تاریخ نگارش : دهم شهريور 1392
العلم النهجة المرضیة
فرشاد ساسانی
در این مقاله به عظمت علم و عمل به آن طبق بیان احادیث و روایات و قران آورده شده.
کلید واژه : علم، عمل ، ثواب
ناشر : نام کتاب مولف انتشارات تاریخ چاپ | 1- ده گفتار شهید مطهری صدرا چاپ 30، 1389 | 2- (16) هدایت در قرآن جوادی آملی مرکز نشر اسراء هـ ش 1385 | 3- اسرار الصلاة میزجواد آقا ملکی تبریزی کیش مهر هـ ش 1384 | 4-اهل بیت در قرآن حیث ج 1 محمود ری شهری دارالحدیث هـ ش 1383 (سوم) | 5-دانش نامة امیرالمومنین ج 10 محمود ری شهری دارالحدیث هـ ش 1382 | هـ ق 1424 | 6-ز ملک تا ملکوت (دفتر دوم) حضرت حق شناس مولف هـ ش 1389 | 7-مفردات راغب راغب الاصفهانی ذوی القربی هـ ش 1384 | هـ ق 1424 | 8-لسان العرب ج 9 ابن منظور بیروت لبنان هـ ق 1408 | 9-مقائیسُ اللغه ج 4 ص 109 قاوس ین زکریا مکتب الاعلام الاسلام 1404 جمادی آخر | 10-اقربُ الموارد فی فُصح العربیه و الشوارد ج ثالث باب عین سعید الخوری الشر تونی اللبنانی دار الأسوة الاطباعة والنشر هـ ش 1374 | هـ ق 1416 | نام کتاب مولف انتشارات تاریخ چاپ | 12-با علم و عالم محمد محسن حاجی حیدری لاهدیتان هـ ش 1389 | 13- نهج الفصاحه ابوالقاسم پانیزه (منجم) دارالعلم (اول) 1387 | 14-میزان الحکمه ج 8 محمود ری شهری دارالحدیث هـ ش 1384 | 15- علم و حکمت در قرآن و حدیث ج اول محمود ری شهری دارالحدیث هـ ش 1382 | 16- تفسیر نمونه مکارم شیرازی مروی 1369هش | 17- تفسیر نور محسن قرائتی مرکز فرهنگی درسهای از قرآن 1383هش | 18- نشریة کیهان حسینی و حسام الدین مرکز فرهنگی بهارستان 5/4/1384 | 19- نشریة همشهری حسین، سیف الهی مرکز فرهنگی بهارستان 30/7/1386 | |
تقدیم به:
قطب عالم امکان حضرت حجت ابن حسن العسکری




{فهرست مطالب}

مقدمه ..........................................4
معنای علم در لغت................................5
اهمیت علم در ارتباط با پیشوایان.................6
توفیق علم جویی..................................10
اهمیت کسب علم...................................12
علم و حقیقت آن..................................14
جایگاه علم و تحقیق از دیدگاه قران...............15
جایگاه و نقش علم و تحقیق در رشد تمدن اسلامی .....17
جایگاه علم واحدیث از دیدگاه احادیث..............19
تکامل علمی انسان................................26
تکامل علمی با اسلام..............................28
تراتب سقوط علمی..................................29
خلاصه ...........................................30
منابع ..........................................

(بسم رب شهداء و صدقین)


} مقدمه {
تلاش من برای رسیدن به سیر الی الله سبب شد تا بدونبال چیز عجیبی باشم لذا بدونبال کتب عرفانی رفتم کمی هم دوست داشتم که مزه علوم غریبه را بچشم.
شروع کردم به استخراج ذکرهای عجیب ذکرهای زیادی را در کتب های مختلف کشف کردم ولی آنقدر زیاد بود که انجام آنها مرا کاملاً از کاربی کار می کرد، در روزی که مشغول خواندن یکی از آن کتب شدم (کتاب اصرارالصلاة میرزا جواد آقا)، ذکر های زیادی را کشف کردم اما یکبار صفحة را ورق زدم دیدم صفحه فارسی شد تعجب کردم که وسط این همه ذکر صفحه تغییرکرد. شروع به مطالعه کردم ایشان با قلمی روان فرمود بطور صریح که تفکر برتراز این همه ذکرهای پیشین است.آنجا بود که به آن چیز عجیبی که دونبالش می گشتم رسیدم وبرآن شدم که تحقیقی در این بار بکنم و دوستاران سیر الی الله را به این رمز بزرگ آشنا سازم امیدوارم که این کار ناچیز در پیشگاه حضرت حق مورد قبول قرار گیرد.
جمعه 15/7/90 فرشاد ساسانی مصادف با ولایت حضرت علی بین موسی الرضا)علیه السلام)

معنای علم
بطور خلاصه علم را می توان حقیقت و اساس چیزی را گفت و از جهتی علم به دو دستة نظری و علمی و از نظر دیگر به عقلی و سمعی تقسیم می شود همان طور که در مفردات آمده (العلمُ ادراکُ الشَّیء بحقیقةِ و ذلک ضربانِ احدُ هما ادراک ذاتِ الشِّیء والثانی الحکم علی الشِّیءو....)
واژة علم از آن دسته واژه هایی است که بسیار جای بحث دارد از آن تعبیر به نقیض الجهل کرده اند و در لسان العرب نطرات مختلفی از جمله سیبویه و ابن جنی و... آورده شده (لمّا کان العلم قد یکون الوصف به بعدَ المُزاوَلة له و طولِ الملایسة و...)
از این واژه در مقاِئیسُ اللّغه معنای معرفت را بکار برده و علم را ریشه تک معنایی گرفته و دلالتش در آثاری است که در اشیاء وجود دارد که به واسطة آن از غیر تمیز داده می شود (العلم و فی المصباح الیقین و جاء بمعنی المعرفة ایضاً و...)
در أقربُ الموارد ریشة علم را العین والام و المیم أصلُ صحیح واحد، یَدُلُّ علی أثَرِ بالشیء بتمیّزُ به عن غیره) تعییر کرده است.
خداوند متعال اولین آیاتی را که به حضرت رسول وحی نموده، این است که بخوان بنام پروردگارت و خداوند سخن خود را با خواندن آغاز می نماید. گویی سر چشمة خلقت خواندن و یاد گرفتن و علم آموزی است و این خواندن تنها با حضور خود اوست که معنا می یابد. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و در محضر ربوبی و معلم عالم، خواندن را آغاز کرد. حقیقت علم نوراست و علم در معارف اسلامی به دو دسته حصولی و حضوری تقسیم می شود.

