تاریخ نگارش : سوم ارديبهشت 1390
سیماى سوره‏ى سبأ
علیرضا مزروعی
این سوره در مکّه نازل شده و پنجاه و چهار آیه دارد . به مناسبت سرگذشت قوم سبأ که در این سوره بیان شده ، «سبأ» نام گرفته و همانند دیگر سوره‏هاى مکّى ، بیشتر مباحث آن در مورد مسائل اعتقادى و خصوصاً مبدأ و معاد است .

البتّه در ضمن داستان حضرت سلیمان و برخورد او با قوم سبأ ، به گوشه‏اى از نعمت‏هاى الهى و سرنوشت شاکران و کافران اشاره شده است .

محتواى سوره سبأ

بیشترین بحث این سوره روى بیان معارف اسلامى و ریشه‏هاى اعتقادى مخصوصاً " مبدء" و " معاد" و" نبوت" دور مى‏زند ، چرا که مسلمانان در دوران مکه مى‏بایست از نظر عقائد ساخته مى‏شدند ، و براى پرداختن به فروع و تشکیل حکومت اسلامى و پیاده کردن تمام برنامه‏هاى اسلامى ، آماده مى‏گردیدند .

به طور کلى باید گفت محتواى این سوره ناظر به پنج مطلب است :

1- " مساله توحید" و قسمتى از نشانه‏هاى خداوند در عالم هستى ، و صفات پاک او از جمله" توحید" ،" ربوبیت" و" الوهیت".

2- " مسأله معاد" که از همه مسائل در این سوره بیشتر مطرح شده ، از طرق مختلف درباره آن بحثهاى گوناگونى عنوان گردیده .

3- " مسأله نبوت انبیاى پیشین و مخصوصاً پیامبر اسلام" و پاسخ به بهانه جوییهاى دشمنان در باره او، و بیان پاره‏اى از معجزات انبیاء سلف .

4- بیان بخشى از نعمتهاى بزرگ خدا و سرنوشت شکرگزاران و کفران کنندگان ، ضمن بیان گوشه‏اى از زندگى سلیمان و قوم سبا.

5- دعوت به تفکر و اندیشه و ایمان و عمل صالح و تأثیر این عوامل در سعادت و نیکبختى بشر، و مجموعاً برنامه جامعى را براى تربیت جستجوگران حق تشکیل مى‏دهد .

*فضیلت این سوره‏

در روایات اسلامى در باره اهمیت این سوره و تلاوت آن تعبیرات جالبى دیده مى‏شود:

از جمله در حدیثى از پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) چنین مى‏خوانیم : « من قرا سورة سبا لم یبق نبى و لا رسول الا کان له یوم القیامة رفیقا و مصافحا :کسى که سوره " سبا " را بخواند ، در قیامت تمام انبیاء و رسولان رفیق و همنشین او خواهند بود ، و همگى با او مصافحه مى‏کنند .» (مجمع البیان ، آغاز سوره" سبا" ، جلد 8 ، صفحه 375)

در حدیث دیگرى از امام صادق (علیه السلام) چنین نقل شده است :
شناسایی اصحاب اعراف در قرآن !

«من قرء الحمدین جمیعا، سبأ و فاطر، فى لیلة لم یزل لیلته فى حفظ اللَّه تعالى و کلائه، فان قرأهما فى نهاره لم یصبه فى نهاره مکروه، و اعطى من خیر الدنیا و خیر الآخرة ما لم یخطر على قلبه و لم یبلغ مناه :کسى که دو سوره‏اى را که با حمد آغاز مى‏شود (سوره سبا و فاطر) در یک شب بخواند ، تمام آن شب را در حفظ و حراست الهى خواهد بود ، و اگر آن دو را در روز بخواند هیچ مکروهى به او نمى‏رسد ، و آن قدر از خیر دنیا و آخرت به او داده مى‏شود که هرگز به قلبش خطور نکرده ، و فکر و آرزویش به آن نرسیده است !» (مجمع البیان ، آغاز سوره" سبأ" ، جلد 8 ، صفحه 375)

همانگونه که در مقالات قبلی هم اشاره کردیم مسلماً این پاداشهاى عظیم نصیب کسانى نمى‏شود که تنها به خواندن و لقلقه زبان قناعت کنند ، بلکه خواندن باید مقدمه‏اى باشد براى اندیشیدن که آن نیز انگیزه عمل است .

مثلاً کسى که این سوره را مى‏خواند از این نکته با خبر مى‏شود که " قوم سبا " بر اثر کفران نعمتهاى بى حساب الهى چنان زندگانیشان در هم کوبیده شد که عبرت همگان گشتند و سرنوشت آنها ضرب المثلى براى جهانیان شد ، چنین انسانى به شکر نعمت ، شکرى آمیخته با جنبه‏هاى عملى مى‏پردازد ، و شاکران نعمت خداوند در حفظ و امان او خواهند بود .



