ولقد کرّمنا بنی آدم» یعنی «ما فرزندان آدم را بزرگ داشتیم» و این به این معنا است که خداوند برای انسان احترام ویژه ای قائل شده است!
بنابراین تمسخر دیگران یعنی ریختن آبروی یک انسان، یعنی تحقیر موجودی که پروردگار گیتی برای او احترام قائل شده است، یعنی توهین به موجودی که خداوند برای او احترام قایل است! بنابراین بدیهی بوده که از منظر اخلاق دینی، بایستی به عنوان یکی از بزرگترین گناهان محسوب شده و قرآن به آن متذکّر گردد.
در واقع اگر قرآن تمسخر را گناه بزرگ نمی شمرد، موجب تعجّب بود!
امّا مضرّات تمسخر دیگران به این ها محدود نمی شود! از منظر روانشناسی «تمسخر دیگران» موجبات تحریک آن ها را فراهم می سازد؛ که یا موجب اقدام متقابل فرد مسخره شده می شود که این یعنی رواج توهین، جدال، نزاع و برهم خوردن سلامت اخلاقی جامعه که بسی تبعات وخیم برای جامعه ی انسانی دارد؛ و یا موجب ایجاد عقده در روح شخص مسخره شده می گردد؛ که بعدها یا از طریق اقدامات مجرمانه و یا از طریق اِعمال تمسخر از سوی خود آن فرد نسبت به دیگران و یا رفتارهای سالب حیات آن شخص بروز می¬یابد؛ که همه و همه یعنی تخلیه ی یک فشار روحی نامطبوع و مخرّب در بستر زندگی جمعی انسان ها!
ما در قرآن به کرّات داریم که از بزرگترین نشانه های جهنّمیان، اهل نزاع بودن ایشان است! دایم در جدال و جنگ با همدیگر بسر می برند. از همین روی «تمسخر دیگران» که مایه¬ی انواع نزاع¬ در بستر جامعه می گردد، از این زاویه اگر نگاه شود، یکی از اوصاف اهل جهنّم است!
چه بسیار قتل هایی که ریشه در یک عقده ای داشت که قاتل به جهت مورد تمسخر قرارگرفتن توسط مقتول در سال های پیش، دست به ارتکاب قتل زده است! چه دیگرآزاری هایی که ریشه¬ی رفتارهایشان در «عقده ی حقارتی» بوده که در روان آنها به جهت داشتن تجربه¬ی تحقیرشدن داشته¬اند! و...
بنابراین صد البته ضروری بود که از هر نظر «تمسخر دیگران» یک گناه کبیره در قرآن تلقی شود! پیامبر اسلام صلّ الله علیه و آله در بیان هدف رسالت خود فرمود: «من مبعوث شدم برای تمیم مکارم اخلاقی.» فلذا اساساً دین، بنیانش بر اخلاقیات استوار است؛ و به همین جهت هم قرآن کریم مملو از احکام اخلاقی است.