{اهمیت علم در ارتباط با پیشوایان الهی}

خداوند از جهل و نادانی بدور است لذا افرادی را که برای هدایت مخلوقش می فرستد باید آگاه به حقایق باشد لذا در آیه (و لُوطاً آیتَناهُ حکماً و عِلماَ) و این (و لَقَد آیتنا داوُدَ و سُلَیمانَ عِلماً)
در حدیثی از نهج البلاغه حضرت می فرماید: لعلم إفضل مِن المال بسبعة: الاوّل، انّه میراث الأنبیاء و المال میراث الفراعنه الثانی العلم لاینقص، بالنفقة و المال ینقص بها الثالث: یحتاج المال الی الحافظ و العلم یحفظ صاحبه الرابع: العلم یدخله فی الکفن و یبقی المال الخامسی: المال یحصل للمومن و الکافر و العلم لا یحصل الاّ المومن خاصة السادس: جمیع الناس یحتاجون الی صاحب العلم فی امر دینهم و لایحتاجون الی صاحب المال. السابع: العلم یقوّی الرجل علی المرود علی الصراط و المال یمنعه.
علم به سبب دارا بودن هفت چیز از مال بالاتر است.
1- علم میراث انبیاء است و مال میراث فراعنه می باشد.
2- علم با انفاق کم نمی شود اما مال کم می گردد.
3- مال به حفاظت احتیاج دارد اما علم صاحبش را حفظ می کند.
4- علم همراه انسانی در قبر می آید اما مال باقی می ماند.
5- مال هم برای مومن حاصل می شود و هم برای کافر اما فقط علم برای مومن حاصل می شود.
6- تمام مردم در امر دینشان به صاحب علم احتیاج دارند اما به صاحب مال احتیاج ندارند.
7- علم پای انسان را در عبور از صراط محکم می کند اما مال، مانع از عبور می شود.
هر چه از دو نان به منّت خواستی در تن افزودی و از جان کاستی
(سعدی)
لذا خداوند در مقابل این علمی که به آنها داد از آنها پیمان گرفت که این کتاب خدا را به مردم آموزش بدهند.
(وَ إذأخَذَ اللهُ میثأقَ الّذینَ اُوتُوا الکتابَ لَتُبیّنُنَّهُ لِلنّاس ) منظور از این کتاب علم عامی است که خداوند طبق حدیث امام باقر (علیه السلام) اِنَّ لِلهِ تعالی علماً خاصاً و علماً عامّاً، فأمّاَ الِعلمُ الخاصُّ فالعِلمُ الذّی لمُ یطلع علیهِ ملأئکة المقرّبین و انبیاء هُ المُرسلینَ و أمّا عِلمُهُ العامُّ فانَّهُ علمُهُ العامُّ فانّهَ علمُهُ الّذی لم یُطلع علیه ملائکةَ و المقربین و انبیاء هُ المُرسلین و قَد وَقَعَ الینا مِن رَسولِ الله . خداوند متعال علم خاصی و عامی دارد ، علم خاص او همان علمی که فرشتگان مقرَّب و پیامبران فرستادة او بر آن آگاهی ندارند. علم عام علمی است که از رسول خدا (صل الله علیه و آله) به ما رسیده است.
در میان نعمت های الهی، حساب علم جدا است و علم زمانی ارزش دارد که در اختیار افراد صالح قرار بگیرد علم یکی از ملاک های برتری است
معیار برتری خود از دیگران در علم خلاصه کردند نه در قدرت و حکومت. شکر و سپاس را نیز در علم شمردند نه بر مواهب دیگر، چرا که هر ارزشی است برای علم است و هر قدرتی است از علم سر چشمه می گیرد.
هر دانشی که در سعادت بشر و سرنوشت او تأثیر بگذارد از اهمیت زیادی برخوردار است خداوند این دانش را به پیشوایانش داده تا برای مردم تبین کنند اما اکثر مردم نمی دانند در قرآن در این ارتباط می فرماید.
(ولا تلبسُوا الحَقَ بالباطل و تکتُمُوا الحقَّ و اَنتُم تَعلَمُون ) حق را به باطل می آویزید، با آنکه حقیقت را می دانید کتمانش می کنید. و چون به آنها گفته می شود به سوی حکم خدا و دستور رسول بیایید می گویند که ما پدرانمان را بر چیز دیگری یافتیم و همین کفایت می کند. قرآن می فرماید: و إذا قیلَ لَهم تعالوا الی ما اَنزَلَ اللهُ وَ الَی الرَّسولِ قَالوا حَسبُنا ما وَجَدنا علیه آباء نا أولو کانَ آباؤهُم لایعلمونَ شیئاً و لایَهتدون
و در آیات و روایات مکرر این حقیقت را بیان کرده که هیچ قومی را بجز تخلف از یک قانون عذاب نمی کنیم مگر آنکه حجت بر آن مردم تمام شده باشد. امام صادق (علیه السلام) می فرماید: قال العالم علی غیر بصیرة کالسائد علی غیر طریق و لاتزیده سرعةُ السَّیرِ الدّبُعداً
علم بی بصیرت مانند کسی است که بیراهه برود و او هر چه سرعتش بیشتر باشد و یا مسافت بیشتری طی کند، از مقصد دورتر می گردد.
نگردد علم هرگز جمع با آن ملک خواهی سگ از خود دور انداز
(محمود بشر ستوی)
شک نیست که روح قدر دانی و رعایت اصول انسانی ایجاب می کند که پدران و اجداد و نیاکان محترم شمرده شوند اما نه به این معنی که آنها را معصوم از خطا و اشتباه بدانیم و آن نقد و بررسی افکار و آداب آنها خودداری کنیم و از خرافات آنها کورکورانه تبعیت ننمائیم. زیرا این عمل در واقع یک نوع بت پرستی و متعلق جاهلی است بلکه باید در حین احترام به حقوق و افکار و سنتهای مقبولشان، سنن غلط آنها را بشدت در هم شکست به خصوص اینکه نسل جوان بر اثر پیشرفت علم و دانش و تجربیات بیشتر از نسل قبل دانا تراند و هیچ عقلی اجازه کورکورانه از گذشتگان را نمی دهد.






