تاریخ نگارش : چهاردهم مرداد 1392
منظور از دو بهشت در قرآن چیست؟
فرزانه بیات
در آیه 29 سوره نجم دستوری وجود دارد مبنی بر دوری کردن از افرادی با این دو ویژگی: روگردانی از یاد خدا (مَّن تَوَلَّى عَن ذِکْرِنَا) و دنیاخواهی صِرف (لَمْ یُرِدْ إِلَّا الْحَیَاةَ الدُّنْیَا).
جزء بیستم و هفتم قرآن کریم که از آیه 31 سوره مبارکه ذاریات آغاز و به پایان سوره مبارکه حدید ختم می شود ، در بردارنده آموزه ها و پیامهای روح افزای الهی است که این نوشته تعدادی از آنها را نقل می کند.
عذاب کی نازل می شود؟
آیه 44 سوره ذاریات درباره سرانجام قوم ثمود است که به رهنمودهای پیامبرشان صالح علیه السلام توجه نکردند؛ بر کفرشان پافشاری کردند و عاقبت شتری را که معجزه الهی بود را کشتند. در نهایت این قوم سرکش به عذاب الهی گرفتار شد و کارش به اتمام رسید.
نکته مورد نظر در این آیه قانون موجود در آن است که بیان می کند عذاب وقتی نازل می شود که مردم از فرمان الهی سرپیچی کنند (فَعَتَوْا عَنْ أَمْرِ رَبِّهِمْ ).
البته این به شرطی است که با توبه و استغفار به مسیر حق برنگردند که اگر برگشتند عذاب برطرف خواهد شد.
امیرمۆمنان علیه السلام تنها مانع نزول عذاب الهی را استغفار معرفی می کند که اگر نباشد نافرمانی اثر خود را گذاشته و عذاب الهی نازل می شود. [1]
فرار به سوی خدا
در آیه 50 سوره ذاریات دستور منحصر به فردی دیده می شود که جز در این آیه در هیچ کجای قرآن دیده نمی شود و آن دستور به فرار است؛ فرار به سوی خدا (فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ)
منظور از این فرار در یک جمله، گریختن از تمام بدیها به سوی تمام خوبیهاست؛ از تمام پستیها به تمام کمالات است.
معمولاً «فرار» در جایی استفاده می شود که انسان از یک سو با موجود یا حادثه وحشتناکی روبرو شده و از سوی دیگر پناهگاهی در نقطه ای سراغ دارد ، برای همین با سرعت تمام از محل حادثه دور شده؛ به آن نقطه امن رو می آورد. [2]
آیه می فرماید: شما نیز از شرک و بت پرستی که عقیده وحشتناکی است گریخته و به توحید خالص که منطقه امن واقعی است رو آورید؛ از عذاب خدا بگریزید و به سوی رحمتش بروید؛ از نافرمانیها و عصیانش فرار کنید و به توبه و انابه متوسل شوید.
خلاصه، از زشتیها، بدیها، بی ایمانی، تاریکی جهل و عذاب جاویدان به گریزید و در آغوش رحمت حق و سعادت جاویدان قرار گیرید.
از این افراد دوری کن (دنیا خواه از خدا بی خبر)
در آیه 29 سوره نجم دستوری وجود دارد مبنی بر دوری کردن از افرادی با این دو ویژگی: روگردانی از یاد خدا (مَّن تَوَلَّى عَن ذِکْرِنَا) و دنیاخواهی صِرف (لَمْ یُرِدْ إِلَّا الْحَیَاةَ الدُّنْیَا).
منظور از «ذکر» در این آیه یا قرآن کریم است که پیروان حق را به سوی حق روشن، هدایت نموده و با ادله قاطع و براهین واضح که جای هیچ تردیدی در آنها نیست به سوی سعادت اخروی که ورای این دنیاست ارشاد می کند و یا مراد از آن، یاد خداست که در مقابل غفلت از او به کار می رود. [3] ولی ظاهر این است که این تعبیر مفهوم گسترده ای دارد که هر گونه توجه به خدا را چه از طریق قرآن و دلیل عقل و چه از طریق سنت و یاد قیامت شامل می گردد. [4]
ضمناً این نکته نیز از آیه استفاده می شود که رابطه و تأثیر متقابلی میان غفلت از یاد خدا و اقبال به زرق و برق دنیا وجود دارد. به گونه ای که غفلت از یاد خدا، انسان را به سوی دنیاپرستی سوق می دهد؛ همانگونه که دنیاپرستی انسان را از یاد خدا غافل می سازد. [5]
درخت سجده می کند
در آیه 6 سوره الرحمن آمده است: وَالنَّجْمُ وَالشَّجَرُ یَسْجُدَانِ . آمدن نام شمس و قمر قبل از این آیه (الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ بِحُسْبَانٍ) چه بسا آدمی را به این توهم می اندازد که نکند مراد از النَّجم در این آیه، ستاره باشد؛ اما این درست نیست و منظور از آن هر روییدنی است که از زمین سر بر می آورد و ساقه ندارد و کلمه «شجر» به معنای روییدنیهایی است که ساقه دارند. [6]
اما منظور از سجده این دو، خضوع و فرمانبرداریشان در برابر امر خداست که به امر او از زمین سر بر می آورند و به امر او نشو و نما می کنند. [7]
مجرمان چگونه شناخته می شوند؟
در آیه 41 الرحمن خبر از رویدادی در قیامت است. خبر این است: در آن روز مجرمان با قیافه هایشان شناخته می شوند (یُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِیمَاهُمْ ). سوال این است که این شناخت چگونه انجام می شود؟
هر چند پاسخ این پرسش در این آیات نیامده است؛ اما میتوان آن را در آیات دیگر و نیز برخی روایات تفسیری مشاهده کرد.