* چگونگى حمد خدا

« الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ وَ لَهُ الْحَمْدُ فِی الْآخِرَةِ وَ هُوَ الْحَکِیمُ الْخَبِیرُ : ستایش مخصوص خدایى است که آن چه در آسمان‏ها و آن چه در زمین است مِلک اوست و در آخرت (نیز) حمد و ستایش تنها براى اوست و اوست حکیمِ آگاه.»(سبا ، 1)

پنج سوره از سوره‏هاى قرآن مجید با حمد پروردگار شروع مى‏شود که در سه سوره آن حمد و ستایش خداوند بخاطر آفرینش آسمان و زمین و موجودات دیگر است ؛ (سوره سبا، سوره فاطر، و سوره انعام). و در یک سوره (سوره کهف) این حمد و ستایش بخاطر نزول قرآن بر قلب پاک پیامبر صلی الله علیه و آله مى‏باشد.

در حالى که در سوره حمد تعبیر جامعى شده که همه این امور را در بر مى‏گیرد :" الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ".

به هر حال سخن در آغاز سوره" سبا" از حمد و سپاس خدا است بخاطر مالکیت و حاکمیت او در دنیا و آخرت .

این آیه مالکیّت مطلق و بى قید و شرط خداوند را بیان مى‏کند : «لَهُ ما فِی السَّماواتِ»

به این ترتیب حاکمیت و مالکیت هر دو جهان از آن او است ، هر نعمتى ، هر موهبتى ، هر فایده و برکتى ، و هر خلقت موزون و شگرف و عجیبى ، همه تعلق به ذات پاک او دارد ، و به همین دلیل" حمد" که حقیقتش ستایش بخاطر" کارهاى نیک اختیارى" است همه به او باز مى‏گردد، و اگر مخلوقاتى نیز شایسته حمد و ستایشند آنها نیز پرتوى از وجود او و شعاعى از افعال و صفات او هستند .

بنا بر این هر کس در این عالم مدح و ستایشى از چیزى کند این حمد و ستایش سرانجام به ذات پاک او بر مى‏گردد ، و به گفته شاعر:



به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست


عاشقم بر همه عالم، که همه عالم از او است‏

ستایش مخصوص خدایى است که آن چه در آسمان‏ها و آن چه در زمین است مِلک اوست و در آخرت (نیز) حمد و ستایش تنها براى اوست و اوست حکیمِ آگاه


و در پایان آیه مى‏افزاید : " او حکیم و خبیر است" : (وَ هُوَ الْحَکِیمُ الْخَبِیرُ).

بر اساس حکمت بالغه اوست که این نظام عجیب بر جهان حکومت مى‏کند، و بر اساس علم و آگاهى اوست که هر چیز به جاى خود قرار گرفته، و هر موجودى آنچه را که نیاز دارد در اختیار دارد .

فخر رازى مى‏گوید : علمى که به عمل متّصل باشد حکمت است و به کسى که عواقب و اسرار امور را بداند خبیر گویند . (تفسیر کبیر فخر رازى)



پیام‏های آیه :

1ـ چگونگى حمد خدا را از خدا بیاموزیم . «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی» ...

2ـ ستایش‏ها باید در برابر کمال و قدرت و مالکیّت و آگاهى و حکمت باشد .«الَّذِی لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ» ...

3ـ در دنیا غیر خداوند نیز ستایش مى‏شود ، ولى در آخرت ستایش مخصوص اوست . «وَ لَهُ الْحَمْدُ فِی الْآخِرَةِ»

4ـ ستایش او در حصار زمان و شرایط خاصى نیست . «وَ لَهُ الْحَمْدُ فِی الْآخِرَةِ» بهشتیان مى‏گویند : «وَ آخِرُ دَعْواهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ» (یونس، 10)

5ـ مالکیّت الهى ، هم گسترده است ، هم حکیمانه و هم آگاهانه . «لَهُ ما فِی السَّماواتِ ... هُوَ الْحَکِیمُ الْخَبِیرُ»

6ـ گردش نظام هستى در دنیا و آخرت ، بر اساس حکمت الهى است . «لَهُ ما فِی السَّماواتِ ... وَ لَهُ الْحَمْدُ فِی الْآخِرَةِ وَ هُوَ الْحَکِیمُ»


منابع:

1- تفسیر نور، ج9

2- تفسیر نمونه ، ج18

3- تفسیر کبیر فخر رازى