{توفیق علم جویی}
یکی از نیازهای و تمایلات فطری و ذاتی انسان حقیقت جویی و حقیقت طلبی او است. انسان طی اعصار مختلف برای ارضای این نیاز به دنبال کشف مجهولات و رسیدن به معلومات بوده و موجب پیشرفت و تکامل علم و دانش در گستره های مختلف طبیعی، فلسفی، الهی و... شده است.
سؤال: چرا خداوند به بعضی از بندگان خود نعمت های ویژه ای عطا می کند؟ آیا این کار با عدالت سازگار است. اوّلاً معنای عدالت این نیست که به همه یکسان بدهیم. آیا معلمی که به هر شاگردی نمره ای می دهد و یا پزشکی که برای هر بیماری داروی تجویز می کند، ظالم است؟ ثانیاً نعمت های ویژه مسئولیّت های ویژه ای را نیز بدنبال دارد. ثالثاً ما از خدا طلبی نداریم، تا هر چه بخواهیم به ما عطا کند. رابعاً الطاف الهی براساس، حکمت و شرایطی است که انسان یا جامعه آن را بوجود می آورد. افرادی با اخلاص، تلاش، علم و تدبیر، صرفه جویی عدالت و وحدت کلمه، شرایطی را در خود ایجاد می نمایند که زمینه ی دریافت الطلاف الهی و نعمت های ویژه می شود.
و ما یُعقِلُها اِلاّ العالِمونَ آنها تعقل نمی کنند مگر دانشمندانشان خداوند در سینه های آنها آیاتی روشن قرار داده بل هُوَ آیاتُ بَیتناتٌ فی صدورِ الَّذینَ اُوتُوالعلم . و آنها بر حقانیت خداوند شهادت می دهند. امام هادی (علیه السلام) می فرماید: همانا حجت های خدا (عالمان دینی و نائیان ائمه (علیه السلام) بر دین او از نظر سلطنت و حکومت در درجه ی بسیار بالا قرار دارند، خداوند به وسیله آنها بر بندگانش تسلط می یابد، پس کسی که خط وافری از آنان بدست آورد نباید چنین فکر کند که کسی که او را از رسیدن به آن مقام منع کرد بر او فضیلت دارد هر چند در جایگاه بلند شرافت و مال و زیبایی باشد، پس همانا اگر چنین بیاندیشد به تحقیق نعمت بسیار بندگی از نعمت های الهی را نزد خود کوچک شمرده است، همانا دشمنی از دشمنان ناصبی ما را با آنچه از علوم ما اهل بیت آموخت دفع می کند و این بسیار با ارزش تر از مال زیادی در دست کسانی می باشد که توسط آن بر او برتری پیدا کرده اند هر چند به هزاران هزار صدقه دهد.












{اهمیت کسب علم}
در بینش اسلامی، دانش و دانش پژوهی مقام پس والایی دارد آیات قرآن و روایات اسلامی آکنده از تشویق و ترغیب مسلمانان به تحصیل علم، تجلیل از مقام عالم و متعلّم است. چرا نباید از هر گروهی دسته ای به سفر بروند تا دانش دینی خویش را بیاموزند و چون باز گشتند، مردم خود را هشدار دهند.
این اهمیت آنقدر است که موسی(علیه السلام) به حضرت خضر(علیه السلام)می گوید: من از تو تبعیت می کنم تا به من بیاموزی قالَ لهُ موُسی هل أتبّعُک علی أنَ تعُلَّمَنِ مُمّا عُلَّمَتَ رَشداً
امام علی (علیه السلام) می فرماید: ای مردم بدانید که کمال دینی طلب علم و عمل به آن است و همانا طلب علم از طلب مال بر شما واجب تر است
یکی از خصوصیات علم آن است که هر آنچه انسان بیاموزد باز هم جا برای آموختن دارد و ظرف وجودش پر نمی شود ولی امیرالمؤمنین (علیه السلام) در این زمینه می فرماید: کل وُعاء یضیقُ بما جُعِلَ فیه الاّ وِعاءَ العلمُ فانَّه یتَّسعُ به
امام علی (علیه السلام) می فرماید: در مسجد رسول خدا (صل الله علیه و آله) نشسته بودم که ابوذر وارد شد و سؤال کرد یا رسول الله: «جنازةُ العابدِ أحبُّ اِلعلمُ أم مجلسُ العلمُ» نزد شما تشیع جنازه عابد محبوب تر است یا حضور در محضر عالم؟ رسول خدا (صل الله علیه و آله) فرمود: «الجلوسُ مساعة عند مذاکرةِ العلمُ اُحبُّ الی اللهِ من ألفِ جنازةٍ من جنائزِ الشُهداءِ: ای ابوذر یک ساعت حضور در مجلس علم محبوب تر است در نزد خدا از حضور در تشیع جنازة هزار شهید
افلم یسرو افی الارض برای گسترش شناخت باید علم آموخت اگر در ثریا باشد زمین و زمان کلاس درس هستند و کسانی که عبرت نمی گیرند سزاوار توبیخ هستند و عقل و گوش و چشم را از ابزار شناخت معرفی کرده است.

