یکی از آن آیات این آیه است که می فرماید: روی مجرمان در قیامت سیاه می شود (اسْوَدَّتْ وُجُوهُهُمْ)[8] و یا می فرماید: در آن روز چهرههایی است که بر آنان غبار نشسته و سیاهی و تاریکی آنان را فرا گرفته است (وَوُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ عَلَیْهَا غَبَرَةٌ * تَرْهَقُهَا قَتَرَةٌ) [9].
و یکی از آن روایات هم روایتی است که درباره آیه 18 سوره نبأ وارد شده است. در آن روایت به گروه هایی از مردم اشاره شده که به دلیل آلودگی به گناه و خروج از مسیر انسانیت، در قیامت به شکلهای غیر انسانی محشور می شوند [10] که این هم می تواند پاسخی باشد برای این سوال که چگونه مجرمان در قیامت از سیمایشان شناخته می شوند؟
دو بهشت
در آیه 46 سوره الرحمن آمده است: برای کسی که از مقام پروردگارش بترسد دو بهشت هست (وَلِمَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ جَنَّتَانِ).
اینکه منظور از خوف از مقام رب چیست؛ امام صادق علیه السلام فرمود: کسی که می داند خدا او را می بیند و آنچه می گوید می شنود و آنچه را از خیر و شر انجام می دهد می داند و این توجه او را از اعمال قبیح باز می دارد ، این کسی است که از مقام پروردگارش خائف است. [11]
و اما اینکه مراد از این دو بهشت چیست؛ علامه طباطبایی (ره) بعد از بیان تفاسیر گوناگون در پایان، این نظر را مطرح کرده و آن را بهتر از دیگر اقوال می داند که: یک بهشت را به خاطر استحقاقی که دارد به او (انسان رهیافته به بهشت) می دهند و یک بهشت دیگر را فقط به عنوان تفضل ارزانیش می دارند. [12]
در آیه 54 همین سوره نیز به این دو بهشت اشاره شده است که می فرماید: وَجَنَى الْجَنَّتَیْنِ دَانٍ ؛ میوههای رسیده این دو بهشت در دسترس بهشتیان قرار دارد.
ازواج سه گانه
در آیه 7 سوره واقعه سخن از ازواج سه گانه است. اینکه این ازواج سه گانه کیستند و یا چیستند با یک توضیح کوتاه و دقت در آیات بعد روشن می شود.
واژه «زوج» در عربی به معنای صنف است. بنابراین ازواج سه گانه یعنی اصناف سه گانه و خطاب در این جمله که می فرماید: در آن روز شما اصنافی سه گانه خواهید بود (وَ کُنْتُمْ أَزْواجاً ثَلاثَةً) به عموم انسانها است. [13]
و اما اینکه منظور از اصناف سه گانه چه کسانی هستند آیات بعد بیان می کند:
دسته اول اصحاب میمنه هستند (فَأَصْحابُ الْمَیْمَنَةِ ما أَصْحابُ الْمَیْمَنَةِ).
«میمنه» از ریشه «یُمن» به معنی سعادت و خوشبختی گرفته شده و به این ترتیب گروه اول گروه سعادتمندان و خوشبختانند که نامه اعمالشان را به دست راستشان می دهند (بنابر اینکه میمنه از یمین به معنای دست راست به اشد)
دسته دوم اصحاب مشئمه هستند (وَ أَصحَْابُ المَشئَمَةِ مَا أَصحَْابُ المَشئَمَةِ).
«مَشئَمَة» از ریشه «شوم» به معنای بدبختی و سیه روزی گرفته شده و به این ترتیب گروه دوم گروهی بدبخت، سیه روز، بیچاره و بینوا که نامه های اعمالشان را به دست چپشان می دهند که این خود نشانه ای است برای تیره بختی و جرم آنها.
و دسته سوم که پیشگامانند (وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ). اینها کسانی هستند که نه تنها در ایمان پیشگامند ، که در اعمال خیر و صفات و اخلاق انسانی نیز پیشقدمند. برای همین ایشان ، «اسوه» مردم و امام و پیشوای خلق اند و به همین دلیل مقربان درگاه خداوند متعالاند (أُولئِکَ الْمُقَرَّبُون). [14]
پی نوشت ها:
1. نهج البلاغه، حکمت 88
2. تفسیر نمونه 22/377
3. المیزان فی تفسیر القرآن 19/41
4. تفسیر نمونه 22/532
5. همان
6. تفسیر جوامع الجامع 4/217
7. المیزان فی تفسیر القرآن 19/96
8. 106/ آل عمران
9. 40-41/ عبس
10. جامع الأخبار، ص 176
11. کافی 2/70
12. المیزان فی تفسیر القرآن 19/109
13. المیزان فی تفسیر القرآن 19/116
14. برگرفته از تفسیر نمونه 23/202-204