{ علم و حقیقت آن}
علم و دانش در روایات، نور، حیاتِ دل، رهبر و راهنما، برترین ثروت، چراغ عقل، عمترین هدایت، بالاترین دوست داشتنی ها، گمشدة مؤمن، رأس ارزش ها، غایت و هدف فضیلیت ها و... معرفی شده خداوند متعال چنین علم را از نماز و روزه و حج و جهاد بهتر می داند.
طلبُ العلم اَفضلُّ عندَالله مِنَ الصَّلاة و الصیام و الحجَّ و الجهادِ فی سبیل الله عزَّوجل
خداوند متعال در سورة طلاق علت خلقت آسمان ها و زمین را علم و دانش بشری معرفی می فرماید.
اللهُ الذّی خَلَقَ بسعَ سماواتٍ و مِنَ الأرضِ مؤلَهُنَّ یدنزَّلُ الاُعدُ بینهُنَّ لعلموا أنَّ اللهَ علی کُلٌ شیٍ قدیرٌ وَ أنَّ اللهَ قد احاطَ بکُلِّ شیٍ علماً
از میان تمام بندگان، دانشمندان که به مقام عالی خشیت یعنی ترس از مسئولیت تؤام با درک عظمت مقام پروردگار نأمل می گردند. این حالت خشیت مولود سیر در آیات آفاقی و انفسی و آگاهی از علم و قدرت پروردگار و هدف آفرینش است.
همان گونه که دانش آموختن ارزش دارد و حقیقت والایی دارد نقطة مقابل آن یعنی باقی ماندن به جهل و نادانی بسیار مذموم است و در آیات و روایات به آن اشاره شده.نقطة شروع و آفت علم فراموشی است که پیامبر می فرماید: آفة العِلم النصیانُ واضاعُتهُ أن تُحّدثُ به غیرَاهلهِ
آفت دانش فراموشی است و علمی که به نا اهلش سپرده شود تلف می شود.
هیچ قومی را عقاب بلا بیان رها نمی کنیم. انسان مکلف است که تحصیل علم کند و سپس طبق آگاهی عمل کند در غیر این صورت «اشد النّاس عذاباً یوم القیامة عالمٌ لم یتفعهُ علمُهُ»
روز رستاخیز: عذاب دانشمندی که از دانش خود بهره نمی برد از همه مردم شدیدتر است.

1- جایگاه علم و تحقیق از دیدگاه قرآن
قرآن کاملترین و جامع ترین و بدون خدشه ترین کتابی است که بر جهان بشریت عرضه شده است: (ما فرطنا فی الکتاب من شییء) انعام 38، «و انه لکتاب عزیز لا یاتیه الباطل من بین یدیه و لامن خلفه تنزیل من حکیم حمید.» فصلت 42
(این کتاب بزرگ آسمانی که خود را چون نور و روشنگر راه بشر معرفی می کند: مائده 15)
هر گونه گفتار یا کرداری را که از روی علم و تحقیق و شناخت نباشد نفی می کند و به همین دلیل در بسیاری از آیات آن این عبارات مشاهده می شود: «لعلکم تعقلون، لعلکم تتفکرون، ان فی ذلک لآیات لاولی الالباب و...» و در همین راستا علت بد سرانجامی و بدبختی و جهنمی شدن جن و انس را نبود ژرف اندیشی و نداشتن بینش و فهم لازم دانسته است: «و لقد ذرانا الجهنم کثیرا من الجن و الانس لهم قلوب لایفقهون بها و لهم اعین لا یبصرون بها و لهم آذان لا یسمعون بها اولئک کالانعام بل هم اضل اولئک هم الغافلون» اعراف 179
و از آنجا که انسان ها تا به ناتوانی و نادانی خویش پی نبرند بدنبال کسب آگاهی و علم و تحقیق نمی روند، خداوند ابتدا با اعجاز در بیان، آنان را خاضح ورام خود ساخت و پس از آنکه ناتوانی آنان را در مقابله با عظمت قرآن به اثبات رساند و به آنها نشان داد که این کتاب، معجزه الهی است: بقره 23
آنها را از هر گونه عمل نابخردانه و غیر علمی و بدون تحقیق باز داشت «و لاتقف ما لیس لک به علم» اسرا 36
از طرفی منشا خطا و گمراهی آنان را پیروی از گمان های باطل دانست: «قل هل عندکم من علم فتخرجون لنا ان تتبعون الاالظن» انعام 148
و از طرف دیگر شیوه خود را در دعوت از مردم به پیروی از فرامین خود و فرامین پیامبر، براساس بینش و بصیرت معرفی کرد: یوسف 108
و بر همین اساس مردم را در انتخاب دین آزاد گذاشت: «لااکراه فی الدین قد تبین الرشد من الغی» بقره 256
بنابراین اگر در جای جای این کتاب بزرگ الهی انسان به سیر در آفاق و انفس دعوت شده است، هدفی جز این نبوده است که انسان با بصرت و بینش، به فرامین الهی گردن نهد نه از روی جهل و ترس، آنچنانکه در آیه 46 سوره حج می فرماید «افلم یسیروا فی الارض فتکون لهم قلوب یعقلون بها او آذان یسمعون بها فانها لاتعمی الابصار و لکن تعمی القلوب التی فی الصدور» و در آیه 98 سوره انعام می فرماید:
«و هو الذی انشاکم من نفس واحده فمستقر و مستودع قد فصلنا الآیات لقوم یفقهون»
و در آیات 191 و 190 سوره آل عمران پرستش گران و ایمان آورندگان به خداوند و قیامت را کسانی می داند که اهل عقل و تفکر و خرد ورزی هستند: «ان فی خلق السموات و الارض و اختلاف اللیل و النهار لآیات لاولی الالباب، الذین یذکرون الله قیاماً و قعوماً و علی جنوبهم و بتفکرون فی خلق السماوات و الارض ربنا ما خلقت هذا بالطلا سبحانک فقط عذاب النار»

2- جایگاه و نقش علم و تحقیق در رشد تمدن اسلامی
به جرات می توان گفت که همین آیات قرآن و احادیث پیامبر همچون اطلبوا العلم من المهد الی اللحد بود که نهضتی علمی و معرفتی را در مسلمانان ایجاد کرد و آنان را تا قله های علم و تحقیق پیش برد، شهید مطهری در این باره می نویسد: جوشش و جنبش علمی مسلمین از مدینه آغاز شد. اولین کتابی که اندیشه مسلمین را به خود جلب کرد و مسلمین در پی درس و تحصیل آن بودند قرآن و پس از قرآن، احادیث بود. این بود که اولین حوزه علمی در مدینه تاسیس شد.
برای اولین بار عرب حجاز در مدینه با مساله استادی و شاگردی و نشستن در حلقه درس و حفظ و ضبط آنچه از استاد می شنود آشنا شد. مسلمین با حرص و ولع فراوانی آیات قرآن را که تدریجا نازل می گشت فرا می گرفتند و به حافظه می سپردند و آنچه را که نمی دانستند از افرادی که رسول خدا (ص) آنها را مأمور کتابت آیات قرآن کرده بود و کتاب وحی، معروف بودند از یکدیگر فرا می گرفتند.
در مسجد پیامبر رسما حلقه های درس تشکیل می شد و در آن حلقه ها به بحث و گفتگو درباره مسائل اسلامی و تعلیم و تعلم پرداخته می شد. روزی رسول خدا (ص) وارد مسجد شد و دید دو حلقه در مسجد تشکیل شده است، در یکی از آنها افراد به ذکر و عبادت مشغولند و در یکی دیگر به تعلیم و تعلم، پس از آنکه هر دو را از نظر گذراند فرمود: «کلاهما علی خیر ولکن بالتعلیم ارسلت» یعنی هر دو جمعیت کار نیک می کنند اما من برای تعلیم فرستاده شده ام. رسول خدا (ص) آنگاه رفت و در حلقه ای که آنجا تعلیم و تعلم بود نشیت به نقل از منیه المرید شهید ثانی صفحه 5
بعد از مدینه، عراق محیط جنب و جوش علمی گشت. در عراق ابتدا دو شهر بصره و کوفه مرکز علم بودند. اما پس از بنای بغداد، آن شهر مرکز علمی شد و در آن شهر بود که علوم ملتهای دیگر به جهان اسلام منتقل گشت، بعدها ری و خراسان و ماورائالنهر و مصر و شام و اندلس و غیره هر کدام به صورت یک مهد علمی در آمدند، جرجی زیدان در کتاب تاریخ تمدن اسلام صفحه 264 پس از آنکه همت و تشویق امرا و احکام مسلمان را به عنوان یک عامل بسیار مؤثر یاد می کند، می گوید: دانش پروری و علم دوستی بزرگان اسلام سبب شد که روزبه روز مؤلف و کتاب در قلمرو اسلام فزونی یابد و دائره تحقیق وسعت پیدا کند، پادشاه و وزیر و امیر و دارا و نادار عرب و ایرانی و رومی و هندی و ترک و یهود و مصری و مسیحی و دیلمی و سریانی در شام و مصر و عراق و فارس و خراسان و ماورائ النهر و سند و افریقا و اندلس و غیره در تمام شبانه روز به تالیف مشغول شدند و خلاصه آنکه هر جا اسلام حکومت می کرد علم و ادب به سرعت پیشرفت می نمود، در این تألیفات گرانبها، خلاصه ای از تحقیقات بنی نوع انسان از روزگار پیشین تا آن زمان دیده می شد و مباحث مهمی از علوم طبیعی، الهی، نقلی، ریاضی، ادبی و عقلی در کتب جمع شده بود و در نتیجه تحقیقات علمای اسلام، علوم مزبور دارای شعب متعدد گشت
البته سخن در ابعاد این نهضت علمی و تأثیر آن در رشد و گسترش فرهنگ علم و تحقیق و تمدن اسلامی بسیار است اما چون مجال اندک است به همین مقدار بسنده می کنیم و خوانندگان را برای مطالعه بیشتر به کتبی که در مورد تاریخ تمدن اسلام نوسته شده است راجاع می دهیم.

3

- جایگاه علم و تحقیق از دیدگاه احادیث
از آنجا که اسلام آخرین دین الهی و کاملترین آنان است: (آل عمران 85)،
بنابراین ما ادعای آنرا داریم که اسلام در هر زمینه ای و از جمله علم و تحقیق، معیارها و ملاک هایی برای بشر تعیین نموده است تا او بتواند در طی مسیر زندگی، مسیر سعادت را به نحو مطالب طی کند و به سر منزل مقصود برسد لذا در این قسمت به بررسی احادیثی می پردازیم که روش هایی را برای رشد و گسترش علم و تحقیق و بهره بردن از برکات آن، ارائه نموده اند.
الف ـ تأکید بر بالا بردن توان عقلانی
اولین اصلی که در علم آموزی باید رعایت شود قوت عقل و ادراک است زیرا عقل چون توانا شود به سرعت درنیل به مقصود موفق خواهد شد لذا یکی از مهم ترین اهداف کسب علم، افزایش قدرت عقلانی بشر است. آنچنانکه امام صادق علیه السلام می فرماید: «کثره النظر فی العلم یفتح العقل» تحصیل علم و دانش مایه تقویت و تأیید عقل آدمی است. (همچنین امام علی علیه السلام می فرماید: عقل غریزه ای است که با کسب علم و تجربه افزایش می یابد.)
قوت عقل و اداراک آنچنان مهم و کارساز است که شرط و معیار اصلی نبوت شمرده شده است، آنچنانکه رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرموده است: هیچ پیامبری از طرف خداوند به نبوت برانگیخته نشد مگر اینکه عقلش به کمال رسید و عقلش از عقل همه مردم زمانش برتری یافت بنابراین کسانی که عهده دار امر تحقیق و علم آموزی می شوند نیز باید از این کمال برخوردار شوند تا راههای رشد و گسترش بهینه تحقیق علمی را کشف نموده و در جامعه رواج دهند.
ب ـ روحیه علم آموزی و تحقیق باید از کودکی در انسان بوجود آید.
امام علی (علیه السلام) فرمود: «من لم یتعلم فی الصغر لم یتقدم فی الکبر»
آن کسی که در کودکی به کسب علم و دانش نپردازد در بزرگسالی رشد و پیشرفتی در جامعه نخواهد داشت. (نبابراین باید شیوه آموزش و پرورش در جامعه اسلامی بگونه ای باشد که از همان اول کودکی، کودکان محقق تربیت شوند نه مقلد و حفظ کننده صرف، و ملاک نمره دادن در دروس، بگونه ای باشد که نوآوری و تحقیق نیز در آن لحاظ شود و آنچنان که در روایات آمده است ذهن کودک فعال شود و در صدد سوال کردن برآید قال المعصوم: «ان هذا العلم علیه قفل و مفتاحه المساله» بر در علم و دانش قفلی است که با سؤال و پرسش گشوده می شود (و یا در روایتی امام باقر علیه السلام می فرماید: «الا ان مفتاح العلم السوال» بدانید که کلید دانش است) رسیدن به عرصه های جدید سؤال است.
و ما نیک می دانیم که تحقیق صورت نخواهد گرفت مگر اینکه در ذهن محقق سؤالی پدید آید و او را به فکر و اندیشه وادارد.
امام علیه علیه السلام فرمود است: فضل فکر و فهم انجع من فضل تکرار و دراسه.(فضیلت درک و فهم مطالب علمی به مراتب نافع تر از فضیلت تکرار و خواندن و فراگرفتن آن است).
ج ـ مسیر تحقیقات و علم آموزی باید در اموری باشد که مورد نیاز جامعه است.
منظور آن است که دست اندرکاران امر پژوهش و تعلیم باید محققین را در مسیری هدایت کنند که گره های کور و مشکلات اساسی که مانع رشد و پیشرفت جامعه اسلامی است و بگشایند.
امام علی علیه السلام می فرماید «من عرف الایام لم یغفل عن الاستعداد» (کسی که اوضاع روزگار خود را می شناسد از آمادگی در مقابل مقتضیات آن غفلت نمی ورزد.)
همچنین امام صادق علیه السلام می فرماید: «العالم بزمانه لاتهجم علیه اللوابس» (کسی که به مقتضات زمان خود عالم و آگاه باشد مورد هجوم اشتباهات قرار نمی گیرد) و چه اشتباهی بالاتر از اینکه جامعه اسلامی از علمی نمودن ارکان خویش بازماند و دچار اشتباهاتی شود که آنرا به انحطاط کشاند همچنان که خداوند در قرآن در سوره انفال آیه 60 می فرماید: «و اعدوالهم ما استطعتم من قوه» (از هر نیرو و توانی که دارید استفاده کنید و در مقابل تهاجم دشمنان خود را آماده سازید.)
د ـ تحقیق باید در موضوعاتی باشد که بهتر نتیجه می دهد.
امام علی علیه السلام فرموده است: «العلم اکثر ان یحاط به فخذوا من کل علم احسنه» (دانش بیش از آن است که بتوان به همه آن دست یافت پس آن دانش هایی را فراگیرید که شایسته تر است.)
با توجه به این سخن امیرالمؤمنین علیه السلام مسئولین جامعه اسلامی باید مسیر تحقیقات را در دانش هایی قرار دهند که سریع تر جواب می دهد و نتایج مقیدتری را در بر دارد و شاید مصداق این حدیث، جنبش نرم افزاری در عصر حاضر باشد که رهبر انقلاب بارها به ضرورت آن اشاره کرده اند همچنانکه رسول خدا صلی الله علیه و آله وقتی مشاهده کرد توسعه فتوحات اسلامی و بسط امور نظامی ایجاب می کند که بعضی از اصحابش با سلاح های جدید آشنا شوند دو نفر از اصحاب خود را به جرش که یکی از روستاهای یمن بود فرستاد تا اطلاعات لازم را فراگیرند.
هـ ـ تحقیقات علمی باید در خدمت آرمانهای اخلاقی و منافع مردم باشد.
از دیدگاه اسلام تحقیق و کسب علم در صورتی ارزشمند خواهد بود که علاوه بر تأمین منافع مادی بشر به ابعاد معنوی و اخلاقی بشریت آسیب نرساند لذا از معصومین نقل شده است که «من قال انا عالم فهو جاهل» (کسی که خود را دانشمند بداند به آن بنازد او نادان است) یا امام امیرالمؤمنین علیه السلام فرموده اند: «اکثر مصارع العقول تحت بروق المطامع» (آن حضرت در سخنی دیگر فرموده اند: «من اطاع التوانی ضیع الحقوق» هر کس تنبلی کند حقوق خویش را ضایع می کند و در روایتی از امام باقر علیه السلام نقل شده که فرمود: «عالم ینتفع به افضل من سبعین الف عابد» (دانشمندی که مردم از علمش سود می برند بر هفتاد هزار عابد برتری دارد.)
این روایات، محققین و دانشمندان را از پیروی هواهای نفسانی و خود خواهی که منشأ هر فسادی است برحذر می دارد و آنها را دعوت به اموری می کند که حل مشکلات مردم را در پی داشته باشد نه آنکه منفعت طلبی و سود پرستی آنها را ارضائ نماید.
و ـ حکومت باید بستر علم و تحقیق را فراهم کند.
از آنجا که حکومت در ایجاد یک حرکت علمی و تحقیقی بسیار می تواند تأثیر گذار باشد، لذا حکومت اسلامی باید شرایط پیدایش و گسترش تحقیقات و برداشتن موانع را فراهم کند، و به همین دلیل است که امام علی علیه السلام در حدیثی فرموده اند: «الناس بامرائهم اشبه منهم بآبائهم» (مردم در روش های اخلاقی و صفات اجتماعی به حاکمان بیشتر شباهت دارند تا پدران خویش. و از آنجا که مردم استعدادهای مختلفی دارند حکومت مؤظف است شرایط رشد این استعدادها را در مردم فراهم کند، امام صادق (ع) می فرماید: «الناس معادن کمعادن الذهب والفضه» (مردم دارای استعدادهایی هستند که همچون طلا و نقره ارزشمند هستند. بنابراین استخراج این معادن ارزشمند با برنامه ریزی و اجازه دادن به بروز این استعدادها فراهم می شود البته حکومت برای جلوگیری از مادی گرائی در امر علم و تحقیق لازم است برنامه ریزی مناسبی داشته باشد و این حاصل نمی شود مگر با طرد عناصر ناباب و تشویق و تقویت افراد لایق، همچنانکه امام علی علیه السلام در نامه 53 نهج البلاغه به مالک اشتر می فرماید:
به آنان میدان بده تا به آرزوی مشروع خویش برسند و پیوسته به نیکی یادشان نما، کسانی که با تحمل رنج و زحمت، به خوبی امتحان داده و انجام وظیفه کرده اند، خدماتشان را یک به یک به زبان بیاور و قدر دانی کن، چه آنکه تشویق مکرر از کارهای خوب، دلیران را در انجام وظایف تهییج می کند و ضعیفان ترسو را تشویق می نماید و شجاعت می بخشد.
ز ـ رواج دادن فرهنگ سخت کوشی و تلاش
اسلام دینی است که بسیار به تلاش و کوشش ارج نهاده و آن را بزرگ شمرده تا آنجا که در قرآن کریم آمده است: «و ان لیس للانسان الا ما سعی» (سوره نجم 39)
و حتی لازمه اعتماد به معاد را پر تلاش بودن دانسته است آنچنانکه رسول اکرم صلی الله علیه و آله در حدیثی می فرماید: «ان العبد لاتزول قد ماه یوم القیامه حتی یسال عن عمره فیما افناه و عن شبابه فیما ابلاه» (در قیامت هیچ بنده ای قدم از قدم بر نمی دارد تا اینکه از او پرسیده می شود عمرش را در انجام چه کاری به پایان رسانده و جوانیش را چگونه و در چه راهی تمام کرده است.
و ما وقتی به سیره اهل بیت مراجعه می کنیم مشاهده می کنیم که زندگی آنان سراسر تلاش و کوشش برای رشد معرفت و تربیت انسانهای صالح بوده است. و آنجا که مانند امام علی علیه السلام به حکومت رسیده اند این تلاش و کوشش را در جهت حل مشکلات مادی مردم، بسیار فراگیرتر کرده اند و آنجا که شرایط برای تعلیم و تعلم و تحقیق فراهم بوده است به تلاش در جهت گسترش دانش دست زده اند که مصداق بارز آن عصر امام باقر و امام صادق علیهماالسلام است.
امام علی علیه السلام در نامه 53 نهج البلاغه به مالک اشتر می نویسد:
(با دانشمندان زیاد به گفتگو بنشین و با حکمای و اندیشمندان بسیار به بحث و گفتگو بپرداز و این بحث ها و گفتگوها باید در اموری باشد که به وسیله آن وضع کشورت را اصلاح می کند و آنچه را که موجب قوام کار مردم پیش از تو بوده تقویت می کند) همچنین در نامه 31 نهج البلاغه می فرماید: «عون نفسک التصبر علی المکروه» (خود را به پایداری در مقابل سختی ها عادت بده.)
ح ـ عالم و محقق چه خصوصیاتی را باید دارا باشند
در این بخش خوانندگان را به کتاب منیه المرید اثر ارزشمند شهید ثانی ارجاع می دهیم که به نحو کافی و وافی به بیان آداب تعلیم و تعلم و صفات و خصوصیات اهل علم پرداخته است و ما فقط به اجمال به عنوان های این بحث اشاره می نمائیم:
علم و محقق باید دارای خلوص نیت باشد، به علم خویش عمل نماید، توکل به خدا داشته باشد، دارای حسن خلق و فروتنی باشد و در جهت کسب مکارم اخلاقی تلاش کند، عفت نفس و علو همت داشته باشد، به وظایف دینی و اخلاقی عمل کند، از جدال و ستیزه جوئی پرهیز کند، به نظافت و آراستگی ظاهر اهمیت دهد، در امر تحقیق و تعلیم تمام تلاش خود را بکار گیرد، از گفتن حق ابا نداشته باشد، در بیان مسائل علمی نظم و ترتیب منطقی را رعایت نماید، ترس از گفتن کلمه نمی دانم نداشته باشد، در کار خویش نظم و انضباط را رعایت نماید. شاگرد پرور و مشوق شاگردان در امر تحقیق و تعلیم باشد، علومی را که تخصص ندارد تقبیح وتخطئه ننماید و... آنچه گفته شد مشتی بود از خروار.

کمال علمی انسان
تکامل انسان فقط از راه علم صائب و عمل صالح پدید می آید، تا زمانی که انسان در دنیاست، از حیات فردی و اجتماعی برخوردار است، لیکن پس از آن جز مسائل انفرادی چیز دیگری نیست.
پیمودن مسیر تکامل در گرو آگاهی مورد نیاز شناخت آغاز و انجام و مسیر حرکت یعنی شناخت مبدأ و معاد و منازل میان آن دوست مسیر در جان مالک صالح است و شناخت آنچه در جان بشر نفوذ کرده، وی را می سازد، گسترده معرفت را تا بیرون از وجود انسان امتداد می بخشد و بدین سان نقش رسالت و نبوت و دین آشکار می گردد انسان با عمل آگاهانه به کمال شایستة خود می رسد و اگر آگاهی او درست باشد، رفتاری که براساس آن انجام شود، صحیح خواهد بود.
انسان با آنکه در مسیر جان خود حرکت می کند، در ارتباط با هر موجودی از جهان، استخدامگر است و از موجودات پیرامون خود، اعم از خاک و هوا و معادن و نباتات و حیوانات، حتی از دیگر انسان ها به نفع خود کام می گیرد و چون زندگی او اجتماعی است، دیگران نیز با آنچه در اطرافشان هست، همچنین با او، همین رفتار بهره جویانه دارند و بدین سان ضرورت نوعی همکاری و تقسیم کار عادلانه رخ می نماید که افزون بر معیشت مادی، سعادت ابدی انسان را نیز فراهم می سازد. برنامه ای که این آرمان را بر پایة عدل استوار می سازد به وسیلة آفریدگار انسان و از راه رسالت و به نام دین عرضه می شود.
راز این که شب زنده داری و دعا از اسباب تحصیل علم هستند این است که علم چنان که در برخی از روایات به آن تصریح شده به بسیار آموختن نیست بلکه نوری است که خداوند در دل هر که بخواهد می اندازد و شب زنده داری است که دل را نورانی کرده و نور را در دل پایدار می کند.









کمال علمی با اسلام
باید به چند اصل توجه داشته باشیم. یکی اینکه آیا اسلام چگونه جامعه ای می خوهد؟ البته واضح است که اسلام جامعه ای می خواهد عزیز و مستقل و متکی به خود اسلام نمی پسند که یک ملت مسلمان زیر دست و تو سری خور یک ملت غیر مسلمان بوده باشد.
«ان یجعلَ الله للکافرین علی المومنین سبیلاً»
خداوند نمی پسندد که کافران بر مسلمانان سیطره و تسلط داشته باشند. اسلام نمی پسندد یک ملت مسلمان همیشه دست در یوزگی به سری یک ملت دیگری به عنوان قرض یا کمک بلاعوض دراز کند.
اسلام نمی پسندد که مسلمانان همین که بیماری سختی پیدا کردند خودشان طبیب و وسایل کافی نداشته باشند و بیماران را به دوش بکشند و به سوی ملتهای غیر مسلمان بروند. این یک اصل، اصل دیگر اینکه در دنیای تحولی به وجود آمده که همه کارها بر پاشنه ی علم می چرخد و چرخ زندگی بر محور علم قرار گرفته است. همه ی شیون حیات بشربا علم وابستگی پیدا کرده بطوری که هیچ کاری و هیچ شأنی از شیون حیات بشر را جز با کلید علم نمی توان انجام داد.
اصل دیگر اینکه انجام سایر فرائض و تکالیف فردی و اجتماعی اسلام. به قریضه ی علم بستگی دارد قریضه ی علم به عنوان یک کلید و مفتاح برای انجام سایر فرائض و منظور های اسلامی شناخته شده و به اصطلاح فقها واجب تهیوی است و با نتیجه اگر ستون حیاتی مسلمین شکلی به خود بگیرد که وابستگی بیشتری به علم پیدا کند قریضه علم هم اهمیت و لزوم و توسعه و عموم بیشتری پیدا می کند از این اصل ها نتیجه می شودکه وظیفة شرعی و عمومی همه مسلمین این است که یه سوی علم رو بیاورند و تعلیمات عمومی را بر فرد واجب بشمارند.

تراتب سقوط علمی
در طی زمان های گذشته تا به امروز با نفوذ فرهنگ بیگانه و بی بندباری های اخلاقی شخصیت های جامعه کم کم تحلیل رفت ودانش و علم مسیر نزولی به خود گرفت و ظرفیت معنوی جامعه کاهش پیدا کرد.
استادمان آیت الله (عبد الکریم حق شناس(ره)) در یکی از سخنرانیهایشان می فرمود: «قلب لیس فیه من الحکمه کبیت خراب» قلبی که در آن دانش آل محمد (صلی الله علیه و آله) نباشد مانند خانه ای خراب است ایشان می فرمود شنیدم در مدرسة آقای مجتهدی آشیخ عیسی منبر می رفت و یک ساعت احکام می گفت، یک ساعت اصول عقاید و یک ساعت هم اخلاق. آنها چه مردمی بودند که من در مقابل هر یک ساعت به دو سه دقیقه برای شما مصالحه کردم.
تتعلموا یاد بگیرید که خلق شده اید برای چیز فهمیدن رزق و روزی را پروردگار می رساند.
قلبت را چگونه باید معالجه کنی. یک پدر برای تو قرار داده که آن علم است، باید به این مسجد، مسجد دیگر بروید و از آقایان استفاده کنید. «واجعل علمک والواتبعه»
علمت را مثل پدرت قرار بده و از آن تبعیت کن مسئله ات را یاد بگیر داداش جون؟
حضرت امیر امومنین (علیه السلام) در این باب می فرماید: ارزش هرکس به مقدار دانش اوست.
امام علی (علیه السلام): رأس الفضائل را دانش بر شمرده و غائة الفضائل را هم علم برشمرده از دانش به چراغ خرد و میراث گرانبها تعبیر کرده است.
در اشعار منصوب به ایشان آمده است که
لافَضلَ اِلآ لِأهل العِلم، اِنَّهمُ عَلَی الهُدی لِمَن استهدی أدِلآءُ
و قیمَةُ الَمةِ ما قدکان یُحسنُهُ و الجاهِلونَ لأهلِ العلم اعداءُ
جز برای اهل دانش فضیلتی نباشد، چه آنان که ره جویان راهنما یان اند.
ارزش انسان چیزی است که نیک می داند و نادان با اهل دانش، دشمنان اند.